خالق مزرعه حیوانات و ۱۹۸۴

با وجود مخالفت معروف جرج اورول با حاکمیت مستمر بریتانیا در هندوستان، در آگوست ۱۹۴۱ به استخدام بخش هندی سرویس شرقی بی‌.بی‌.سی درآمد تا جهت مقابله با پروپاگاندای رادیویی آلمان و ژاپن برنامه تهیه کند

کد خبر : 14121
تاریخ انتشار : سه شنبه 5 تیر 1397 - 8:46

پایگاه خبری “ججین

 

Image result for ‫جورج اورول‬‎

جورج اورول کیست؟!

 

والری مه‌یرز، مایکل‌یئو

ترجمه:‌ محسن‌موحدی‌زاد

 

اورول کیست: جرج اورول با نام واقعی اریک آرثر بلر، شصت‌وپنج سال است که مرده، اما هنوز به‌طور پیوسته خوانده می‌شود و درباره او و آثارش حرف زده می‌شود. اورول متولد ۱۹۰۳ در هندوستان از خانواده‌ای انگلیسی- هندی ا‌ست. پدرش کارمند اداره‌ کشف قاچاق بود. اورول تحصیلات خود را در کالج ایتون در انگلستان به پایان بُرد. در ۱۹۲۲ پس از خروج از کالج در دستگاه مستعمراتی برمه در هندوچین به کار اشتغال یافت. در ۱۹۲۸ از شغل خود استعفا داد تا به کار ادبی بپردازد. در دوره کناره‌گیری، آثار نویسندگانی چون جیمز جویس، تی. اس. الیوت و دی. اچ. لارنس را مطالعه کرد که در او نفوذ بسیاری بر جای گذاشت. در بازگشت به اروپا مدتی در فرانسه و لندن با فقر و بدبختی زندگی کرد. خاطرات این سفر را در کتاب «تهیدستی در پاریس و لندن» (۱۹۳۳) توصیف کرده است. در همین سال داستان «روزهای برمه» را منتشر کرد: داستانی خیال‌انگیز از کشمکش‌های نژادی در آسیا. اورول در ۱۹۳۶ به روزنامه‌‌نگاری پرداخت، سپس در جنگ‌های داخلی اسپانیا، در ارتش انقلابی شرکت کرد و به سختی مجروع شد و هنگامی که قتل‌عام مردم را به دست کمونیست‌ها که با استبداد مطلق، قدرت را به دست گرفته بودند، مشاهده کرد، بسیار نگران شد و ادراک خود را از سوسیالیسم در کتاب «به یاد کاتالونیا» (۱۹۳۸) نشان داد. از آن پس ایمان و عقاید سیاسی او تزلزل یافت و تحول روحی‌اش در آثار این دوره منعکس گشت. از آن جمله: «مزرعه حیوانات» (۱۹۴۵)، داستانی تخیلی و استعاری است با هجوی بسیار تند و شدید درباره استبداد و استالینیسم. «نوزده- هشتادوچهار» (۱۹۴۹) که سرخوردگی نویسنده و رویای غم‌انگیز و پیشگویی وحشتناکی را از دموکراسی آینده، پیش چشم خواننده می‌گذارد. اورول، طی جنگ دوم جهانی با سرویس شرقی بی‌. بی‌سی و از ۱۹۳۴ با روزنامه‌های کارگری تریبون و آبزرور همکاری کرد. در ۱۹۴۹ به کلی از جامعه کناره گرفت و در انزوای کامل به سر برد و سرانجام در سال ۱۹۵۰ بر اثر ابتلا به بیماری سل در لندن درگذشت.

