از کجا بدانیم کدام کتاب برای کودکانمان مناسب است
کتابهای کودک و نوجوان که همه آن را با گروههای سنی «الف»، «ب»، «ج»، «د» و «ه» میشناسیم از سوی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تدوین شده و با گذشت چند دهه و تغییراتی که در جامعه وجود داشته، هنوز جایگاه خود را حفظ کرده است.
به گزارش پایگاه خبری “ججین“، بارها شده که خواستهاید برای کودک خود کتابی بخرید، اما برایتان سوال پیش آمده که آیا کتابی که میخرم مناسب سن کودکم است یا خیر؟ گاهی در فیپای کتاب یا در پشت جلد عنوان میکنند مناسب برای گروه سنی «الف»، «ب»، «ج»، «د» و «ه». اما ممکن است ندانید منظورشان از این حروف کدام گروه سنی است.
این ردهبندی کتابهای کودک و نوجوان که همه آن را با گروههای سنی «الف»، «ب»، «ج»، «د» و «ه» میشناسیم از سوی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تدوین شده و با گذشت چند دهه و تغییراتی که در جامعه وجود داشته، هنوز جایگاه خود را حفظ کرده است.
این گروههای سنی با تعریفی که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ارائه داده بدین شرح است:
گروه سنی «الف» شامل سالهای قبل از دبستان که از آن به دوره خردسالی یاد میشود؛ کودک در این دوره با تصاویر ارتباط بهتری برقرار میکند و در دوره دوم میتوان از او انتظار درک روابط منطقی را در شکلی ساده داشت. در این دوره خردسال قوه تخیل قوی دارد اما توانایی درک حوادث پیچیده و روابط علی و معلولی را ندارد. به گفته الهام رحمانی از اعضای شورای کتاب کودک، معرفی واژگان جدید، رعایت سادهنویسی و جملات کوتاه، توجه به رنگ، اشکال و مفاهیم متضاد، تصویری و بدون متن، ترغیب به بازیهای مشارکتی، تقویت حواس پنجگانه، برآورده کردن حس کنجکاوی، مهارتهای ارتباطی بین اشیا و کلمات و لذتبخش بودن از مهمترین ویژگیهای کتاب مناسب برای گروه سنی «الف» است.
گروه سنی «ب» نیز سالهای آغاز دبستان (کلاس اول، دوم و سوم) را در برمیگیرد؛ در این دوره کودکان توانایی درک روابط علت و معلولی و مسائل منطقی ساده را دارند، آنها زبان را یاد گرفته و خط را میشناسند و میتوانند داستانهای ساده را درک کنند. رحمانی همچنین درباره این گروه میگوید: تقویت حرکات بدنی، داشتن قهرمان داستانی و همذاتپنداری با قهرمان داستان، آموزش مستقیم و غیرمستقیم در نقشهای متعدد، ترغیب به بازیهای مهارتی، تقویت قوه تخیل و بازیهای نمایشی و خیمهشببازی نکاتی هستند که باید در کتابهای این گروه سنی مورد توجه قرار بگیرند.
گروه سنی «ج» در برگیرنده سالهای پایان دبستان (کلاسهای چهارم، پنجم و ششم) است؛ کودک در این دوره دارای تفکر انتزاعی میشود، توانایی درک بالایی دارد، به علت توجه ویژهای نشان میدهد و آماده فعالیتهای گروهی است. توجه به بازیهای ساختنی و اکتشافی، حس رقابتجویی، ترویج و معرفی بازهای گروهی، بیدارکننده ذوق کودک، آموزش رفتارهای اخلاقمدار یا تربیت اجتماعی، و تعلیم مفاهیم با رعایت اصول و قوانین، نکاتی است که عضو شورای کتاب کودک برای انتخاب کتابهای گروه سنی «ج» معرفی میکند.
همچنین گروه سنی «د» دوره اول متوسطه (کلاسهای هفتم، هشتم و نهم) را شامل میشود؛ این دوره آغاز دوران نوجوانی است که با تغییرات جسمی، روحی و اجتماعی کودکان همراه است. در این دوران آثاری که ویژگیهای شخصیتی نوجوان؛ کنجکاوی، پرسشگری و تجربههای جدید را منعکس میکنند، میتوانند مناسب باشند. رحمانی درباره کتابهای مناسب این سن به این نکتهها اشاره دارد: آموزش غیرمستقیم حقوق شهروندی، پرورش استعدادهای فردی و اجتماعی، معرفی صحیح جنس مکمل و انتخاب آثاری که از تقابل جنسی به دور باشد و هدایت کودک به سمت مشارکتهای اجتماعی.
