«سیطره» روایتی نفس‌گیر و جذاب از نفوذ به قلب کومله‌ها

«سیطره» روایتی است از نفوذ نادر کیانی از نیروهای انقلابی ایران به سازمان کومله‌، روایتی از آن سوی واقعیات.

کد خبر : 904416
تاریخ انتشار : چهارشنبه 29 شهریور 1402 - 6:31

 

به گزارش پایگاه خبری “ججین” به نقل از خبرگزاری تسنیم، کتاب «سیطره» نوشته کیانوش گلزار راغب خاطرات هفت سال نفوذ «نادر کیانی» از نیروهای انقلابی ایران به اردوگاه حزب دموکرات کردستان ایران و سازمان کومله در اقلیم کردستان عراق است، کتابی که انتشارات سوره مهر آن را وارد بازار نشر کرده و قرار است مراسم رونمایی آن امروز برگزار شود.

کیانی که تا سطوح عالی سازمانی و مسئول کل پذیرش این سازمان رشد کرده و با دسترسی به اطلاعات ارزشمند درون گروهی، گرفتار زندان اقلیم کردستان می‌شود و با تحمل رنج و مرارت زیاد، عاقبت به کشور باز می‌گردد و ثمره سال‌ها تلاش و مجاهدت خود را در خدمت نظام جمهوری اسلامی ایران قرار می‌دهد.

بعد از انقلاب اسلامی ایران، گروهک‌های ضد انقلاب فرصت پیدا کردند تا اسلحه و مهمات پادگان‌های نظامی را غارت و علیه انقلاب اسلامی به جنگ مسلحانه بپردازند. آنها هزاران نفر از رزمندگان اسلام و مردم کردستان را قتل عام کردند. در سال‌های اولیه دفاع مقدس این گروهک‌ها از ایران رانده شده و به دامن دشمن پناه بردند و دست به ترورهای کور مردم ایران زدند.

کتاب «سیطره» اطلاعات خوبی از مناسبات داخلی ضد انقلاب، هویت سران احزاب، فساد و فحشاء و روابط داخلی و خارجی آنها برملا می‌سازد.

کیانوش گلزار راغب نویسنده این‌کتاب متولد سال ۱۳۴۴ هجری شمسی است. او یکی از رزمندگانی است که چهارده ماه در زندان کومله به سر برد. پس از آزادی و در سال‌های بعد توانست خاطرات خود را در کتاب «شنام» بنویسد.راغب حالا در «سیطره» به روایت نادر کیانی نشسته است‌، همزمان با برگزاری مراسم رونمایی از این کتاب گفت‌وگویی با وی داشته است‌، این گفت‌وگو به شرح ذیل است:‌

 «سیطره» چهارمین کتابی است که شما در موضوع سازمان کومله منتشر کرده‌اید،‌ خاطرات یک نفوذی به سازمان کومله،‌ با آقای نادر کیانی راوی کتاب چگونه آشنا شدید؟

سال‌هاست که سازمان کوملهشعارهای جذاب و فریبنده‌ای را وارد ذهن جوانان این سرزمین می‌کند،‌ شعارهایی که با عملکردشان کاملاً متفاوت است، ظاهر ماجرا جذاب و فریینده است، وقتی درون این گروه‌ها و سازمان‌ها می‌رویم،‌ کاملاً با یک سازمان امنیتی مخوف مواجه می‌شویم که حتی اصول اولیه خود را نیز رعایت نمی‌کنند، بسیاری از نیروهایشان بعد از مدتی سرخورده و پشیمان شده و نهایتاً فرار می‌کنند البته تعدادی هم خودکشی می‌کنند، این بخش‌ها باید برای مخاطب برای نوجوان و جوان ایرانی شفاف‌تر شود.

من چند سالی است که در بخش خاطرات فعالیت می‌کنم،‌ طبیعتاً  هر کتابی که منتشر می‌شود،‌ در دل همان کتاب و روایت‌ها افراد جدیدتری هم معرفی می‌شوند و ذهن نویسنده به سمت سوژه‌های ناب‌تری هدایت می‌شود، وقتی کتاب «شنام» که شامل خاطرات من بود و نخستین کتابم به شمار می‌رفت‌، نوشته شد،‌ شاهد حضور پررنگ امیر سعید‌زاده بودم که جای کار بسیار داشت و دیدم که خاطرات وی هم از نظر محتوایی و هم از نظر سبک  جای کار بسیار دارد و می‌تواند تحولی را ایجاد کند و نتیجه آن شد کتاب «عصرهای کریسکان».

