چرا ایران نگران تحرکات داعش در افغانستان نیست؟
شراف دقیق اطلاعاتی و میدانی جمهوری اسلامی ایران، نسبت و رابطه حکومت سرپرست کابل با گروه «داعش» و وجود برخی مؤلفهها در همسایه شرقی، راه را بر نگرانیها نسبت به تحرکات گروه تروریستی داعش در افغانستان بسته است.
به گزارش پایگاه خبری “ججین” به نقل از خبرگزاری تسنیم، بر اثر انفجار روز گذشته یک خودروی بمبگذاری شده در مرکز ولایت بدخشان افغانستان، «نثار احمد احمدی» که در غیاب والی این ولایت، عهدهدار سرپرستی مقام مذکور بود، به همراه چند نفر دیگر، از جمله محافظان خود کشته شد.
صبح امروز(چهارشنبه) نیز منابع خبری به نقل از «اعماق»، رسانه خبری این گروه تروریستی اعلام کردند که مسئولیت این حمله تروریستی با این گروه بوده است.
حمله تروریستی روز گذشته که منجر به جان باختن سرپرست ولایت بدخشان شد، دومین حمله عمده گروه تروریستی داعش در شمال این کشور بعد از سوء قصد به جان والی ولایت «بلخ»، طی چند ماه اخیر بوده است.
قبل از انفجاری که روز گذشته جان «نثار احمد احمدی» سرپرست ولایت بدخشان را گرفت، اواخر اسفند سال گذشته، «محمد داوود مزمل»، والی ولایت بلخ بر اثر عملیات انتحاری گروه تروریستی داعش، جان باخته بود.
عملیات سال گذشته داعش که به کشته شدن «مزمل» انجامید، حذف یک مقام بلندپایه طالبان بود که پس از به قدرت رسیدن مجدد این گروه در افغانستان، رخ داده بود.
قبل از ترور والی بلخ و بعد از آن نیز تا روز گذشته که سرپرست ولایت بدخشان بر اثر انفجار یک خودرو جان باخت، داعش قادر به انجام واکنش چشمگیری علیه حاکمیت کابل نبوده است.
در چند ماه گذشته، به ویژه با تحرکات تروریستی اخیر گروه تروریستی داعش در افغانستان، برخی ابراز نگرانیها از وجود گروههای تروریستی در افغانستان به ویژه در شمال این کشور، این سؤال را به وجود آورده است که آیا ایران همانند همسایههای شمالی این کشور، نگران تقویت و گسترش گروهکهای تروریستی، و به طور خاص گروه تروریستی «داعش» در افغانستان نیست؟
پس از انفجار روز گذشته بدخشان اما برخی رسانهها مدعی شدند، ایران و روسیه همچنان نگران حضور داعش در افغانستان هستند و اینکه به سبب حمایتهای آمریکا از این جریان تروریستی، تهران و مسکو نگران ناامن شدن مرزهای خود هستند.
یک گزارش از این دست میگوید: «اگر فرض کنیم آمریکا مستقیماً در شکلگیری داعش نقشی ایفا نکرده است، اما این مورد را نمیتوان انکار کرد که عملکرد آمریکا در عراق و افغانستان زمینهساز ایجاد و تقویت داعش شده است. دولت ایالات متحده آمریکا در هر سرزمینی که به بهانه ثباتسازی رفته است نه تنها که امنیت نیاورده، بلکه جنگ را پیچیدهتر کرده و زمینهها و فرصتهای تازهای برای رشد تندروی اسلامی فراهم کرده است. آمریکاییها با بیرونشدن از عراق، زمینه را برای فعالیت داعش آماده کردند. حالا که آنان از افغانستان رفتهاند نیز داعش در این کشور بیشتر از پیش در حال قویترشدن است ».
نویسنده در ادامه میگوید: « این فرضیه نیز میتواند مطرح شود که گسترش فعالیت داعش در افغانستان ممکن است بخشی از برنامه انتقال جنگ از افغانستان به آسیای میانه باشد که سازمانهای جاسوسی غربی با همکاری شماری از سازمانهای استخباراتی کشورهای منطقه سعی دارند آن را اجرایی کنند. ازایننظر، داعش بازی استخباراتی در ظرف بزرگتر است و افغانستان و پاکستان هم کشورهاییاند که ظرفیت گسترش این بازی را به قلمروهای تازه دارند ».
پاسخ کوتاه به این پرسش، منفی است! اما پاسخ تفصیلی به این تحلیل را میتوان در موارد ذیل، برشمرد:
۱. به خلاف نویسنده که فرضیه دست داشتن مستقیم آمریکا در ایجاد گروهک تروریستی «داعش» را کنار میگذارد، با ادله و شواهد بسیار میتوان خلاف این فرضیه را ثابت کرد. فرضیه درست این است که: «آمریکا به عنوان منشأ هر شرّی در گوشه و کنار جهان، ایجاد کننده داعش در خاورمیانه است». یکی از این شواهد سخنان رئیس جمهور پیشین آمریکا، دونالد ترامپ است که در رقابتهای انتخاباتی ریاست جمهوری این کشور، به صراحت تمام به «هیلاری کلینتون» گفت که شما(نظام حاکم بر آمریکا) داعش را ایجاد کردید.