گروه سنی «ه» هم دربرگیرنده دوره دوم متوسطه (کلاسهای دهم، یازدهم و دوازدهم) است؛ در این دوره نوجوانان درگیر تنشهای بسیاری برای پیدا کردن شخصیت خود هستند و در جریان این تنشها آثاری که الگوی مناسبی به آنها ارائه میدهد میتواند مورد توجه باشد.
ایسنا در هفته ملی کودک درباره معیارهای ردهبندی سنی کتابهای کودک و نوجوان با نویسندگان این حوزه گفتوگو کرده است که در پی میآید.
ردهبندی سنی کتابها با وجود ایرادها هنوز راهگشاست
پیروز قاسمی – پژوهشگر و نویسنده ادبیات کودک و نوجوان – درباره ردهبندی کتابهای کودک و نوجوان به گروههای سنی مختلف اظهار میکند: ﺩﺍﺳــﺘﺎﻥ ﮔﺮﻭﻩﺑﻨﺪی سنی ﻛﺘﺎﺏﻫﺎی ﻛﻮﺩﻛﺎﻥ ﻭ ﻧﻮﺟﻮﺍﻧﺎﻥ موضوعی بسیار قدیمی است. به ظاهر اولینبار ﺗﻮﺳــﻂ ﻛﺎﻧـﻮﻥ ﭘــﺮﻭﺭﺵ ﻓﻜﺮی کودکان و نوجوانان اعمال شده است و تا آنجا که میدانم هیچ تقویم موثق و قابل استناد و یا پروتکل مکتوبی برای آن حتی در کانون وجود ندارد و با توجه به این باید حدس زد مربوط به سالهای بین ۱۳۵۵ تا تا ۱۳۶۰ باشد. در آن سالها کانون به عنوان بزرگترین تولیدکننده آثار ویژه کودکان این ردهبندی را به عنوان تنها مرجع علمی تفکیک گروههای سنی انتخاب کتاب مناسب که در زمان خود بسیار راهگشا بود ارائه کرد که تاکنون و نزدیک به ۵۰ سال شناختهشدهترین معیار تفکیک سنی کتاب به شمار میآید. بر این اساس هر کتابی که کانون چاپ کند، رو و پشت جلدش نشان روشنی از تعلق به گروه سنی خاصی دارد. بدین ترتیب، مربیان کانون ـ حتی اگر کتاب را نخوانده باشند ـ میتوانند به سادگی دریابند هر کتابی برای چه مخاطبی قابل توصیه است. این طبقهبندی توسط ناشران دیگر هم مورد استفاده قرار گرفت و البته گاهی مورد انتقاد بود.
او درباره معیارهای ردهبندی میگوید: تقسیمبندی موجود، بر اساس حجم و تعداد صفحات، تعداد و سبک نقاشی، نوع مطالب، و معیارهایی از این قبیل بوده است و به گروههای مختلف سنی «الف»، «ب»، «ج»، «د» و «ه» تفکیک میشوند. به طور کلی گفتهاند این طبقهبندی بر اساس اصول روانشناسی کودکان صورت گرفتهاست، اما کانون و کارشناسان و مدیران کانون تاکنون دفاع دقیقی از اسباب و علل این طبقهبندی، و یا کشوری که این شیوه از آن اقتباس شده، و مبنای نظری چنین تفکیکی نکردهاند. الزامی برای رعایت این تقسیمبندی وجود ندارد اما ناشران معتبر تا چند سال پیش رعایت میکردند و امروز کمتر شده است. حداقل آن جدولهایی که پشت جلد کتاب وجود داشت امروز در اکثر موارد وجود ندارد و بیشتر به صفحه شناسنامه و جدول فیپا خلاصه شده است.
قاسمی همچنین درباره اینکه این تقسیمبندیها چقدر درست است، بیان میکند: ﺍﺻﻞ لزوم ﮔﺮﻭﻩﺑﻨﺪی ﺭﺍ ﻧمیﺗﻮﺍﻥ به بهانه ﻗﺪیمی بودن انکار کرد، و فراگیری و پایداری نزدیک به چهل – پنجاهساله آن هم در برابر انتقادات نشان از کارآمدیاش دارد. اما در حال حاضر ﻛﺎﺭﺷﻨﺎﺳــﺎﻥ بسیاری در همه دنیا، آن ﺭﺍ ﻧﺎﻛﺎﺭﺁﻣﺪ ﺍﺭﺯﻳﺎبی میﻛﻨﻨﺪ. این ﻧﺎﻛﺎﺭﺁﻣﺪی بیشتر به بیتوجهی آن به ﮔﺮﻭﻩ سنی ﺯﻳﺮ شش ﺳﺎﻝ برمیگردد و همینطور نبودن مرز مشخص برای نوجوانی و جوانی و برخی ایرادهای قابل توجه دیگر.
