روایت ِ هرتا مولر از دیکتاتوری کمونیستها در رومانی سوسیالیستها فروشگاه را نیز از ما گرفتند. همه به یک مزرعه عمومی نقل مکان کردند. پدربزرگ باور نمیکرد چنین بلایی سرش آوردند. او را به کمپ فرستادند. پدربزرگ من در جنگ جهانی اول نیز در ارتش اتریش خدمت کرده بود اما برای آنها این موضوع اهمیتی نداشت