این مرد دوربین را به همسرش ترجیح داد

اگر یک مراسم را از دست بدهد مضطرب می‌شود و شب خوابش نمی‌برد. برای رسیدن به هر مراسمی که دوربین در آن باشد با تلاش و پشتکاری مثال‌زدنی خود را آماده می‌کند و به محل موردنظر می‌رساند. وقتی هم مقابل دوربین قرار می‌گیرد خوشحالی در چشم‌هایش موج می‌زند؛ دست و پایش از شوق به لرزه می‌افتد و به هر قیمتی شده خودش را به مرکز تصویر نزدیک می‌کند. چهل سال است کارش همین است؛ آقای دوربینی یک‌شبه به اینجا نرسیده!