Image result for ‫جورج اورول‬‎

مزرعه حیوانات: با وجود مخالفت معروف جرج اورول با حاکمیت مستمر بریتانیا در هندوستان، در آگوست ۱۹۴۱ به استخدام بخش هندی سرویس شرقی بی‌.بی‌.سی درآمد تا جهت مقابله با پروپاگاندای رادیویی آلمان و ژاپن برنامه تهیه کند. دو میلیون نیروی داوطلب هندی در جبهه بریتانیا مبارزه می‌کردند، و تکلیف بی.بی.سی این بود که برای تداوم حمایت هندی‌ها تلاش کند. وی بیش از دو سال گزارشات خبری هفتگی تهیه می‌کرد، ساخت و تولید برنامه‌های بحث و گفت‌وگوی فرهنگی سفارش می‌داد، قصه‌های رادیویی تنظیم می‌کرد و گزارش‌نویسی و دیالوگ‌نویسی انجام می‌داد. از آنجایی‌که از نظر ذخیره کاغذ در مضیقه بودند، چاپ روزنامه و مجله، که جولانگاه فعالیت اورول به حساب می‌آمد، بسیار محدود بود. تولید و پخش برنامه این فرصت را به وی داد تا [روحیه‌] روزنامه‌نگاری ادبی و نظریه‌پردازی سیاسی خود را حفظ کند. با توجه به سرعت نگارش رمان «مزرعه حیوانات» (اورول این اثر خود را ظرف مدت سه ماه و درست بعد از جداشدن از بی.بی.سی در نوامبر ۱۹۴۳ تکمیل کرد)، شفافیت و ایجاز آن، جذابیت جهان‌شمولش، و فرم اساسا متفاوت آن نسبت به تمام آثار قبلی‌اش بهتر است. تجربه اورول در تنظیم کارهای رادیویی، در خلاصه‌نویسی، ساده‌سازی، و چینش اطلاعات برای اهداف پروپاگاندایی دلیل بسیار خوبی برای موفقیت این اثر است. اورول می‌نویسد: «مزرعه حیوانات، نخستین کتابی بود که با آگاهی کامل نسبت به کاری که انجام می‌دهم، تلاش کردم اهداف سیاسی و اهداف هنری را در آن باهم ترکیب کنم.» تجربه‌اش در اسپانیا به وی نشان داده بود «پروپاگاندای یک نظام تمامیت‌خواه چه‌قدر راحت می‌تواند باورهای افراد روشن جامعه را در کشورهای دموکراتیک به انقیاد خود بکشد»، وی همچنین گفت که این کتاب را برای از بین‌ بردن آن «اسطوره شوروی» که می‌گفت روسیه یک جامعه سوسیالیستی واقعی است نوشته است. در دهه سوم قرن بیستم، روشنفکران اروپایی اتحادیه شوروی را کمال مطلوب خود می‌دانستند. در طول دهه سی، اورول نسبت به نسخه شوروی و اتفاقات جاری در روسیه مشکوک بود؛ وی در اسپانیا شاهد خیانت کمونیست‌های اسپانیایی (که از مسکو هدایت می‌شدند) به متحدان‌شان بود. در اواخر دهه سی، اخبار محاکمه‌‌های معروف پِرج منتشر گردید. این محاکمه‌ها جان سه میلیون انسان را گرفت و افراد بی‌شماری را راهی اردوگاه‌های کار اجباری کرد و هدف آن دادن اقتدار کامل به حاکمیت استالین بود. در سال ۱۹۳۹ استالین یک معاهده عدم تجاوز با هیتلر به امضا رسانید که به آلمان‌ها اجازه می‌داد خاک لهستان و چک‌اسلواکی را تصرف کنند. واکنش تلخ اورول نسبت به این رویدادها بود که وی را برانگیخت تا این رساله قدرتمند را بنگارد. «مزرعه حیوانات»، در میان آثار جرج اورول یگانه و بی‌همتا است؛ چراکه در آن اثری از شخصیت اورولی نیست؛ آدمی‌تک‌افتاده که ازهم‌رنگی با جمع می‌بُرد، ولی بعد شکست می‌خورد و دوباره در شیوه سابق مستحیل می‌شود. در عوض، این شخصیت به شکل کنشی جمعی تصویر شده است. این اتفاق برای حیواناتی می‌افتد که خود را آزاد می‌کنند و بعد با استفاده از خشونت و حقه‌بازی دوباره به اسارت کشیده می‌شوند. مزرعه حیوانات، هجویه‌ای است ویرانگر درباره اتحاد جماهیر شوروی، که زیرعنوان «داستان پریان» هم می‌توان آن را قرار داد؛ داستانی زیرکانه و سرگرم‌کننده که در مزرعه‌ای اتفاق می‌افتد که حیوانات ستم‌دیده آن دارای قدرت تکلم و تعقل هستند و بر ارباب ستمگر خود فائق آمده و دولتی انقلابی برقرار می‌کنند.

