چرا فقط علی دایی؟

رئیس‌جمهور در بازدید از مناطق آسیب‌دیده به‌جای اینکه به مردم بگوید که ما با سود بردن از تکنولوژی‌های مدرن خانه‌های تخریب‌شده را می‌سازیم، گفتند که ما مقداری وام بدون بهره به شما می‌دهیم و مابقی را هم با نرخ کمتر. نتیجه این کار کاملا مشخص است

کد خبر : 46110
تاریخ انتشار : شنبه 4 آذر 1396 - 20:37

 

 

به گزارش پایگاه خبری “ججین”، زمین‌لرزه کرمانشاه و منطقه غرب کشور به‌همراه ویرانی‌های گسترده خود و آواره‌شدن هزاران‌نفر از هم‌میهنانمان، مواردی را از دل تاریخ بیرون آورد که بدون‌شک از دید متخصصان و کارشناسان معتبر خارجی پنهان نمی‌ماند. سیل کمک‌های مردمی و عدم‌اعتماد مردم به ساختار اداری کشور نمایانگر زنگ خطر بزرگی است، خطری که حتی آقای دکتر احمد توکلی که دارای اندیشه‌های خاص خود می‌باشد که در بسیاری از موارد طبعا مورد تایید نگارنده نیست هم صدایش بلند شده و عنوان کرده که فساد گسترده وجود دارد. گفته ایشان این واقعیت را برای چندمین‌بار روشن کرده است که نمی‌توان به این شکل مدیریت کرد.

 

من پس از برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری در مقاله‌ای عنوان داشتم که هیات دولت معرفی‌شده توسط آقای حسن روحانی به هیچ‌وجه منطبق با رأی مردم نیست. نتیجه اینکه کسی به دولت اعتماد لازم وکافی ندارد و من در شگفت هستم که چگونه پس از گذشت ۱۳سال از زمین‌لرزه بم و دو سال از زمین‌لرزه ورزقان آذربایجان‌شرقی باز هم در بر روی همان پاشنه می‌چرخد و رئیس‌جمهور در بازدید از مناطق آسیب‌دیده به‌جای اینکه به مردم بگوید که ما با سود بردن از تکنولوژی‌های مدرن خانه‌های تخریب‌شده را می‌سازیم، گفتند که ما مقداری وام بدون بهره به شما می‌دهیم و مابقی را هم با نرخ کمتر. نتیجه این کار کاملا مشخص است؛ یعنی ساخت‌و‌سازهای غیراستاندارد، غیرمتشکل و بی‌بهره از فناوری‌های روز جهان. به‌عبارتی اگر دوباره زمین‌لرزه‌ای روی دهد، این خانه‌های جدید هم تخریب خواهد شد.

 

من یکی از منتقدان سرسخت مسکن مهر بوده‌ام؛ نه‌تنها از دید اقتصادی که آن نیاز به توضیحات مفصلی دارد که در اینجا نمی‌تواند جایگاهی داشته باشد اما آنچه پیش‌بینی کرده بودم، اتفاق افتاد. در آن زمانی که با مسکن مهر مخالفت می‌کردم، دلیل آن این بود که این واحدهای مسکونی غیراستاندارد و در شأن مردم ایران نیستند. چگونه است که در ۴۵ سال پیش شهرک‌هایی مانند اکباتان، آپادانا و شهید محلاتی در تهران برای طبقه متوسط ساخته شدند که در مقابل زمین‌لرزه‌های بسیار شدید هم مقاوم هستند

 ولی ما آلونکی به‌عنوان مسکن مهر به مردم بدهیم و طبقه اجتماعی جدیدی در کشور به‌وجود بیاوریم که از آن به‌عنوان ساکنان مسکن مهر نام برده می‌شود. مشاهده تصاویری از همیاری مردم از مناطق محروم در سیستان‌و‌بلوچستان، هرمزگان، خراسان جنوبی و… نشان‌دهنده یک واقعیت سیاسی است که بدون‌شک از دید استراتژیست‌های سیاسی خارجی که همواره اختلافات قومی در ایران را می‌خواستند مورد استفاده قرار دهند، پنهان نمی‌ماند. به یاد داریم یکی از سیاستمداران ارشد آمریکایی که در یکی از امیرنشین‌های حاشیه خلیج فارس حضور داشت، نگاهی به نقشه خاورمیانه کرد و گفت که ایران خیلی بزرگ است؛ باید فکری برای آن بکنیم. غافل از اینکه ایران مانند سایر کشورهایی که پس از فروپاشی امپراطوری عثمانی در خاورمیانه به‌وجود آمده‌اند، نیست.

