چگونه زن و مرد مکمّل یکدیگرند؟

جنس مرد از تعقل، عزم و دوراندیشی و قدرت بدنی بیشتری برخوردار است و زن نیز سرشار از عواطف و احساسات است. اگر قرار بود مرد و زن هر دو از تعقل، عزم و اندیشی و… بطور مساوی برخوردار بودند، زندگی مشترک حالت خشک و خسته‌کننده پیدا می‌کرد و یا اگر مرد و زن هر دو از عواطف و احساسات بطور مساوی برخوردار بودند، زندگی خالی از تعقل و دوراندیشی می‌شد

کد خبر : 46123
تاریخ انتشار : چهارشنبه 5 اردیبهشت 1397 - 23:30

 

به گزارش پایگاه خبری “ججین“، خداوند متعال همه انسان‌ها را از نفسی واحد و از دو جنس آفریده و با قرار دادن توالد، امکان تکثیر نسل را برای آنها ایجاد کرده است و برای آنکه مرد و زن در کنار یکدیگر قرار بگیرند و با هم زندگی مشترک داشته باشند، در هر یک از آنان گرایشی نسبت به دیگری قرار داده است. البته کل موجودات عالم به صورت زوج آفریده شده اند و خود این زوج آفرینی نشانه نیاز آنها به یکدیگر است یعنی در هر حالت تمامی موجودات و همین طور انسان ،نیازمند، خلق شده‌اند و این تنها خداست که واحد و یکتاست و نیاز به کامل کننده‌ای ندارد و این یکی از حکمت های عظیم خداوندی در امر خلقت موجودات است.

فلسفه خلقت حوا
درباره خلقت و وابستگی دو جنسی انسان امام صادق(ع) فرمود: «وقتی خداوند متعال حوّا را ـ پس از آدم(ع) خلق کرد، اولین باری که چشم آدم به این زن افتاد گفت: خدایا این موجود زیبا و قشنگ کیست؟! ـ و هنوز خداوند جوابش را نداده بود که گفت: ـ مرا با همنشینی با او و نگاه به او مأنوس کن، خداوند فرمود: ای آدم! او کنیز بارگاه من حوّا است. آیا دوست داری که با تو باشد، با تو انس بگیرد و هم‌صحبت تو باشد و اوامر تو را تبعیت کند؟ آدم عرض کرد: بله ای پروردگار من! و بر من است که در مقابل این نعمت، حمد و شکر تو را تا زمانی که زنده‌ام به جای آورم.(۱)

همانطور که در این حدیث شریف مشاهده می‌شود خداوند متعال در وجود حوّاء چنان جذبه‌ای قرار داد که آدم حتی در اولین نگاه شیفته او شد و خواست با بودن در کنا حوّا انس بگیرد و به آرامش دست یابد. بنابراین اگر چه زن و مرد از نظر ارزشی با هم مساوی هستند و هیچ کدام نسبت به دیگری برتری ندارند، اما این نکته را نیز نباید از نظر دور داشت که هر یک از زن ومرد دارای ویژگی‌هایی هستند که متناسب با جنسیت آنان بوده و هیچ کدام بدون طرف مقابل، کامل نخواهد بود و برای آنکه به کمال دست یابند باید در کنار هم باشند. لذا دارا بودن ویژگی‌ای خاص دلیل بر برتری و یا عدم آن، دلیل بر بی‌ارزش و کم‌ارزش بودن یکی بر دیگری نیست. بلکه در این تفاوت‌ها؛ حکمت‌ها و مصلحت‌هایی نهفته است.

مثلاً جنس مرد از تعقل، عزم و دوراندیشی و قدرت بدنی بیشتری برخوردار است و زن نیز سرشار از عواطف و احساسات است. اگر قرار بود مرد و زن هر دو از تعقل، عزم و اندیشی و… بطور مساوی برخوردار بودند، زندگی مشترک حالت خشک و خسته‌کننده پیدا می‌کرد و یا اگر مرد و زن هر دو از عواطف و احساسات بطور مساوی برخوردار بودند، زندگی خالی از تعقل و دوراندیشی می‌شد و بسیاری از امور بر زمین می‌ماند. اما این تفاوت موجب شد که کمبود احساسات و عواطف مرد در کنار زن جبران شود و کمبود تعقل و دوراندیشی و قدرت بدنی زن نیز در کنار مرد جبران گردد و براساس همین تفاوت‌ها و ویژگی‌هاست که هر یک از زن و مرد دارای مسئولیت‌های متفاوتی هستند، مثلاً کار تأمین معاش خانواده، تهیه مسکن، خوراک، پوشاک و نیز تأمین آینده خانواده و فرزندان، به عهده مرد است و تربیت کودکان، اداره درون خانواده بعهده زن گذاشته شده است. حال اگر بدون در نظر گرفتن ظرفیت‌ها جای این مسئولیت‌ها عوض شود چه حادثه‌ای رخ می‌دهد؟ آیا زندگی مختل نخواهد شد؟ آیا آینده خانواده و تربیت فرزندان به مخاطره نخواهد افتاد؟! بدیهی است که کوچک‌ترین تغییری در این مسئولیت‌ها روند تکاملی خانواده را به هم خواهد زد. از این رو زن و مرد اگر چه دارای ویژگی‌های متفاوتی هستند، اما وقتی در کنار هم قرار می‌گیرند کامل خواهند شد.

