در حالی گفته شده در سال آینده تمامی درآمد نفت برای پروژههای عمرانی سرمایهگذاری میشود که اعلام منابع ۶۰ هزار میلیاردی برای این بخش، این تصور را ایجاد میکند که احتمالا درآمد نفتی در همین حد است. درصورتیکه میتواند فقط درآمد ناشی از صادرات نفت خام را دربرگیرد و با توجه به درآمد ناشی از فرآوردهها و میعانات گازی و افزایش نرخ دلار در بودجه ۹۹، مجموع درآمد نفتی بیش از این خواهد بود.
این سوال همچنان بیپاسخ باقی مانده است، چگونه افراد شاخص در دولت نهم و دهم که با تصویب لوایح مورد بحث در FATF موافق بودند و آن را برای کشور “ضروری” میدانستد امروز به مخالف سرسخت با این لوایح تبدیل شدهاند؟ این سوال مطرح است چرا پس از چهار سال که از اجرای برجام و درخواست دولت برای بررسی و تصویب لوایح چهارگانه میگذرد تصمیم بر سر رد یا تصویب این لوایح مشمول زمان شده است؟ آیا مخالفان به دنبال تصویب لوایح باقیمانده در دولتی همسو با خود هستند؟ دلایل رد لوایح مبتنی بر دلایل کارشناسی و فنی است یا توهم توطئه موتور محرک مخالفتهاست؟