سفر به کرمان از <نخل> تا <یخ>

گردش در بیابانی که بیشترین باغات کشور را دارد

کد خبر : 51721
تاریخ انتشار : شنبه 2 دی 1396 - 10:48

 

به گزارش پایگاه خبری “ججین“، جغرافیای کویری کرمان جغرافیای «تضاد» هاست. بیابانی که بیشترین باغ‌های کشور را در خاک خود دارد. درختان گرمسیری و سردسیری‌اش شانه به شانه هم کنتراستی عجیبی را به رخ مخاطب می‌کشد. از گرم‌ترین تا سردترین نقطه آن ۲۵ دقیقه فاصله است. خودشان با همان لهجه شیرین‌شان در دو- سه کلمه این فاصله را تعریف می‌کنند: «از «نخل» تا «یخ»! و این دقیق‌ترین تعریفی است که در آنی تو را از کویری داغ در شمال استان می‌گیرد و به کوهستانی مه گرفته در جنوب آن می‌برد! لهجه‌ای که گاهی آنقدر کلمات در میان آن مخفف می‌شوند که خود کرمانی‌ها به شوخی از آن  با عنوان «لهجه تنبلا» یاد می‌کنند!

قانون اول
کرمان را بدون یک بلد کرمانی دیدن، دست خالی برگشتن از شهری است که انسان‌های بزرگی را در دامان خویش پرورش داده است. برای رسیدن به چگونگی این نشو و نما- در یک جغرافیای خاکی و کویری- باید به گفت و شنفت با اهل شهر نشست. سعی کنید با مردم کوچه و بازار حرف بزنید، آنها سرشان درد می‌کند برای اینکه مناطق تاریخی – طبیعی و قصه‌های نهفته در آن را به شما نشان دهند. هرچند بافت تاریخی آن در مقابل لودرهای نوسازی قافیه را سخت باخته است اما اهل شهر هنوز قصه هزار و یک شب اند.
طعم گرم گردشگری غذا
«گردشگری غذا» یا «گردشگری خوراک» کرمان، رنگ از بازار تاریخی آن می‌گیرد. هر گردشگری هم که پایش به کرمان می‌رسد، رنگ و بوی سفره‌اش را از بازار گنجعلی خان می‌گیرد! بازاری جا مانده از روزگار مظفری و تیموری، چیزی در حدود ۶۰۰ سال پیش. بازار در دوره صفویه و قاجاریه گسترش می‌یابد تا نهایت به‌دلیل «راسته بودن» بزرگ‌ترین بازار کشور شود! همین مسأله هم باعث شده تا بسیاری به این نتیجه برسند که بافت تاریخی کرمان به این بازار جذاب محدود می‌شود. بازاری که در سال‌های گذشته هویتش را از«مس» و «ادویه» می‌گرفت اما روزگار رونق بازار مس در بازار گنجعلی خان رنگ سر آمده است!
 قانون دوم
بازار کرمان را صبح زود نروید، دیروقت هم نروید! چون به در بسته مغازه‌ها می‌خورید. بازاری‌های کرمان دیر می‌آیند و زود می‌روند. تعجب نکنید اگر صبح زود آنها از ساعت ۱۰ شروع شود. به گفته فعالان میراث فرهنگی شهر کرمان، بازار این شهر تاریخی یکی از مهم‌ترین مراکز تجاری با شبه قاره هند بوده است، بازاریان آن همیشه درآمد خود را داشته‌اند برای همین هم عجله‌ای برای زود باز کردن غرفه‌های خود ندارند.پته‌هایی که کرمانی‌ها در این بازار روی آب می‌ریزند، مشتری‌های بسیار زیادی از کشورهای اروپایی و امریکایی دارد. به گفته یکی از فروشنده‌ها، امریکایی‌ها «پته» را به‌عنوان صنایع دستی قدیمی و برای تزئین خانه‌های خود می‌برند. آنها برای خرید پته، خوب هم پول می‌دهند. آلمانی‌ها مشتری دست به نقد پته‌های کرمانند. پته هنر خاص کرمانی‌هاست. به گفته یکی از زنان پته فروش کرمان، آلمانی‌ها به‌دنبال پته‌های قدیمی هستند. او پته ۱۵۰ ساله را دومیلیون تومان به یک آلمانی فروخته اما می‌داند که او بزودی بر
