دوستم شوهرم را ازمن گرفت

«پریسا» دوست قدیمی‌ام بود و چون در زندگی مشترک شکست خورده بود، هر کاری برای خوشبختی‌ام می‌کرد. به او بیشتر از چشمانم اعتماد داشتم.اما وقتی پرستار دخترم شد همه چیزبه یکباره تغییرکرد و…