«در ۱۳ سالگی به اجبار خانوادهام نامزد پسرداییم شدم و دیگه اجازه نداشتم به تحصیل ادامه بدم. بعد از ازدواجم مشاورها و روانشناسها با من صحبت کردند. تجربهام از دیدنشون ترس و اضطراب و استرس بود. از طرز نگاه کردن مشاورم میترسیدم. به من گفت راه رو اشتباه اومدی و باید تا ۱۸ سالگی ازدواج نمیکردی…»