رطب خورده منع رطب کی کند؟!
از زمانی که در دهه ۱۳۶۰ ویدیوهایی از لسآنجلس به ایران میآمد تا امروز همواره هنرمندان موسیقی تلاش دارند به مخاطب ایرانی بفهمانند که به کپیرایت (قانون حقوق مولف) احترام بگذارد.
به گزارش پایگاه خبری “ججین” ، ماجرای شکایت اردلان سرفراز از سه خواننده نامآشنای داخلی آدم را یاد مثل «رطب خورده منع رطب چون کند؟» میاندازد. همه خوانندگان ایرانی سالها است تلاش میکنند تا مخاطب را به سمت خرید نسخه اصل (اورجینال) سوق بدهند. اما مخاطبی که اخلاق را رعایت کرده و نسخههای قانونی را تهیه میکند در این سالها با موجی از بیاخلاقی و کپی هنرمندان از آثار دیگران مواجه است که اردلان سرفراز تنها بخش کوچکی از آن را عیان کرده است. از زمانی که در دهه ۱۳۶۰ ویدیوهایی از لسآنجلس به ایران میآمد تا امروز همواره هنرمندان موسیقی تلاش دارند به مخاطب ایرانی بفهمانند که به کپیرایت (قانون حقوق مولف) احترام بگذارد. به خاطر دارید که در «وی. اچ. اس»های لسآنجلسی میگفتند لطفا کپی نکنید؟ و بعضا با ادبیات مضحکی این کار را میکردند. در چند سال اخیر هنرمندان و ناشران تلاش کردند به مردم بفهمانند که کپی و دانلود غیرقانونی، خلاف شرع و قانون است. سایتهایی هم راه افتاد که موسیقی را قانونی در اختیار مردم قرار دهد که مشهورترین آنها بیپتونز است. اما در گذر ایام کسی این پرسش را مطرح نکرد که چرا بخش عمده مردم به هنرمندان و مهمتر از آن برای ساختار فرهنگی و هنری کشور احترام قایل نیستند؟ در ایران مخاطب یک آلبوم، تعداد فروش آن ضرب در عددی بین ۵ تا ۱۰ است. کمتر کسی در ایران است که ترانه «چرا رفتی» را نشنیده باشد ولی آلبوم تا پایان سال ۱۳۹۴ تنها حدود ۲۵۰ هزار نسخه فروخته بود. یک مخاطب عادی در ایران مستمرا شاهد بیاحترامی به هنر و هنرمند است. بحث پخش شدن بیحساب و کتاب آثار داخلی و خارجی از رادیو و تلویزیون به کنار، شما فیلمها، سریالها و برنامههای مختلفی را میبینید که از آثار هنرمندان داخلی و خارجی به شکل بیرویه و بدون اجازه استفاده میکنند. حالا از این ماجرا بگذریم که بسیاری از آهنگسازان مطرح ایران تمهایی را به شکل کپی استفاده میکنند. وارد آن بحث بشویم که دیگر واویلاست. اما کپی نعل به نعل و استفاده بدون اجازه از آثار هم پرونده باز قطوری است. بسیاری از تمهایی که در دهه ۵۰ و دوران طلایی پاپ ساخته شده به انحای مختلف در موسیقی پاپ ایران بدون اشاره به نام هنرمند اصلی بازسازی میشود. بسیاری از ترانههای مشهور شاخص بدون اجازه از هنرمند یا خانوادهاش خوانده میشود. در موارد غیر ایرانی که ماجرا پیچیدهتر هم هست. مثلا ما ناشرانی داریم که از انتشار بدون اجازه آثار هنرمندان غیر ایرانی سرمایه عجیبی به هم زدهاند. البته این موضوع هم قابل انکار نیست که بسیاری از امثال بنده با همین کاستها با موسیقی جهانی آشنا شدند. درهای بسته همیشه سوراخهایی بدقواره را باعث میشود. موسیقی پاپ ایران بعد از انقلاب بهطور شگفتآوری با کپی لحن ستارههای پیش از انقلاب بودند، آغاز شد. حالا حداقل آنها ملودیهای اورجینال میخواندند اما نطفه از همان آغاز با کپیکاری بسته شد. در جریان موسیقی سنتی، موسیقی فیلم و… هم اوضاع بهتر نیست. از دهان اغلب هنرمندان شنیدیم که اگر مخاطب رعایت حقوق مولف را بکند و کپی گوش نکند بسیاری از مشکلات موسیقی ایران حل میشود اما شاید بهتر است برای یک بار هم شده آن هنرمندان گرامی خودشان را جای مخاطب بگذارند و تامل کنند که آیا باید به حقوق مادی و معنوی چنین هنرمندانی احترام گذاشت؟ شاید به خاطر همین است که سالها پیش برای ما نسخه پیچیدند که «رطب خورده منع رطب چون کند؟» هنرمندان و ناشران وقتی پای بحث حق و حقوق آثار خودشان وسط کشیده میشود حرفهای زیادی دارند اما همانها علاقهای به پرداختن به این موضوعات درباره حق و حقوق دیگران ندارند. شاهد بارزش فرهاد فقید که خودش زنده بود و آثارش اغلب بدون اجازه منتشر میشد. اگر هنرمندان و ناشران به همان اندازه که به مخاطب آثارشان تاکید میکنند حقوق مولف را رعایت کنند، خودشان هم به حقوق هنرمندان دیگر احترام بگذارند، موضوع تا حدودی زیادی حل میشود. یادمان نرود که این یک رابطه دو طرفه است.
telegram.me/jajinnews
برچسب ها :ججین ، رطب خورده منع رطب كي كند ، شکایت خواننده ها ، کپی رایت
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