Image result for ‫جورج اورول‬‎

نوزده- هشتادوچهار: بحث جرج اورول در رمان «نوزده-هشتادوچهار» که با عنوان «۱۹۸۴» نیز شناخته می‌شود، بر سر این است که آنچه در رمان توصیف می‌شود، نه‌تنها نشانگر خطری جهانی، بلکه پروسه‌ یا روندی است جهانی. وحشت و هراس رمان دقیقا از همین مساله ناشی می‌شود. «نوزده-هشتادوچهار» داستانی است در مورد خواندن، نوشتن و اندیشیدن در عصر پروپاگاندا و مراقبت فراگیر. وینستون (قهرمان رمان) هم به عنوان یک خواننده و هم به عنوان یک نویسنده با پروپاگاندیستی سانسورکننده که از پشت سر زیر نظرش دارد و به او می‌گوید به چه‌‌ چیزی بیندیشد، سراسر در کشمکش است: در همه طبقات، روبه‌روی آسانسور، همان پوستر با چهره بسیار بزرگش به دیوار میخ شده بود و زُل می‌زد به آدم. انگار به هر سمتی که می‌خواستی بروی، تعقیبت می‌کرد. زیر تصویر نوشته شده بود: «برادر بزرگ مراقب توست.» اورول در «نوزده-هشتادوچهار»، می‌خواهد با فراگیری چگونگی عمل‌کردن پروپاگاندا و مراقبت، خوانندگانش بتوانند آزادی بیشتری از عرف‌های کوچک بوگندویی به ‌دست بیاورند که امروزه با روحیه ما ستیزه‌جو است. اورول در «نوزده-هشتادوچهار»، خواننده هوشیار را به سمت زیرسوال‌ بردن خوانش خود هدایت می‌کند، البته با دقتی کامل و بیش از آنچه وینستون دارد، سپس وی را در تردیدی در مورد واقعیت و داستان تنها می‌گذارد؛ و در نهایت، خواننده نه‌تنها در مورد آنچه قرار است باور داشته باشد، بلکه درباره آنچه باید باور داشته باشد نیز دچار شک و تردید خواهد شد.
***

گفتگو با سیروس نورآبادی مترجم آثار اورول

ادبیات، آموزگار تاریخ است

 