او خاطرنشان میکند: به نظر من تقسیمبندی موجود مرجع مهمی برای خرید کتاب مناسب توسط پدر و مادرهاست و با این که نواقص قابل توجهی دارد، اما تا حد زیادی راهگشاست و بهتر است تا ﭘﻴﺪﺍ ﻛﺮﺩﻥ جایگزین مناسب ادامه پیدا کند. اگرچه یافتن ﺭﻭشی ﺍﺳﺘﺎﻧﺪﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﺳﺎﺱ ﺁﻥ ﺑﺘﻮﺍﻥ ﻫﻤﻪ ﻛﺸﻮﺭ ﺭﺍ تحت ﭘﻮﺷﺶ ﺩاد ﺍﻣﻜﺎﻥﭘﺬﻳﺮ ﻧﻴﺴﺖ. به این جهت که ﻣﻔﻬﻮﻡ ﻛﻮﺩکی ﻳﺎ ﻧﻮﺟﻮﺍنی در همه جا یکسان نیست و ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺗﻐﻴﻴﺮﺍﺕ ﻭ ﺳـﻄﺢ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻭ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩ ﺩﺭ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻛﺸﻮﺭ تغییر میکند.
وقتش رسیده به شیوههای دیگری متوسل شویم
حمیدرضا شاهآبادی – نویسنده ادبیات کودک و نوجوان و مدیر انتشارات مدرسه – در این باره میگوید: ردهبندی کتابهای کودکان و نوجوانان کار لازم و واجبی است، اما نکته مهمتر این است که آیا چنین تفکیکی شدنی است یا نه و معیارهایی که داریم تا چه حد میتواند مفید باشد و کارایی لازم را داشته باشد؟ نزدیک ۴۰ سال است که بر اساس ابداع کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، گروهبندی سنی الفبایی تشکیل شده است و از گروه «الف» تا «ه» ادامه دارد. گروهبندی سنی توسط برخی از ناشران دیگر هم رعایت میشود و برخی از ناشران هم کتابها را بر اساس دورههای آموزشی تقسیمبندی میکنند مانند انتشارات مدرسه.
او با بیان اینکه کودکی مفهومی ذهنی و کاملا اعتباری است خاطرنشان میکند: یعنی کودکی چیزی نیست که بر اساس سن تقویمی و یا ویژگی دیگر بشود آن را دستهبندی کرد و معیار استانداردی را تعیین کرد که برای همه مناطق قابل استفاده باشد. به طور مثال چند سال پیش در یکی از کتابخانههای کانون یکی از شهرها حضور پیدا کردم و در آنجا دیدم مربی کانون کتابی را که برای گروه سنی ج (سالهای پایان دبستان) بود، برای بچههای سال آخر دوره راهنمایی که گروه «د» میشدند، روخوانی میکرد، زیرا آن بچهها توانایی روخوانی کتاب گروه سنی «ج» را هم نداشتند. در واقع بر اساس شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، مفهوم کودکی و توانایی کودکان در حوزههای مختلف و تجربههایشان با هم متفاوت است، به همین دلیل نمیتوانید یک کتاب را برای گروه سنی خاصی در سراسر کشور و مناطق مختلف استاندارد اعلام کنید. به نظرم زمان آن رسیده برای طبقهبندی کتابها به شیوههای دیگری متوسل بشویم. روش تقسیمبندی بر اساس سن شاید در زمانی درست به نظر میرسید، اما امروز با گسترش ارتباطات و تحولات مختلفی که در حوزههای مختلف رخ داده شاهد شکاف بیشتری بین کودکان در مناطق مختلف هستیم.
این نویسنده درباره پیشنهادش برای روشهای جدید نیز اظهار کرد: روشهای دیگر موضوعی نیست که من بتوانم دربارهاش نظر بدهم اما گمان میکنم باید این موضوع به معرض رأی جمعی گذاشته شود و افراد مختلف در موردش اظهار ظر کنند. خوشبختانه در انتشارات مدرسه فعالیتی را برای استانداردسازی کتاب کودکان شروع کردهایم که در آن از نظرات صاحبنظران مختلف استفاده کردیم و امیدواریم این فرایند بتواند به نتیجه درستی برسد یا در جای دیگری به شکل دیگری اتفاق بیفتند و به رفتار صحیحتری برای طبقهبندی کتابهای کودک برسیم.
او همچنین درباره گروهبندیهای انتشارات مدرسه توضیح میدهد: انتشارات مدرسه با توجه به نظام آموزشی کتابها را تنظیم میکند بنابراین به مقطع و پایه تحصیلی توجه دارد. در انتشارات مدرسه کتابها را به این شکل تعریف کردهایم: پیشدبستانی اول (صفر تا ۴ سالگی) پیشدبستانی دوم ( ۴ تا ۷ سال)، ابتدایی اول، ابتدایی دوم، متوسطه اول (کلاس هفتم تا نهم) و متوسطه دوم (نهم تا دوازدهم).