از دل کتاب «عصرهای کریسکان» نیز کتاب «برد سور» بیرون آمد که روایت فرار ۸ نفر از عزیزانمان از زندان مرکزی کومله بود که فقط یک بازمانده بنام یدالله خداد مطلق داشت. من تلاش کردم تا مطالب را موجزتر بنویسم تا دچار تکرار نشوم،‌  همه این کتاب‌ها شامل بخشی از خاطرات ما اسرا بود‌، اما همیشه این علاقه در ذهنم بود که ای کاش ما می‌توانستیم آن سوی  سنگر را هم روایت کنیم،‌ از نگاه یکی از افراد کومله به ماجرا نگاه کنیم،‌ ببینیم مواضعشان نسبت به ما چیست؟ عملکردشان چیست؟ اهدافشان چیست؟ نفوذ به درون یک سازمان نظامی و امنیتی بسیار دشوار است،‌ اینکه به درونشان پی بریم و ارتباطاشان را کشف کنیم و حتی هویت آن‌ها را بشناسیم.

چنین آرزویی در ذهنم بود و حتی چند باری هم تلاش کردم اما روای به دلیل مسائل امنیتی پشیمان می‌شد و شرایط هم اجازه نمی‌داد که موضوع را پیگیری کنم، بعد از مدتی حدود دو سال پیش،‌ یک رابطی در فضای مجازی پیدا کردم و به یک سوژه بسیار ناب رسیدم،‌ دیدم آقای کیانی داوطلبانه به درون گروهک‌ها رفته و ۷ سال بین آن‌ها نفوذ کرده و به سلامت بازگشته و اکنون نیز در خدمت اهداف نظام است،‌ با وی بیشتر آشنا شدم و این آشنایی منجر به روایت خاطراتش شد.

پس وجه تمایز این کتاب با سایر کتاب‌های نوشته شده درباره سازمان کومله را در روایت از آن سوی پرده می‌دانید؟

بله،‌ طبیعتا کتاب‌هایی که می‌نویسیم از ناحیه رزمندگان و اسرا هستند، ما با لایه بیرونی این سازمان‌ها و گروهک‌ها مواجه هستیم،‌ اما اگر یک نفر از دورن این سازمان‌ها و گروهک‌ها خاطرات‌، عملکرد،‌ اهداف و انحرافات آن‌ها را بیان کند،‌ اثر اثری متفاوت خواهد شد. تا جایی که می‌دانم  در بحث نفوذ و جاسوسی به کومله کتاب بسیار کمی داریم یا اصلا نداریم،‌ با «سیطره» ما تلاش کردیم وارد مبحث امنیتی ـ سیاسی و نفوذ و جاسوسی شویم و سیطره از این جهت می‌تواند سرآغازی باشد.

روایت از آن سوی پرده سازمان و گروهک تروریستی کومله چه وقایعی را پیش روی مخاطب می‌گستراند؟

سال‌هاست که سازمان کومله  شعارهای جذاب و فریبنده‌ای را وارد اذهان جوانان این سرزمین می‌کند،‌ شعارهایی که با عملکردشان کاملاً متفاوت است، ظاهر ماجرا جذاب و فریینده است، وقتی درون این گروه‌ها و سازمان‌ها می‌رویم،‌ کاملا با یک سازمان امنیتی مخوف مواجه می‌شویم که حتی اصول اولیه خود را نیز رعایت نمی‌کنند، بسیاری از نیروهایشان بعد از مدتی سرخورده و پشیمان فرار می‌کنند یا خودکشی می‌کنند، این بخش‌ها باید برای مخاطب برای نوجوان و جوان ایرانی شفاف‌تر شود،‌ ما در «سیطره» تا جایی که توانستیم،‌ تلاش کردیم ولی چون کتاب اولی بود که به این موضوع می‌پرداخت،‌ تلاش کردیم متعادل‌تر پیش رویم.

 یکی از موضوعات شعاری کومله در سال‌های اخیر داعیه‌داری از حقوق زنان است،‌ موضوعی که با عملکرد آن در تروروهای مختلف زنان در منطقه کردستان متفاوت است،‌ نگاه کومله به موضوع زن و آزادی چیست؟

مردم کردستان معتقدند کهن‌ترین قوم ایرانی هستند و به ایران یکپارچه معتقد هستند،‌ ادعای تجزیه‌طلبی ندارند،‌ امااین گروهک‌های تروریستی کومله است که بر طبل تجزیه‌طلبی می‌کوبد و هر جا که با ضعف خود روبرو می‌شود‌، از خودمختاری‌، فئودالی و خودگردانی سخن می‌گوید،‌ خواسته سازمان کومله تجزیه‌طلبی است و با توجه به جنایات پیشین این گروهک‌ها باید هوشیارانه با آن‌ها و شعارهایشان برخورد داشت.

این ظاهر گروهک‌هاست که با چهره‌ای جذاب و به نام حقوق شهروندی و آزادی وارد میدان می‌شوند. شعاری با عنوان «عشق آزاد» دارند که هیچ حریمی را برای انسان قائل نیستند. اما وقتی رویه آنها را مرور می‌کنیم، با تناقض مواجه می‌شویم.