می گردد. چون پته‌های ایرانی را مشتری های آلمانی به رقمی بالاتردر آلمان می‌فروشند. بقچه مادربزرگ‌ها امروز یکی از منابع درآمد پته دوزهای کرمان شده است.کرمانی‌ها فارسی زبانند. زبان فارسی وقتی از «زیره» و «قوتو» و «کلمپه» طعم می‌گیرد می‌شود لهجه شیرین کرمانی یا آن‌طور که خودشان می‌گویند: «کرمونی». آنها در گردشگری غذا هم حرف‌های زیادی دارند. سوهانی هم دارند مخصوص به خود که به نام «سوهان زرندی» معروف است. سوهانی متفاوت با سوهان یزد و قم! بسیار نازک است و ضخامت آن اندازه یک مقوا. طعمش اما طعم همان سوهان‌های قم و یزد را دارد… ادویه کرمان که این همه
پر رنگ و بو باشد می‌تواند با غذاهای متنوع که از اندازه این گزارش خارج است، کرمان را به یکی از مقاصد شکم چران‌های خارجی و داخلی تبدیل کند اما بامزه‌ ترین قصه گردشگری غذای آنها را ابراهیم خان نامی رقم می‌زند. او برای نخستین بار «شله زرد» را وارد کرمان می‌کند. هنوز هم بسیاری از قدیمی‌های کرمان به جای شله زرد می‌گویند «ابراهیم خانی»! ابراهیم خان ظهیرالدوله در دوره فتحعلی شاه قاجار حاکم کرمان بود. او حاکمی مهربان بود و در آبادانی این شهر بسیار کوشید. از ابراهیم خان بناها و قنوات و مزارع بسیاری در شهر و اطراف آن ساخته شد. در مجموعه بازار کرمان از او مدرسه، حمام، آب انبار و یک مدرسه مانده که امروز بخشی از دیدنی‌ها بازار تاریخی شهر است. بازاری که ممکن است در آن حتماً یک کرمانی به شما پیشنهاد بدهد به جای مکمل‌های جورواجور «قوتو» بخرید و بخورید.
کرمان فقط گنجعلی خان نیست
کرمان سرزمین ناشناخته ای است. معمولاً بازدید مسافران به بازار گنجعلی‌خان محدود می شود اما کمتر کسی سراغ یخچال‌های شگفت انگیزش می‌رود. کنار همین گنجعلی‌خان هم بازار دیگری وجود دارد به نام «قلعه محمود». این بازار روزگاری قلب اقتصاد و تجارت در کرمان بود و از تمام اقوام و مذاهب و طوایف مشرق زمین گرفته تا اعراب خلیج‌فارس در آن حجره داشتند. اگر همصحبت محلی‌ها بشوید آنها بازارهای دیگری را هم در سطح شهر به شما نشان
می‌دهند که البته خالی از«بازاری»‌ هستند. بسیاری از کسبه کرکره را پایین کشیده‌اند. بازار مانده است و کودکی‌هایی که زیر طاق‌ها جست وخیز می‌کنند. حمام‌های زیبایی هم وجود دارد که امروز خوابگاه افراد بی‌خانمان شده است. با وجود این بنا آنچنان زیباست که زیر دود و کوهی از زباله خود را به رخ رهگذران می‌کشاند.
خانه شهر کرمان
خانه شهر کرمان را هم بلدوزرهای استانداری به مقصد گردشگری تبدیل کرده‌اند. این بنا می‌رفت تا قربانی ورودی بنای جدید استانداری کرمان شود اما اعتراض فعالان و تلاش شورای شهر باعث شد تا میراث فرهنگی به سوی ثبت ملی آن برود. «خانه شهر خوش‌شانس» بود. آن روزها زهرا احمدی‌پور به‌عنوان رئیس سازمان میراث فرهنگی به عمارت آزادی رفت و آمد داشت. به گفته کارشناسان میراث فرهنگی او تمام قد جلوی فشار برای تخریب خانه کرمان ایستاد و هیچ تلفنی رأی او را تغییر نداد. فعالان میراث فرهنگی کرمان آرزو دارند که یک روز بتوانند مجسمه او را جلوی خانه شهر نصب کنند. او در میان تخریب
