تاریخ / واقعه تیراندازی در ناهار خوری «گارد» در عاشورای سال ۵۷

روایتی تازه از حادثه ای کهنه

کد خبر : 50168
تاریخ انتشار : شنبه 25 آذر 1396 - 7:28

 

به گزارش پایگاه خبری “ججین  ، ۳۹ سال پیش در روز ۲۰ آذر ماه که مصادف با روز عاشورا بود مردم انقلابی تهران در راه بازگشت از راهپیمایی میلیونی، سینه به سینه این خبر را نقل می‌کردند که ظهر امروز یک درجه‌دار جوان انقلابی به‌نام گروهبان اسماعیل سلامت بخش و یک سرباز وظیفه به‌نام ناصرالدین امیدی عابد، با برجای گذاشتن وصیت‌نامه‌ خود، به ناهارخوری افسران و درجه‌داران گارد شاهنشاهی در پادگان لویزان یورش برده و تعدادی از وابستگان و محافظان شاه را کشته و خود به شهادت رسیده‌اند.گرچه این حادثه کوچک بود اما بازتابی تکان دهنده داشت و معادلات سیاسی ابر قدرت‌های شرق و غرب را تحت تأثیر قرار داد. امریکا که ایران را جزیره ثبات و شاه را رهبر خردمند و پیروز جهان می‌نامید از این واقعه یکه خورد و از همه مهم‌تر شوک غیرمنتظره‌ای بر شاه و خانواده او وارد آمده و روحیه خود را به کلی از دست دادند.شاه که تا آن روز حرکت‌های مردمی را ناشی از تحریک مارکسیست‌های اسلامی و تبلیغات «رادیوی بی‌بی‌سی» می‌دانست صدای تیراندازی را با کمال شگفتی از نزدیک‌ترین فاصله ممکن شنید و دریافت موج طوفانی انقلاب در میان نگهبانان او هم رخنه کرده است و دژ مستحکم او شکننده شده است. اما اصل ماجرای تیراندازی در ناهارخوری گارد چه بود؟

