به تدبیر احمد شاه ایران در جنگ جهانی اول اشغال نشد

محمد‌علی بهمنی قاجار گفت: نباید از احمدشاه شخصیتی بسازیم که همواره در دوره‌های مختلف به فکر منافع ملی بوده است همچنین شاه بدون فعل و اختیار بدانیم که همه کارها را بدون اراده و فعل انجام می‌داده است.

کد خبر : 64575
تاریخ انتشار : یکشنبه 6 اسفند 1396 - 9:30

 

 

به گزارش پایگاه خبری “ججین” ،  یکی از وقایع مهم تاریخ معاصر ایران وقوع کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ است که دولت انگلستان به دلایلی چند از قبیل عدم تصویب قرارداد ۱۹۱۹ توسط مجلس، جلوگیری از نفوذ روسیه کمونیستی در ایران و حفظ منافع خود در هندوستان نقش اصلی را در کودتا ایفا می‌کرد.

دولت انگلستان از این راه سعی بر اجرای مفاد قرارداد توسط عناصر دست‌نشانده خود در ایران داشت و بدین منظور ابتدا سیدضیاءالدین طباطبایی را که روزنامه‌نگار بود به عنوان مهره اصلی برگزید و مقدمات کودتا را با مشورت و مذاکره با وی فراهم نمود و سپس رضا میرپنج را به عنوان فرمانده قزاقها و فرد نظامی کودتا انتخاب نمود.

سرانجام در سحرگاه سوم اسفند ۱۲۹۹ قزاقها به فرماندهی رضاخان میرپنج وارد تهران شدند و با مختصر زد و خوردی با ژاندارمری، تهران را براساس تبانی‌های قبلی تصرف کردند.

سپس کودتاچیان تصمیمات بعدی خود را مثل انتشار اعلامیه‌هایی با مضمون اعلام حکومت نظامی، دستگیری افراد موردنظر، لغو ظاهری قرارداد ۱۹۱۹ و…. به منصه ظهور رساندند. زمینه سقوط احمد شاه قاجار را فراهم کردند که شاید تنها شاه در ایران بود که به مشروطه وفادار بودند. برای برسی این سقوط تاریخی نخست شخصیت احمد ‌شاه قاجار را در گفت‌وگو با بهمنی قاجار واکاوی قرار دادیم.

*ویژگی شخصیتی احمد شاه قاجار چگونه بود؟

احمدشاه قاجار متولد تبریز بوده است، پدرش محمد میرزا، مادرش ملکه جهان دختر کامران میرزاست. احمد شاه در دوران کودکی تحت تاثیر معلمان سنتی تربیت شد دوران سلطنت پدرش حدود ۹ سال طول کشید.

فارس: چرا در دوران قاجار همانند دوره پهلوی اول شاه آینده برای تحصیل به اروپا فرستاده نشد؟

 احمد شاه در ۱۲ سالگی به قدرت رسید، فرصت نبود تا برای تحصیل به اروپا فرستاده شود. شاهان قاجار برای تربیت مملکت داری ولیعهد‌ها را به حکومت آذربایجان منصوب می‌کردند تا در همان جا مشق حکومت‌داری کنند تا نوبت آنها برسد. اساساً در آن زمان مطرح نبود ولیعهد در خارج از کشور تحصیل کند، ضرورتی احساس نمی‌شد شاهان بر این گمان بودند اگر به صورت عملی و سنتی زمامداری را در ایران فرا بگیرند قادر به اداره کشور خواهند بود.

این روش درباره عباس‌میرزا، محمد شاه و ناصرالدین‌شاه خوب جواب داد اما دوره حکومت ناصرالدین‌شاه به علت طولانی شدن حکومت ناصر‌الدین شاه ولیعهدی مظفرالدین‌شاه خسته کننده شد افرادی که دور و اطراف مظفرالدین‌شاه را احاطه کرده بودند افراد فرصت‌طلبی بودند. این باعث می‌شود که مظفرالدین‌شاه ولیعهد آموزش لازم را نبیند.

محمدعلی میرزا که بعداً محمدعلی شاه می‌شود در دوران ولیعهدی خود عزم و اراده جدی خود را برای حکومت‌داری نشان داد. هرچند پادشاهی اقتدار طلب بود اما توانست در زمان پادشاهی قیام تنگشتانی را سرکوب کند.

دوران ولیعهدی احمد شاه همزمان با اوج کشاکش‌های بین محمدعلی‌شاه و مشروطه‌خواهان بود و فرصت نبود احمد شاه آموزش لازم را ببیند.