 

ایران قابل بالکانیزه‌شدن و ایجاد کشورهای مستقل نیست. از ۲۵۰۰ سال پیش چنانچه به نقشه ایران نگاهی شود، کاملا مشخص است که تمامی آنچه از ایران بزرگ به جای مانده، بخشی از ایران بوده است. دشمن در ابتدای انقلاب با تحریک مردم عرب خوزستان آغاز به شیطنت کرد، ولی شاید کمتر کسی بداند که بیشترین تعداد شهدای جنگ با عراق همین مردم عرب خوزستان بودند. اسطوره‌هایی مانند سردار شهید علی هاشمی تقدیم کشور کردند. مردم شاید ندانند که گورستانی در خوزستانی برای زنان عرب مرزنشینی وجود دارد که به دست عراقی‌ها به شهادت رسیدند. آنچه روی داد و تحسین جهانی را برانگیخت و دل سیاستمدارانی را که دل به تجزیه ایران بسته بودند لرزاند و تحسین کردهای ایرانی را برانگیخت. همین مساله یکپارچگی ایران و غیرقابل تجزیه‌بودن آن را نشان می‌دهد. آنچه را که در رستاخیز ملی زمین‌لرزه کرمانشاه می‌توان در آیینه تاریخ دید، دو رویداد بزرگ است؛ نخست شکست سپاهیان ایران در جنگ چالدران که از آن مورخان اروپایی به‌عنوان شاه‌جنگ ایرانیان نام می‌برند.

 

پس از شکست شاه اسماعیل و اشغال تبریز و عقب‌نشینی او تا همدان از ترکان عثمانی در تاریخ آمده است که تا زمان مرگ او هیچ‌کس خنده او را ندید. دیگر مورد قابل تامل، فرمان حضرت امام مبنی بر بسیج همگانی پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و حمله دوباره عراق به ایران و اشغال بخش‌های حساس جنوب خوزستان بود. بیش از دو‌میلیون نفر به فرمان امام لبیک گفتند و به خوزستان اعزام شدند، یکی از آنان هم نگارنده بود. هنگامی‌ که موج حمایت‌های مردمی از زلزله‌زدگان در ایران آغاز شد، اسطوره فوتبال ایران آقای علی دایی در سطح اخبار خبرگزارهای جهان قرار گرفت. هرچند صداوسیمای ما و دیگر رسانه‌های ما این مساله را کمرنگ جلوه دادند. البته کسی نگفت و حتی ننوشت که چه مقدار پول به حساب پاکدستی مانند علی دایی واریز شده است، ولی ادعای دیگرانی را که چنین ادعاهایی کرده بودند، تیتر اول روزنامه‌های خود کردند. علی دایی را جهان می‌شناسد.

 

به یاد دارم در سفری به ایتالیا در جمعی یکی از طرفداران یک تیم فوتبال ایتالیایی گفت این ایرانی لعنتی باعث باخت ما شد. دوست من با ملایمت که به او که عصبانی بود، گفت آقای آرمان ایرانی هستند که سپس او از من بسیار پوزش خواست. زمانی در آلمان یک آرشیتکت برجسته آلمانی که بسیار به فوتبال علاقه داشت، از علی دایی برای من صحبت می‌کرد. علی دایی افتخار و سرافرازی برای ایران به‌دنبال داشته است و عجیب اینکه مردم ایران چگونه خس‌وخاشاک را از هم تشخیص می‌دهند. صرفا به خاطر اسم علی دایی تا آنجایی که آمار در اختیار من است، بیش از هفتاد‌میلیارد ریال به حساب ایشان ریخته شده است. البته هنرمندان و سایر شخصیت‌های ملی هم وارد این کارزار شده‌اند، ولی نکته منفی اینکه عده‌ای خود را همسنگ علی دایی پنداشتند و شروع به معرکه‌گیری کردند. کسانی که به خاطر کارهایی که کرده‌اند، باید از مردم ایران حلالیت بطلبند و ابتدا برادری خود را ثابت کنند نیز وارد این گود شدند، ولی کسی آنان را آن‌چنان جدی نگرفت. به هر حال زمین‌لرزه کرمانشاه بسیاری از مسائل را مشخص کرد که در اینجا خطاب من به سیاستمداران خارجی نیست، زیرا آنها بسیار موشکافانه‌تر به این‌گونه قضایا نگاه می‌کنند، ولی خطابم به مسئولان کشور است؛ از آنچه روی داد، باید پند گرفت.

 

 

 


 

 

 

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.