«مَش رحمان» مثل همیشه آفتابنزده از خواب بیدار میشود؛ آبی به صورتش میزند و میرود پی چرای دامها. صدای نفسهایش بلند است. کلاهش را روی سرش جابهجا میکند و زیر لب چیزی میگوید. چند دقیقهای نگاهش میرود سمت آسمان: خدایا دارد چه اتفاقی میافتد؟
پس از اهدای جوایز و کاپهای قهرمانی، ۳ تیم برای گرفتن عکس یادگاری آماده میشدند که حسن میرزا آقابیک، رئیس انجمن راگبی دو خانم را برای گرفتن عکس در کنار سه تیم هدایت کرد.
«یه زن توی جزیره قشم هست که شترداری میکنه، فریده ایمانی؛ من دوساله دارم از زندگی و کارش فیلم میگیرم.» فاطمه ذوالفقاری، تسهیلگر اجتماعی و مستندساز، این جملات را پشت تلفن میگوید و….