اهمیت ازدواج در اسلام
بنابراین اسلام همواره انسان‌ها را به ازدواج «بهنگام» توصیه می‌کند تا در پرتو ازدواج، اهداف عالی انسانی تحقق پیدا کند و این دو جنس مخالف به کمال دست یابند. از اینرو در متون دینی (قرآن و حدیث) به این امر مقدس و اهداف عالی آن پرداخته شده است که ذیلاً به برخی از آنها اشاره می‌شود:
۱. همسر نشانه حکمت خداوند و مایه آرامش انسان است: «وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّهً وَ رَحْمَهً إِنَّ فِی ذلِکَ لآیات لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ؛(۲) از نشانه‌های او اینکه همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید و میانتان مودّت و رحمت قرار داد؛ در این، نشانه‌هایی است برای گروهی که تفکر می‌کنند.»

با دقت در این آیه شریفه در می‌یابیم که منظور از آرامش و سکونت در این آیه، آرامش با وقار و ثبات فکری و روحی است. این آرامش هم از نظر جسمی است و هم از نظر روحی؛ هم از جنبه فردی است و هم اجتماعی. بیماری‌هایی که به خاطر ترک ازدواج برای جسم انسان پیش می‌آید، قابل انکار نیست. افراد مجرد، از نظر اجتماعی کمتر احساس مسئولیت می‌کنند اما وقتی پا به عرصه زندگی مشترک و خانوادگی می‌گذارند، شخصیت‌ تازه‌ای در خود می‌یابند و احساس مسئولیت بیشتری می‌کنند و این همان آرامش در سایه ازدواج است.

۲. همسران مکمّل یکدیگرند:
«…هُنَّ لِباسٌ لَکُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ…؛(۳) زنان برای شما لباس و شما برای آنان لباس هستید.»
خداوند در این آیه تشبیه بسیار زیبایی را بکار برده است و آن اینکه زن و مرد را لباس یکدیگر دانسته است. اما وجه تشابه همسران به لباس چیست؟ در پاسخ به این پرسش امور ذیل یادآوری می‌شود:
الف) لباس انسان را از سرما و گرما و از برخورد مستقیم اشیاء با جسم، حفظ می‌کند. زن و مرد نیز یکدیگر را از انواع انحرافات حفظ می‌نمایند.
ب) لباس، عیوب انسان را می‌پوشاند، زن و مرد نیز عیوب یکدیگر را می‌پوشانند و در واقع رازپوش همدیگر محسوب می‌شوند.
ج) لباس، زینتی برای انسان است. زن و مرد نیز زینت، وسیله آرامش، آسایش و مایه شکوفایی و نشاط یکدیگرند.
د) همسران خوب یکدیگر را از پریشانی، بیهودگی، بی‌پناهی و بی‌هدفی نجات می‌دهند.
هـ) زن و مرد مکمّل، متمّم، حافظ و آبروبخش و مایه امید یکدیگرند.

۳. ازدواج ، تکمیل کننده دین است، لذا حضرت امام صادق (ع) فرمود: «رکعتان یصلیهما المتزوج أفضل من سبیعن رکعه یصلیهما أعزب»(۴) دو رکعت نماز کسی که ازدواج کرده است برتر و با فضیلت‌تر ازهفتاد رکعت نمازی است که انسان مجرّد بجا آورد.
همچنین امیرالمؤمنین علی ـ ع ـ فرمود: «لم یکن أحدٌ من اصحاب رسول‌الله ـ صلی الله علیه و آله ـ یتزّوج الاّ قال رسول‌الله: کمل دینه»(۵)کسی از اصحاب پیامبر نبود که ازدواج کند، مگر آنکه پیامبر درباره‌اش می‌فرمود: دینش کامل شده است.
بنابراین از این دو حدیث شریف در می‌یابیم که زن و مرد تنها مکمّل امور جسمی و روحی یکدیگر نیستند بلکه موجب تکمیل دین یکدیگر نیز می‌باشند و تنها و مجرد زیستن هر کدام از زن و مرد، موجب نقض دین خواهد بود، زیرا انسان مجرّد بیشتر در معرض گناه و انحرافات خواهد بود. اما وقتی زن و مرد در کنار یکدیگر قرار می‌گیرند به پاکی و طهارت دست می‌یابند.
پیامبر (ص) پس از ازدواج علی( ع) و فاطمه(س) به دیدنشان رفتند و به آنان تبریک گفتند. آنگاه رو به علی(ع) کردند و فرمودند: همسرت را چگونه یافتی؟ حضرت پاسخ داد: «نعم العون علی طاعه الله»(۶)یعنی فاطمه بهترین یاور من در بندگی و اطاعت من از خداست. سپس پیامبر همین سؤال را از دخترش فاطمه پرسید. او نیز همان جمله علی ـ ع ـ را بر زبان جاری ساخت.
بنابراین همسران ـ زن و مرد ـ برای رشد و تعالی یکدیگر می‌توانند تا حد بسیار زیادی مؤثر باشند به گونه‌ای که حتی انسان معصومی چون علی و فاطمه ـ علیهما‌السلام ـ وقتی ازدواج می‌کنند؛ خود را در عبادت و بندگی خداوند موفقتر از زمان تجردشان می‌دانند.
* مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پی‌نوشت‌ها:
۱.حرّ عاملی، وسائل الشیعه، تحقیق شیخ محمد رازی، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ج ۱۴، ص ۲.
۲و۳.بقره/۱۸۷.
۴. وسائل الشیعه، همان، ج ۲۰، ص ۱۸.
۵. نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسائل ، مؤسسه ‌آل‌البیت لإحیاء التراث، چاپ اول، ج ۱۴، ص ۱۵۰.
۶. مجلسی، بحارالانوار، مؤسسه الوفاء، ج۴۳، ص۱۱۷.

 


 

 

 

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.