آرمان- مهدیس پویان: انتشار دو شاهکار جورج اورول با ترجمه سیروس نورآبادی، مناسبتی شد برای بازخوانی دیگربار آثار این نویسنده بزرگ بریتانیایی. «مزرعه حیوانات» و «نوزده- هشتادوچهار» (۱۹۸۴) بار دیگر به کتابفروشی‌های ایران راه یافت و این‌بار از سوی نشر «شورآفرین» و با ترجمه خوب و دقیق سیروس نورآبادی. از این مترجم جوان، پیش‌تر کتاب‌های «اگر یک مرد را بکشم، دو مرد را کشته‌ام» و «ما یک خانه آبی داریم» هر دو کتاب با مقدمه فتح‌ا… بی‌نیاز منتشر شده بود؛ کتاب‌هایی که در عرض چند ماه به چاپ‌های سوم رسیده است. اما انتشار دو شاهکار جورج اورول، آن‌هم وقتی ترجمه‌های بسیاری از این دو رمان در بازار کتاب است، ما را با این پرسش مواجه می‌سازد، که چه دلایلی برای بازترجمه این دو رمان بوده که مترجم جوان را به وسوسه انداخته است برای ترجمه‌ای دیگر؟ وقتی ترجمه‌های سیروس نورآبادی را از جورج اورول (البته در مقایسه با ترجمه‌های موجود دربازار) می‌خوانیم، به سادگی به پاسخ پرسش‌مان می‌رسیم. مترجم خود اذعان دارد که نقاط ضعف و قوت ترجمه‌اش را به منتقدان و روزنامه‌نگاران و خوانندگان وامی‌گذارد و خود در این‌باره اظهارنظر نمی‌کند و در واقع این امکان را به ما می‌دهد تا با خوانش این دو رمان متوجه این نکته شویم که او با اطمینان به اینکه با این پرسش‌ها مواجه خواهد شد، دست به ترجمه‌ای زده است که خواننده را مطمئن می‌کند با ترجمه‌ای خوشخوان و روان و البته بدون نقص مواجه خواهد شد و از خوانش دو کتاب از بزرگ‌ترین آثار ادبی جهان راضی و خشنود خواهد کرد؛ چراکه ما ناگزیر به خوانش جورج اورول هستیم و آن‌طور که مترجم این دو رمان می‌گوید، اورول به ما درس‌هایی را می‌دهد که تاریخ مصرف ندارد. اورول ما را نصحیت نمی‌کند، بلکه به ما زاویه دیدی می‌دهد برای بهتر نگاه‌کردن به خودمان و جامعه‌مان. آنچه می‌خوانید گفت‌وگوی کوتاهی است با سیروس نورآبادی، مترجم دو شاهکار جورج اورول که این روزها در کتابفروشی‌های ایران خودنمایی می‌کند.

 

 نخستین پرسشم را اینگونه مطرح می‌کنم: چرا جورج اورول؟

شاید بهترین پاسخ، گفته لیونل تریلینگ، منتقد و نویسنده‌ آمریکایی است که می‌گوید، تمام تلاش فرهنگ صدساله‌ اخیر، وقف آموزش این نکته به ما شده تا درک کنیم انگیزه‌ اقتصادی، جاده‌ای غیرعقلانی است رو به تباهی و مرگ و اینکه نجات و رهایی در عقلانیت و سنجیدگی است. جرج اورول تحولی در اندیشه ایجاد می‌کند؛ او از ما می‌خواهد به این نکته بیندیشیم: از کجا معلوم که پیروزی نیروهای خاص ذهن، باتمام غرور و حدود و ثغورشان، وضعیتی وخیم‌تر از آنچه تابه‌حال تجربه کرده‌ایم به بار نیاورد. اورول، نخستین کسی نیست که این سوال را می‌پرسد، ولی نخستین کسی است که این پرسش را بر مبنایی حقیقتا رادیکال مطرح می‌کند؛ آن‌هم بدون قصد از بین‌بردن تمنا برای جامعه‌ای عادل و همچنین با شدت و حدت و شور و شوقی فراوان. به زعم من، همین ارجحیت است که رمان‌های «مزرعه حیوانات» و «نوزده-هشتادوچهار» (۱۹۸۴) را به کتاب‌هایی تعیین‌کننده و متمایز بدل می‌کند، تا آنها را بارها و بارها بخوانیم.

اگر بخواهید خلاف این گفته عمل کنید و سراغ نویسنده دیگری بروید، چه کسی را انتخاب می‌کنید؟

