نقد رمان غرور و تعصب
غرور و تعصب – Pride and Prejudice
نویسنده: جین آستن – Jane Austen
سال انتشار: ۱۸۱۳
به گزارش پایگاه خبری “ججین“، نام رمان غرور و تعصب در ابتدا اولین تصورات بود. با همین اسم می توان به مضمون کلی این رمان رسید. راوی داستان توضیح می دهد که چگونه پیش داوری ها و اولین تصورات (به ویژه آن هایی که آمیخته با غرور هستند) شخصیت های اصلی داستان در طول رمان تغییر می کند. به ویژه شخصیت اصلی رمان یعنی الیزابت بنت از این نظر کانون توجه است.
قضاوت های الیزابت در مورد خلق و خوی دیگر شخصیت های داستان گاهی اوقات درست از آب در می آید. او اگرچه در مورد آقای کالینز و خودخواهی او، یا بانو کاترین و مغرور و افاده ای بودنش قضاوت درستی دارد، ولی اولین تصوری که در مورد ویکهام و دارسی مد نظر قرار می دهد کاملا اشتباه هستند. در ابتدا ویکهام یک آقا زاده بی نظیر به نظر می آید. ظاهر جذاب و اخلاق خوب او هرکسی را فریب می دهد. الیزابت هرچه که ویکهام در مورد دارسی به او می گوید را باور می کند. الیزابت بعدا تصوراتش در مورد ویکهام به طور کلی تغییر می کند چرا که متوجه می شود او درباره دارسی دروغ می گفته است.
الیزابت و بسیاری از شخصیت های دیگر رمان، دارسی را فردی مغرور می بینند. الیزابت هم در همان برخورد اول خیلی سریع او را قضاوت می کند. دلیل این قضاوت سریع این است که الیزابت، دارسی را هم شخصیتی مغرور می بیند و هم به دلیل صحبت های ویکهام، الیزابت نسبت به او پیش داوری کرده است. دارسی به این پیش داوری الیزابت پی می برد و می گوید که ایراد الیزابت این است که «به انتخاب خودش دیگران را به شکل بدی قضاوت می کند.» در پایان رمان، الیزابت پی به اشتباه خود در اطمینان صد در صد به غریزه و پیش داوری خودش در مورد مردان می برد و می گوید: «چه رفتار نفرت انگیزی داشتم. این من بودم که به واسطه تشخیص اشتباهم غرق در غرور شده بودم. منی که به توانایی هایم بیش از حد اطمینان کرده بودم.»
این مثال هایی که مطرح شد، تنها چند مورد از تصورات، پیش داوری ها و غرورهای بیجایی هستند که در سراسر رمان وجود دارد. این سه مضمون یعنی تصور اشتباه، پیش داوری و غرور در رمان بارها مورد بحث قرار می گیرد. علاوه بر دارسی، بقیه شخصیت ها هم غرور زیادی دارند. به ویژه این مساله در خواهران بینگلی، خانم دارسی، بانو کاترین و بقیه دیده می شود. بارها میان الیزابت و دارسی بحث هایی درباره غرور در می گیرد. الیزابت هم چنین با ماری درباره غرور و خودبینی صحبت می کند. غرور و افتخار هم دیگر مضمون رمان است که چندین بار مطرح می شود. گاهی اوقات این بار شخصیت ها به دیگر افراد موجود در رمان افتخار می کنند. خانم بنت به دختر متاهل خود با غرور نگاه می کند. الیزابت هم به خاطر کاری که دارسی برای لیدیا انجام داده به او افتخار می کند. علاوه بر شخصیت هایی که در این مطلب بررسی کردیم، در مورد بقیه شخصیت ها هم می توان به بحث درباره اولین تصورات پرداخت. پیش داوری هم تنها در الیزابت خلاصه نمی شود. دارسی و بانو کاترین هم درباره وضعیت خانواده الیزابت ابتدا پیش داوری می کنند.
شاید برای مخاطب امروزی درک این مساله کمی سخت باشد که چرا برای الیزابت بنت و خواهرانش ازدواج تا این حد مساله مهمی است. برای دختران امروزی ازدواج تنها راه پیش رویشان نیست و می توانند مسیرهای دیگری را در پیش بگیرند و حتی از نظر مالی مستقل از خانواده باشند. زنان جوان دوران جین آستن از این مزایا بهره مند نبودند. اگرچه دختران طبقه مرفه یا متوسط می توانستند به مدرسه بروند، باز هم این تحصیل تنها مزیتی بود که به واسطه آن می توانستند به خواستگارهای بهتری دست پیدا کنند و از خود تحصیل استفاده آن چنانی نمی کردند. علاوه بر این، زنان عصر ویکتوریا نمی توانستند تا تحصیلات عالی ادامه دهند. به همین دلیل معلم ها و مدارس خصوصی تنها مکان هایی بودند که آن ها می توانستند برای تحصیل مد نظر داشته باشند.
دلیل محدودیت فرصت تحصیلی زنان، این بود که فرصت های شغلی چندانی برای آن ها وجود نداشت. علاوه بر این جامعه آن زمان هنوز توانایی هضم این مساله را نداشت که یک زن را در قالب مشاغلی همچون پزشکی و وکالت بپذیرد. به همین دلیل، زنان طبقه متوسط و بالای جامعه تنها چند مسیر محدود برای رسیدن به خوش بختی در اختیار داشتند. اگر ازدواج نمی کردند همیشه به خانواده خود وابسته می ماندند و پدرها، برادران یا اقوام دیگر ماهیانه آن ها را مورد حمایت مالی قرار می دادند. در مورد الیزابتِ غرور و تعصب هم او تا زمانی که مجرد است، مورد حمایت مالی پدرش قرار دارد. ولی با توجه به این که او برادری ندارد، در صورت فوت پدرش اوضاع برای او سخت می شود. در صورت فقدان پدر، الیزابت و خواهران و مادرش باید دست به دامان کمک های اقوام خود باشند. به همین دلیل به منظور فرار از چنین وضعیت تحقیرآمیزی، آن ها مجبورند که همیشه ازدواج را مد نظر داشته باشند.
منبع: Novel Guide / Cliffs Notes
برچسب ها :Jane Austen ، ادبیات ، ججین ، جین آستن ، غرور و تعصب ، کتاب
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