پدر احمدشاه فرصت توجه لازم به او را نداشت احمد شاه بیشتر تحت تاثیر تربیت مادرش ملکه جهان قرار گرفت او نیز تحت تاثیر شخصیت پدرش کامران میرزا بود کامران‌میرزا شخصیت قاطع و با اراده‌ای نبود.

از طرف دیگر در دوران ولیعهدی شاهد جنگ شدید پدرش با مشروطه‌خواهان بود، این نبرد منتهی به خلع محمدعلی‌شاه از سلطنت شد، این مشاجرات باعث شد احمدشاه کلاً روحیه خود را از دست بدهد. در ۱۲ سالگی از پدر و مادرش جدا شد درست است که به سلطنت رسید اما آنهایی او را به پادشاهی رساندند دشمنان پدر و مادرش بودند نسبت به خودش و خانواده‌اش خصومت داشتند.

بنابراین احمدشاه در یک فضای غریبگی رشد پیدا کرد. چنانچه احمد شاه به سرداران فاتح مشروطیت گفت شما قصد دارید خودتان حکومت کنید سلطنت من اسمی بیش نیست. سلطنت من یک معرکه‌ای برای شماست شما در پی اهداف خودتان هستید.

فارس: یعنی شما معتقدید که هنوز هم طرفداران مشروطه و هم شاه، مشروطیت و مشروط بودن سلطنت را نپذیرفته بودند و این فرهنگ در آنها نهادینه نشده بود.

البته نظام مشروطیت دوام چندانی در ایران نداشت یعنی موقعی که احمدشاه به سلطنت و تخت پادشاهی رسید ۱۲ ساله بود، در شرایطی به پادشاهی رسید که پدر و مادرش تبعید شدند بدون اینکه در شرایط طبیعی به پادشاهی برسد در یک شرایط انقلابی به پادشاهی رسید خودش قربانی انقلاب مشروطه بود.

به طور ناخواسته به سلطنت رسید تلاش هم کرد از کاخ گلستان فرار کند نزد مادرش برود و از کشور خارج شود. احمد شاه ۱۲ ساله در شرایط غیرطبیعی به سلطنت رسید، احساس هم داشت مجلسیان و دولتیان نسبت به او و خانواده‌اش کینه دارند بنابراین به سلطنت چه به صورت تشریفات و چه به صورت عملی علاقه‌ای نداشت.

از طرفی دیگر فاتحان مشروطه نیز نگاه قهر‌آمیز و از بالا به او داشتند به نوعی او را اسیر تلقی می‌کردند. به مرور این وضعیت بهتر شد. تلاش‌های رجال قاجاری از جمله ابوالقاسم خان ناصرالملک باعث شد احترام به دربار و شاه برگردد و احمدشاه نیز تحت تأثیر آموزش اولیه مشروطه طلبان قرار گرفت تا یک پادشاه مشروطه باشد.

بنابراین احمدشاهی که از نظر مادری تحت تأثیر کامران میرزا بود تا  ۱۲ سالگی اراده لازم برای سلطنت را نداشت اما از ۱۲ سالگی تا ۱۶ سالگی تحت تأثیر معلمان مشروطه علاقه‌مند به نظام مشروطه شد جایگاه و محبوبیت او در میان مردم افزوده شد دوره نایب سلطنتی ناصرالملک در ۱۶ سالگی احمد شاه تمام شد احمدشاه به تدریج به مسائل کشور علاقه‌مند شد و سعی کرد با عنوان یک پادشاه مشروطه نقش مثبتی در کشور ایجاد کند. اوج نقش مثبت احمدشاه در دوران جنگ جهانی اول است. در این دوران احمدشاه نسبت به اشغال ایران مقاومت کرد حتی روس‌ها را تهدید کرد که اگر شما تهران را تصرف کنید من به همراه مجاهدین مشروطه‌خواه تهران را ترک کرده و پایتخت را به اصفهان انتقال داده و با شما وارد جنگ خواهم شد. با همین تهدید احمدشاه تهران برخلاف جنگ جهانی دوم اشغال نشد. این در حالی است که در آن زمان ایران فاقد ارتش و نیروی مسلح بود.  اما جنگ جهانی دوم با وجود ارتش ایران به دلیل خودباختگی رضاخان در مقابل نیروهای مهاجم کل ایران از جمله تهران توسط فاتحین اشغال شد و خود شخص پادشاه تبعید شد.