۲. جمهوری اسلامی ایران از یکسو با اشراف به این مسئله که آمریکا در پشت گروهکهای تروریستی مانند «داعش» قرار دارد و از سوی دیگر، با داشتن تجربیات بیش از چهاردههای دشمنی سردمداران کاخ سفید با نظام اسلامی و ملت شریف ایران، هیچگاه از مکرهای دشمن و توطئههای آنان غفلت نمیورزد؛ در عین حال برهه کنونی را آغاز حرکت رو به زوال شیطان بزرگ میداند که پس از خروج تدریجی از منطقه کمکم باید به فکر خداحافظی همیشگی از منطقهای باشد که ایران اسلامی، سرآمد قدرتهای موجود در آن است.
۳. گروه تروریستی «داعش» پیشتر در سوریه و عراق به ویژه در «شام»، ضربشصت سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی و نیروهای مخلص جبهه مقاومت را چشیده و عملاً در همان نقطهای که اعلام خلافت کرده بود، «دفن» شده است؛ آنچه از این گروه اکنون باقی مانده است در اندازهای نیست که بتواند موی دماغ هیچ کشوری در منطقه شود، چه رسد به ایران اسلامی.
با این حال، اشراف امنیتی جمهوری اسلامی ایران به گروههای تروریستی و تحرکات آنان بسیار بالاست، به گونهای که هر تحرکی از سوی آنان را در نطفه خنثی میکند. میزان اشراف نیروهای امنیتی ایران را میتوان از باقیماندگان احتمالی نیروهای شرور و تجزیهطلب که در اقلیم کردستان عراق، لانهگزینی کرده بودند، سؤال کرد!
۴. حکومت سرپرست افغانستان که توسط طالبان اداره میشود به لحاظ فکری در نقطه مقابل گروه تروریستی «داعش» قرار دارد؛ این نسبت به گونهای است که آشکارا آثار میدانی آن پس از روی کار آمدن مجدد طالبان در افغانستان هویداست؛ «داعش» از نظر «طالبان» در حکم «خوارج» هستند و این اعلام هزینههای گزافی را نیز برای آنان به دنبال داشته است.
ترور «مولوی مجیب الرحمن انصاری» که اعلامیه پایانی نشست بزرگ علمای افغانستان را در کابل قرائت کرد و در آن با «خارجی خواندن» گروه داعش، خواستار برخورد حکومت با آنان شد، تنها یکی از موارد آشکار این تقابل و هزینه طالبان در مخالفت با داعش است.
این مخالفت در حالی است که دولت اشرف غنی علیرغم ادعای مبارزه با گروههای تروریستی از جمله داعش، در برابر جابهجایی افراد این گروه تروریستی در خاک افغانستان توسط نیروهای آمریکایی سکوت مرگباری را پیشه کرده بودند.
۵. مردم مسلمان افغانستان به طور عموم هیچ سنخیتی با تفکرات این گروه تروریستی ندارند، این ویژگی مانع بسیار بزرگی برای رشد و گسترش این گروه تروریستی در افغانستان به شمار میرود؛ نکته قابل تأمل در این مورد تحریمهایی است که توسط آمریکا به مردم مظلوم این کشور تحمیل شده و اقتصاد آن را تحت فشار قرار داده است. حربه تحریم و به دنبال آن گسترش فقر میتواند به طور غیرمستقیم، افراد را به سمت جذب شدن به سوی گروههای تروریستی از جمله «داعش» سوق دهد!
۶. اقتدار امروز ایران اسلامی که در تقابل تمام و کمال با جبهه استکبار جهانی به ویژه آمریکا و همپیمانان اروپایی آن است، حتی بر دشمنان شماره یک آن چنان آشکار است که آنان را وادار به تعظیم عملی در برابر ایمان و اراده آنان کرده است.
جمهوری اسلامی ایران امروز نه نگران تحرکات «داعش» و نه هیچ گروهک تروریستی دیگری نه در درون مرزهای خود و نه خارج از مرزهای خود نیست، چه اینکه مدتهاست به مدد نیروی ایمان و اراده جوانان خود و رهبری حکیمانه امام خامنهای در ترازی است که تمامی اربابان و تمویلکنندگان آنان را در یک جنگ عیان و پنهان نه تنها دچار چالش که به شکست نهایی نزدیک کرده است؛ چه به مذاق آنان و خودتحقیرکنندگان ظریف داخلی خوش بیاید یا خیر. این تکلیف کلانترهایشان است، حساب «زبالههای تروریست» و «تجزیهطلب» و «کومله» و… که حذفشان نیاز به یک سر جارو دارد که جای خود؛ یعنی هیچ.
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