نگاه واقعی کومله به زن،‌ زندگی و آزادی

آن چیزی که ما در کتاب سیطره می‌بینیم و آقای کیانی نیز آن را مطرح کرده است،‌ این است که زنان در این سازمان جایگاه و سطح بسیار پایین و نازلی دارند، بسیار کم پیش می‌آید که در سطح کمیته مرکزی مطرح باشند یا کاندیدای رهبری شده باشند، اگر هم بودند از خانواده‌های خود سران این احزاب بوده است. در کتاب نیز مطرح شده است که زنان معمولاً در بخش‌های خدماتی به کار گرفته شده‌اند و  در واقع خدمات‌دهنده در بخش‌های متعدد به آقایان هستند، بنابراین شعار برابری که حزب کومله مطرح می‌کند،‌ در حد یک شعار است و در عمل چیز دیگری مشاهده می‌شود‌، اغلب زنان در همین مشاغل خدماتی تحت فشار حزب هستند و اگر با عقاید و ایدئولوژی آن‌ها هماهنگ نباشند،‌ به شیوه ترور حذدف می‌شوند. در عین حال تخریب شخصیتی‌، برچسب‌زنی و … نیز از دیگر روش‌های برخوردی کومله با زنان است.

سازمان کومله عجیب‌ترین سازمانی است که بیشترین انشعاب را داشته است، از سال ۵۷ تاکنون بیش از ۵ یا ۶ انشعاب درون گروهی را تجربه کرده و این انشعاب‌ها هم به خاطر این است که به شعارهای دموکراتیکی که می‌دهند، پایبند نیستند و هرکس هم بر علیه این‌ها می‌شود،‌ یا سرکوبش می‌کنند و یا خود فرد دست به انشعاب می‌زند.

اما همه این انشعاب‌ها نمی‌تواند ذره‌ای از بار جنایات و اعدام‌ها و ترورهایی که این سازمان انجام داده است،‌ بکاهد،‌ خصوصاً جنایاتی که در حق اسرایی که حتی نظامی نبوده معلم بوده‌اند،‌ جهادی بوده،‌ مردم عادی بودند و… انجام دادند. این پیشینه و عملکردی است که هر چقدر هم سازمان کومله رنگ عوض کند‌، نمی‌تواند از گذشته سیاهش بیرون بیاید.

تنها قطره کوچکی از فداکاری مردم کردستان را نشان داده‌ایم

 موضوع پرده‌برداری از جنایات منافقین و حزب کومله از موضوعات جالب توجه برای مخاطب ایرانی است،‌ استقبال از کتاب‌های منتشر شده دراین زمینه خود گواه این موضوع است،‌ پیش از این از استقبال مردم کردستان از این کتاب‌ها پس از تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «عصرهای کریسکان» خبر داده بودید‌،  پس از انتشار «سیطره» نیز بارخوردی از مردم داشتید؟

ببینید‌، امروز دوره و زمانه روشنگری است، همین قدر که کتاب‌های ما مورد هجمه ضد انقلاب و عوامل این گروهک‌ها قرار می‌گیرد و می‌گویند‌، این‌ها توهم و خیال است،‌ برعلیه ما دروغ‌پردزای می‌کنند،‌ خودش نشان می‌دهد که ما در پیمودن مسیر موفق بوده‌ایم. هرچقدر که تاکنون نوشته‌ایم،‌ قطره کوچکی از فداکاری مردم کردستان است. بسیاری از مردم کردستان پس از مطالعه کتاب‌ها پیام‌های دلگرم کننده‌ای برایم می‌فرستند‌،  از سوی دیگر این کتاب‌ها نگاه مردم سایر نقاط کشور را نیز به مردم کردستان عوض کرده است.

در سال‌های دور این تصور وجود داشت که کردستان امن نیست و نباید به آنجا سفر کرد،‌ در حالی که حالا بسیاری از مردم ایران به من پیام داده‌اند که نوعی حس تکریم و تقدیر از مردم کردستان پیدا کرده‌اند‌، مردمی که در دفاع از انقلاب‌، با جان و مال و فرزند در مقابل این گروهک‌‌ها و جنایاتشان ایستادند.

مردم کردستان معتقدند که کهن‌ترین قوم ایرانی هستند و به ایران یکپارچه معتقد هستند،‌ ادعای تجزیه‌طلبی ندارند،‌ اما  این گروهک‌های تروریستی و کومله است که بر طبل تجزیه‌طلبی می‌کوبد و هر جا که با ضعف خود روبرو می‌شود‌، از خودمختاری‌، فئودالی و خودگردانی سخن می‌گوید،‌ خواسته سازمان کومله تجزیه‌طلبی است و با توجه به جنایات پیشین این گروهک‌ها باید هوشیارانه با آن‌ها و شعارهایشان برخورد داشت.


برچسب ها : ، ، ،

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.