روز افزون بافت تاریخی کرمان، خانه شهر را زیر چتر حمایتی قانون ثبتی برد. هرچند بافت تاریخی کرمان که روزی جزء پنج بافت تاریخی کرمان بود، امروز یک زلزله مدیریتی مخرب را تجربه می‌کند. «خانه شهر کرمان» را تک تک کرمانی‌ها می‌سازند. برای هر خانوار ماهی ۱۵ هزار تومان آب می‌خورد. ساختمانی سفید با معماری شگفت انگیز که ساختمان بی‌قواره این روزهای استانداری رویش سنگینی می‌کند. خانه را «علی‌اصغرخان اصفهانی»، از نخستین گروه معماران ایرانی و هم‌دوره با پیرنیا در اوایل سال ۱۳۴۸ در میدان فلسطین- خیابان شورا برای کرمانی‌ها ساخت. اگر قبل از ساعت اداری به خانه شهر برسید می‌توانید از این بنای منحصر به فرد دیدن کنید. بنای بیمارستان «راضیه فیروز» را هم از دست ندهید. از جمله بناهایی است که کمتر کسی به شما آدرس می‌دهد. باغ ملی یا کتابخانه ملی کرمان را هم از دست ندهید. ساختمانی زیبا متعلق به دوران پهلوی که پیش از انقلاب کارخانه ریسندگی خورشید بود.
خسته نباشید!
اگر بلدوزرها دست به کار نمی‌شدند و بافت تاریخی کرمان را «کات» نمی‌دادند، حالا لوکیشن فیلم‌های ساخته شده در کرمان بهانه دیگری دست مسافر و توریست فرهنگی می‌داد. از کوچه پس کوچه‌هایی که «بهمن زرین پور» سریال نوستالژیک «آوای فاخته» را در آن جان داد دیگر خبری نیست مگر دهانه بازاری(بازار عزیز) که به خیابانی سیمانی باز می‌شود. «افشین هاشمی» هم فیلم «خسته نباشید» را در کرمان می‌سازد! برخلاف لوکیشن آوای فاخته، لوکیشن های کویری فیلم‌های «سیدرضا میرکریمی» و «افشین هاشمی» هنوز هم هستند. گردشگران اروپایی و امریکایی هم در چند سال گذشته راه کویر کرمان را یافته اند؛ بویژه گردشگران آلمانی و فرانسوی. راه «خانه بومگردی»‌های کرمان را هم پیدا کرده‌اند. «بومگردی»ها، اقامتگاه‌های نوظهوری هستند که گردشگران در آن با صاحب خانه زندگی می‌کنند، پای سفره آنها می‌نشینند و غذای بومی می‌خورند. بیش از ۱۰۰ خانه بومگردی در کرمان از مسافران علاقه‌مند به بومگردی میزبانی می‌کنند. کرمان در حوزه بومگردی‌ها رتبه اول کشوری را دارد. بومگردی‌ها که گاهی اسم خویش را از عرق درختی می‌گیرند که سایه سر خانه پدر بزرگ و مادربزرگی مهربان بوده. مثل اقامتگاه بومگردی «کاشکیلو! این اقامتگاه عرقی هم دارد به همین نام، با طبعی گرم. صاحبان خانه عرق کاشکیلو را از ساقه گل درخت نخل می‌گیرند. توریست‌هایی هم که در این خانه اقامت می‌گزینند، بیش از هرچیزی به‌دنبال شناخت مردم منطقه هستند. بسیاری از گردشگران خارجی مهم‌ترین جاذبه ایران را «مردم»ش می‌دانند و کرمان مقصد عالی است برای شناخت این جاذبه!

 

 

 


 

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.