باز هم به نظرم جورج اورول. شاید بگویید چرا؟ پاسخ به نظرم خیلی روشن است یا حداقل برای من قانع‌کننده و توجیه‌پذیر است. جورج اورول با دو شاهکار جاودانش «مزرعه‌ حیوانات» و «نوزده-هشتادوچهار» (۱۹۸۴)، بدون تردید وجدان بیدار نسل خود و نسل‌های بعد است؛ چنان‌که بسیاری از نویسندگان معاصر نیز برای دفاع از آرمان‌های‌شان، مدام به نام وی اشاره می‌کنند و او را سرمشقی برای چگونه ‌اندیشیدن و چگونه ‌نوشتن می‌دانند. اورول در «مزرعه‌ حیوانات» با هجوی بسیار تند و گزنده به استبداد و استالینیسم می‌تازد و در «نوزده-هشتادوچهار» سرخوردگی خود و رویای غم‌انگیز و پیشگویی وحشتناکی را از دموکراسی آینده پیش چشم خواننده می‌گذارد. اورول، در آثار خود همه‌ وسایل و ابزار و عناصر داستان‌های علمی- تخیلی را به کار می‌گیرد، اما در واقع داستان‌های او بیش از هر چیز تبلیغاتی‌ است علیه شیوه‌ حکومت استالین. با این اوصاف، عجیب نخواهد بود اگر بازهم بگوییم جورج اورول؛ چرا که اورول یا به بیانی دیگر، ادبیات، آموزگاری است که به ما درس‌‌های عبرت‌آموز تاریخ می‌دهد؛ تاریخی که به تکرار آن دوباره دست نزنیم، که باز نگوییم دریغ از پارسال.

 بگذارید به ترجمه «مزرعه حیوانات» و «۱۹۸۴» که شما با تاکید به عنوان «نوزده-هشتادوچهار» ترجمه کرده‌اید برگردیم. از این دو کتاب‌، ترجمه‌های بسیاری در بازار است. چرا شما به سراغ این کتاب‌ها رفتید؟

داشتم طبق معمول کتاب‌های دیگر، این دو کتاب را به زبان انگلیسی می‌خواندم و همین‌طور که می‌خواندم هم‌زمان آن را برای خودم هم می‌نوشتم. قصدم هرگز برای انتشار نبود. هم‌زمان که داشتم آن دو را می‌خواندم، دیدم هم‌زمان دارم ترجمه می‌کنم، وگرنه اصلا قصد ترجمه «نوزده- هشتادوچهار» و «مزرعه حیوانات» نبود. این دو شاهکار اینگونه ناخواسته‌ ترجمه شد و بعد که یکی از دوستان کتاب را به ناشر دادند، تصمیم گرفته شد که منتشر شود. اما من زمانی اجازه انتشار کتاب را دادم که ترجمه کتاب در مقایسه با ترجمه‌های دیگری که در بازار است، هم کامل‌تر باشد، هم بهتر، و البته بدون نقص. شما اگر مقایسه‌ای کنید، متوجه خواهید شد که کتاب دقیقا با متن اصلی کتاب هماهنگ است. چه از لحاظ فرم و چه مضمون. ترجمه کتاب به‌لحاظ فصل‌بندی، تنها ترجمه‌ای است که  دقیقا با متن اصلی کتاب مطابقت دارد. به لحاظ ترجمه نیز اگر دقت کنید اشتباهات ترجمه‌های دیگر در این ترجمه نیست؛ یعنی شما با یک متن کامل و بدون نقص مواجه هستید. نقاط ضعف و قوت ترجمه هم با شما روزنامه‌نگاران و منتقدان و البته خوانندگان محترم. یک نکته دیگر هم که شاید گفتنش بد نباشد، این است که هر دو کتاب خوشبختانه به صورت کامل چاپ شده است و این هم یکی از مزیت‌های بارز این دو کتاب نسبت به دیگر ترجمه‌های این دو کتاب است.

 من البته ترجمه‌های دیگر را خوانده بودم، اما وسوسه شدم ترجمه شما را هم بخوانم و به جرات می‌توانم بگویم، ترجمه شما بسیار خوشخوان، روان و دقیق بود. نگاه اجمالی به ترجمه‌های موجود در بازار، به ما می‌گوید که ترجمه شما نسبت به دیگر ترجمه‌ها، بهتر، کامل‌تر و دقیق‌تر است. نظر خودتان به عنوان یک خواننده چیست؟

البته شما لطف دارید. اما بگذارید یک نکته دیگر هم که یادم رفته بگویم، و آن گرافیک این دو کتاب است. طرح جلدهای ترجمهاین دو رمان با مضمون هر دو کتاب هماهنگ است و شما می‌توانید مقایسه کنید که به لحاظ زیبایی‌شناسی کدام‌ها در شکل و شمایلی زیباتر و بهتر چاپ شده است.

