گم شده‌هایی که دهه‌ها بعد پیدا شدند (۲)

در زندگی چیزهای زیادی وجود دارند که انسان از آن ها وحشت دارد و بدون شک یکی از آن ها مرگ است. از آن جایی که کسی تجربه ای در این مورد ندارد و نمی داند پس از مرگ چه چیزی در انتظار وی خواهد بود، مردن به چیزی فراتر از یک کابوس موقتی تبدیل شده است.

داستان گم شده‌هایی که دهه‌ها بعد پیدا شدند (۱)

آیا تابحال برایتان پیش آمده که یکی از دوستان یا بستگان نزدیکتان را از دست بدهید؟ متاسفانه به احتمال زیاد جوابتان بله خواهد بود زیرا مرگ یکی از اتفاقات ناگواری است که برای هر انسانی و اطرافیانش رخ می دهد و راه فراری از آن نیست. نکته ی دردناک در مورد مرگ این است که کسی نمی داند در آن طرف ماجرا چه خبر است و قرار است دقیقاً به کجا برویم.

داستان کوتاه ؛ اخرین پمپ بنزین

وقتی‌ اومدیم ‌این‌جا چهارتا پسر بودیم‌، نه‌ سه‌تا. بروس‌ بزرگه‌ بود، و این‌طور شد که‌ اون‌ این‌جا رو ترک‌ کرد. هر دسامبر ازدحام‌ مسافران‌ جنوب‌ بیش‌تر می‌شد. جمعیت‌ هم‌ همیشه‌ بود که‌ قبلاً سفر کرده‌ بود و دوباره‌ می‌خواست‌ به‌ جنوب ‌برگرده‌.

عصر جمعه

تنم به تن کسی خورد طبق عادت سریع عذرخواهی کردم طرف برنگشت همونجوری که می رفت ومسیرش رو ادامه دادفریاد کشید جلوتونگاه کن مگه عاشقی  لبخندزدم وتودلم بهش گفتم یکم دیگه مونده ازفردامنم میشم مثل شما وحواسم دیگه پرت نمی شه