البته عدم اشغال ایران صرفاً به دلیل تفاوت شخصیت احمدشاه و رضاشاه نبود تفاوت جایگاه آن دو نیز موثر بود رضاشاه یک دیکتاتور است، در نظام مشروطه جایگاهی نداشت. مردم احساسی نسبت به فروپاشی حکومت رضاشاه ندارند ارتش نیز مقاومتی نکرد. اما در جنگ جهانی اول با وجود اینکه ایران ارتش و نیروی کارآمدی نداشت اما احمد شاه پادشاه مشروطه و ملت بود و ملت کاملاً پشتش بود و از او حمایت می‌کرد.

فارس: چرا در حالی که مشروطه‌خواهان با محمدعلی‌ شاهی که به دلیل اقتدار شاهانه و خوی استبدادی با او مقابله می‌کنند و نظام سلطنتی را تبدیل به مشروطه می‌کنند و در چند سال دیگر زمینه‌چینی می‌کنند تا کسی مانند رضاخان قلدر به حکومت برسد و همه ارکان مشروطیت را که برای به دست آوردنش آن همه هزینه داده‌اند نابود کنند. اگر ادعای شما احمدشاه مورد پشتیبانی ملت قرار داشت چرا آن ناکارآمدی لازم وجود داشت زمینه حضور رضاخان فراهم شد؟

ویژگی شخصیتی احمدشاه چندبُعدی است یک بعد شخصیت‌اش تحت تأثیر مادر و پدربزرگش قرار داشت تا حدی علایق مادی دارد و پول‌دوست است، دوست دارد ثروت جمع کند و تحت تأثیر فتواهایی که علیه پدرش محمدعلی‌شاه اتفاق افتاد و منجر به خلع محمدعلی‌شاه شده یک شخصیتی نگران و ترسو داشت. یک شخصیت دیگر تحت تأثیر مشروطه‌خواهان است  شخصیتی که مشروطه‌خواه در این ۴ ساله شاه را تربیت کردند، شخصیت ایران‌دوست و آزادی‌خواه است. این وجوهات شخصیتی در ذهن احمدشاه دائم در حال جنگ بوده است. گاهی اوقات کنار مردم می‌ایستد و گاهی اوقات به فکر خودش است. مثل جنگ جهانی اول که کاملاً در کنار مردم ایستاد و گاه احمدشاه فکر مسائل خودش است و از مردم فاصله می‌گیرد مثل زمان قحطی که گندم را احتکار می‌کرد. به مردم در زمان قحطی کمک نکرده است و گاه در فکر بیرون کشیدن خودش از ورطه خطر است مثل بحث ظهور رضاخان. شخصیت تثبیت‌ شده‌ای نداشت. آنجایی که تفکرات مشروطه‌خواهانه در او غالب می‌شود در کنار مردم می‌ایستد می‌تواند تهران را حفظ کند. در سال ۱۹۱۹ تلاش می‌کند خودش را بی‌طرف نشان دهد نه به سمت وثوق‌الدوله برود، نه به مخالفینش و خودش را پدری مهربان و میانجی در تعامل سیاسی حفظ می‌کند.

در بحث ایجاد رابطه با شوروی ابتکار مثبت داشت از تحولات منطقه بهره‌برداری کرد با اینکه شوروی یک حکومت کمونیستی است سعی کرد مستقلاً بدون نظر انگلیس‌ها با شوروی رابطه برقرار کند و در بحث مقابله با سیدضیاء بعد از ترس ابتدایی از خودش شجاعت نشان داد و در یک فرصت مناسب و بزنگاه تاریخیسیدضیاء را از نخست‌وزیر عزل کرد با نخست‌وزیری رضاخان مخالفت کرد و قوام‌السلطنه را به عنوان نخست‌وزیر انتخاب کرد.

اینها نکات مثبتی است که کارآمدی و قدرت احمدشاه را نشان داد البته رگه‌هایی در رفتار احمد شاه وجود داشت که با منافع ملی پیوند خورد با وجود اینکه شیخ خزعل از احمدشاه حمایت کرد اگر او نیز از شیخ خزعل حمایت می‌کرد امکان بازگشت تاج و تخت‌اش بود.

اما به علت تمایلات تجزیه‌طلبانه شیخ خزعل حاضر است که تاج و تخت را از دست بدهد و در دعوای بین رضاخان و شیخ خزعل دعوای شخصی خود را با رضاخان کنار گذاشت در کنار رضاخان قرار گرفت در جاهایی به فکر منافع شخصی خودش به جای منافع ملی بود. در برهه‌های مختلف تصمیم‌گیری‌های مختلفی کرده است. نباید از احمدشاه شخصیتی بسازیم که همواره در دوره‌های مختلف به فکر منافع ملی بوده است همچنین شاه بدون فعل و اختیار بدانیم که همه کارها را بدون اراده و فعل انجام می‌داده است.

 

 

 

 

 



 

 

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.