اگر همانطور که شما گفتید، از منظر زیبایی‌شناسی هم به ترجمه‌های موجود در بازار نگاه کنیم، به لحاظ گرافیکی و طراحی جلد، کتاب‌های ترجمه‌شده شما بی‌نظیر است. اما بیایید راجع به ترجمه‌های دیگر شما نیز حرف بزنیم. در حال حاضر چه آثاری در دست ترجمه دارید؟

من دو کتاب تمام‌شده دارم که تحویل ناشر داده شده و این دو کتاب، آخرین کتاب‌های من خواهد بود و بعد از آن من به دلایلی از ایران خارج می‌شوم و فرصت ترجمه را از دست خواهم داد. تا دوباره فرصتی دست بدهد، و ترجمه کنم. کی‌اش را نمی‌دانم. گاهی می‌گویم هرگز!

از این دو کتاب بیشتر برای‌مان بگویید؟

یکی رمان «خدای چیزهای کوچک » است، نوشته آرونداتی روی، نویسنده هندی و برنده بوکر ۱۹۹۷. به نظرم یکی از بهترین رمان‌هایی است که در تمام عمر‌م خوانده‌ام و هزار بار دیگر هم فرصتی دست بدهد، می‌خوانمش و پیشنهاد می‌کنم شما هم هزار بار آن را بخوانید. این رمان هم به زودی منشتر می‌شود. البته ترجمه‌های دیگری هم در بازار است که به نظرم ناقص و ضعیف است، که قضاوت آن با شما. کتاب دیگرم، رمانی است از ایوو آندریچ، نویسنده یوگسلاو و برنده نوبل ۱۹۶۱ با نام «پل رودخانه درینا». البته این رمان را استاد دکتر رضا براهنی در دهه چهل ترجمه کرده بودند، اما چون نیم قرن از ترجمه ایشان می‌گذشت، برای همین این رمان را مجدد ترجمه کردم، البته به عنوان آخرین کار. و البته با ذکر این نکته که این رمان شاهکاری است که باید آن را بارها و بارها خواند. البته این را هم اضافه کنم یک مجموعه‌داستان هم در ادامه سری تجربه‌های زندگی و مرگ در داستان‌های کوتاه است که منتشر خواهد شد. همانطور که می‌دانید دو کتاب «اگر یک مرد را بکشم، دو مرد را کشته‌ام» (تجربه زندگی مشترک در داستان‌های کوتاه) و «ما یک خانه آبی داریم» (تجربه زندگی و مرگ در داستان‌های کوتاه) پیش‌تر منتشر شده بود.

 از دو کتابی نام بردید که مقدمه هر دو را نیز فتح‌ا… بی‌نیاز نوشته‌اند. چطور شد ایشان مقدمه کتاب‌های‌تان را نوشته‌اند؟

استاد بی‌نیاز مرحمت کردند و بر هر دو کتاب مقدمه‌ها‌ی بسیارخوب و زیبایی نوشتند که باید از این فرصت استفاده کنم و مجدد از ایشان تشکر کنم. باید بگویم که کتاب «اگر یک مرد را بکشم، دو مرد را کشته‌ام» در عرض سه ماه، به چاپ سوم رسیده، و چاپ اول «ما یک خانه آبی داریم» هم به تازگی وارد بازار کتاب شده، که فکر می‌کنم این کتاب هم مانند کتاب اول این مجموعه با استقبال خوبی مواجه شود. کتاب سوم این مجموعه هم به گمانم تا پایان سال منتشر خواهد شد، تا سه‌گانه «تجربه‌های زندگی و مرگ» به‌طور کامل در اختیار خوانندگان قرار بگیرد.

 



 

 

 

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.