گروههای سنی به هم ریخته است
مصطفی خرامان – نویسنده ادبیات کودک و نوجوان – هم درباره ردهبندی سنی کتابهای کودک و نوجوان اظهار میکند: این گروهبندیها به خاطر تغییر وضعیت جسمی مخاطبان است؛ از دوره خردسالی به کودکی و کودکی به نوجوانی. با رفتن به مدرسه شرایط کودکان تغییر میکند و وارد نوجوانی که میشوند اخلاقشان عوض میشود، بنابراین طبیعی است که کتابها گروه سنی داشته باشند، ولی نکتهای که وجود دارد این است که با وجود اینترنت و بازیهای رایانهای، این گروهها کمی به هم ریخته است؛ مثلا نوجوانان دوست ندارند رمان نوجوان بخوانند پس سراغ کتابهای بزرکسالان میروند و اینگونه فکر میکنند بزرگتر شدهاند.
او در ادامه تأکید میکند: در شرایط فعلی، اوضاع کودکان فرق کرده و رعایت گروهبندیهای سنی کمی سخت شده است، به همین دلیل اکثر کشور دیگر گروه سنی را در کتابهایشان عنوان نمیکنند بلکه قطع کتابهاست که مشخص میکند کتاب برای کدام گروه سنی مناسب است، همچنین لیستهایی برای پدر و مادرها ارائه میشود که تقسیمبندیها را نشان میدهد.
دفاع از ردهبندی سنی
همچنین مجید شفیعی– نویسنده ادبیات کودک و نوجوان – در اینباره میگوید: طبقهبندی کتابهای کودک و نوجوان بر اساس سن باید لحاظ شود؛ همانطور که در سینما لحاظ میشود. ژان پیاژه اولین واضع ردهبندی سنی کودکان است؛ او معتقد بود کودکان در سالهای اولیه دیدی انضمامی دارند و خودمرکزبین هستند و همه چیز را حول محور خود فرض میکنند، در نظر آنها همه چیز جاندارد میشود و خود را علت وقوع وقایع میدانند، زمانی هم که سنشان بالاتر برود این ذهن انضمامی به تفکر انتزاعی تبدیل میشود. حال ما چطور میتوانیم ردهبندی سنی را غلط بدانیم و آن را رد کنیم؟ این ردهبندی چیزی است بر اساس گنجینه فکری، لغوی و تصویری، و جمع تخیل ذهن بچه در اثر گذر زمان به وجود میآید که تلقی متفاوتی از جهان اطراف خود دارد. ما نمیتوانیم این موضوع را نادیده بگیریم زیرا کودک به اقتضای سن خود جهانبینیهای مختلفی دارد. هرچند الان به خاطر وفور اطلاعات به واسطه اینترنت کودکان به بلوغ زودرس و به نظر من بلوغ نارس دچار میشوند و نمیتوانند جهان را کشف کنند.
او در ادامه خاطرنشان میکند: طبقهبندیها بر اساس سن روانشناسانه است. زمانی که من ۱۴ سالم بود ادبیات کودک ردهبندی مشخصی نداشت و شلم شوربایی بود. اصلا کتاب کودکی وجود نداشت. من آن زمان سراغ صادق هدایت، نمایشنامههای غلامحسین ساعدی و رمانهای محمود دولتآبادی هم رفتم، الان با خودم میگویم کاش آن موقع آنها را نمیخواندم و سالهای بعد میخواندمشان، زیرا به سبب محدودیتهای ذهنیام در آن سالها درک خوبی از آن کتابها نداشتم و این موضوع در ناخودآگاه ذهنم حک شده است. ناخودآگاه غول است، غولی نفهم و غولی است که مانند طوطی نقشپذیر است و ما بدون آنکه بدانیم نقش میپذیریم. به نظرم ردهبندی سنی درست است.
شفیعی با بیان اینکه فکر نمیکند این ردهبندیها در کتابهای کودک و نوجوان رعایت شود، میگوید: نادر ابراهیمی در یکی از کتابهایش میگوید باید از یکسری لغات برای کودکان استفاده کنیم، زیرا بسیاری از کلمات و افعال در گنجینه لغات و دایره فهم کودک نیست. انسان در زبان تبلور پیدا میکند. زبان واسطهای با جهان اطراف است که اگر رعایت نشود میتواند در ارتباط با جهان تشکیک ایجاد کند.
ندا ولیپور
برچسب ها :از کجا بدانیم کدام کتاب برای کودکانمان مناسب است ، ججین ، کتاب ، گروه سنی
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