در روز عاشورای سال ۵۷ گارد جاویدان و لشکر گارد مانند سایر یگان‌ها در آماده‌باش کامل بوده و هلیکوپترهای بیشتری نسبت به روزهای قبل در محوطه پادگان لویزان به زمین نشسته بود. به‌نظر می‌رسد این دو جوان انقلابی تحت تأثیر شایعه کودتا با حضور ژنرال‌ هایزر در ایران مبادرت به اقدام پیشگیرانه می‌کنند.
در روزهای عزاداری معمولاً سربازان در محوطه پادگان‌ها مراسم سینه زنی برپا و افسران و درجه داران با آنان همنوایی می‌کردند قربانیان آن روز از مراسم سینه زنی فراغت یافته و برای صرف غذا به ناهارخوری آمده بودند که این حادثه اتفاق افتاد و چند نفر از سربازان و درجه داران آشپزخانه و سلف‌سرویس هم که در حال تلاش و فعالیت بودند، در این واقعه کشته شدند.
در بررسی ابعاد این ماجرا، بی‌گناهی قربانیان این حادثه و محرومیت و غم و رنج همسران و فرزندانشان کاملاً قابل درک و مشهود است. شاید رمزگشایی این واقعه، که چگونه اتفاق افتاده و چه اهداف و پیامدهایی داشته است، کمک خواهد کرد حقوق از دست رفته آنها و خانواده هایشان تا حدی جبران شود.
یکی از قربانیان این حادثه ستوان خلبان سید جواد نگهبان بود که همرزمانش در هوانیروز شهادت می‌دهند که او و همسرش در اعتقادات و فضایل اخلاقی الگو و نمونه‌ای بی‌بدیل برای سایر خلبانان و خانواده هایشان بودند او در مأموریت خارج از کشور در ایتالیا در انجام فرایض مذهبی و سختی‌هایی که برای یک مسلمان در جامعه اروپا وجود داشت نماز و روزه‌اش ترک نمی‌شد و با اخلاق و رفتار خویش مبلغ اسلام بود حال پس از این حادثه از اینکه او را فدایی شاه معرفی کرده بودند موجب رنج و اندوه همسر و یگانه دختر خردسال او و همرزمانش می‌شد و این در حالی بود که خون امثال او شتاب چرخ انقلاب را چندین برابر ساخته اما نمی‌توانستند از او دفاع کنند و این موجب تأثر بیشتر در این حادثه بود.
یکی از افراد حاضر در ناهار خوری گارد در آن روز شهید یوسف کلاهدوز (سرلشکر شهید یوسف کلاهدوز قائم مقام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) بود که در آن زمان در درجه سرگردی در گارد خدمت می‌کرد البته عده‌ای تصور می‌کنند این حادثه با هدایت او رخ داده، در حالی که چنین نیست. او عضو هسته‌های مقاومت ارتش بود که با چشم باز عمل می‌کردند و آنها مجوز ورود به ترور و کارهای خشونت‌آمیز از هیچ مقامی نداشتند.
در آن زمان سرلشکر شهید یوسف کلاهدوز قربانیان حادثه را افرادی پاک، بی‌گناه و متعهد معرفی می‌کرد و معتقد بود چنانچه آنها را معدوم محسوب کرده و حقوقشان را قطع کرده باشند کارشان خلاف شرع و قانون و عرف است و باید حقوق و حیثیت آنها احیا شود.
قربانیان این حادثه جملگی از دوستان و همرزمان کسانی بودند که بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی در اسفند ماه ۵۷ به دعوت «سرلشکر شهید ولی فلاحی» برای مبارزه با جدایی طلبی‌های غرب کشور کمر همت بستند و در حالی که تنها چند روز از پیروزی انقلاب نگذشته بود با ایثارگری در میدان جنگ با ضد انقلاب حاضر شدند مانند سرگرد حسنی سعدی(سرلشکر حسنی سعدی معاون هماهنگ‌کننده ستاد کل نیروهای مسلح)، سرگرد مرتضوی راد، سرگرد رستگار، سرگرد شاهین راد(سرتیپ شاهین راد پیشکسوت دفاع مقدس)، سروان رحمانی، سروان محمدی، سروان حاج سلطانی(سرتیپ دوم حاج سلطانی فرمانده اسبق لشکر ۷۷ ثامن الائمه خراسان)، سروان سخدری، سرگرد نصرت اسماعیلی و… بودند که همراه با یگان‌های داوطلب از گارد سابق و لشکر گارد که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در هم ادغام شده بود و تشکیل لشکر ۱ و ۲ مرکز را داده بود برای درهم شکستن محاصره لشکر سنندج و دیگر مناطق آشوب زده راهی مناطق عملیاتی کردستان شدند و تعدادی از آنها از جمله سرلشکر شریف اشراف، سرلشکر ایرج نصرت زاد، سرلشکر مهدی تهمتن، سرلشکر مسعود اصلانی، سرلشکر فرامرز جوانشیر، سرلشکر حسن کاوه، سرلشکر مصطفی کبریایی، سرلشکر محمد فراشاهی در این مأموریت‌ها به درجه رفیع شهادت نایل آمدند و پیکرهای سوخته و متلاشی شده آنان به خانه هایشان بر ‌گشت.آنچه در مجموع از مشاهدات و تحلیل‌های افراد حاضر در صحنه در این واقعه می‌توان بیان کرد این است که اگر چه این حرکت خودجوش بود ولی اثر بزرگ خود را در سرعت بخشیدن به روند پیروزی انقلاب بخشیده بود و موجب شد شاه و خانواده‌اش از نظر روحی بشدت ضربه دیده و پس از این جریان تصمیم به ترک ایران بگیرند.
همچنین این حادثه فراتر از یک حرکت انتقامجویانه ساده نبوده است. این دو جوان(شهید سلامت بخش و امیدی) در نظر داشته‌اند با دستیابی به عامل جنایت ۱۷ شهریور (تیمسار بدره‌ای) او را به سزای اعمالش برسانند اما حضور نداشتن او آن زمان در دفتر محل کار خود که در طبقه بالای ناهار خوری افسران گارد بود، سبب شد این دو پس از درگیری با دژبان در ورودی اتاق بدره‌ای به‌طور ناخواسته، واقعه تیراندازی در ناهارخوری بر آنان تحمیل شود. آنان افرادی مسلمان و از جان گذشته بودند و به هیچ عنوان تصمیم به کشتار افراد بیگناه نداشته‌اند، اگر چنین بود باید در لحظات اولیه ده‌ها نفر را به خاک و خون می‌کشیدند.
مهمتر از همه اینکه سیره حضرت امام(ره) در جریان پیروزی انقلاب اسلامی با ارتش مانند پدری مهربان و روانشناسی بزرگ بود و حساب بدنه سالم و اقشار متدین آن را از حساب معدود فرماندهان وابسته به رژیم جدا می‌کرد. او بیش از هر رهبر انقلابی دیگر می‌دانست که این سرمایه پرارزش را چگونه می‌توان سالم و دست نخورده در اختیار گرفت. امیر سرتیپ محمدرضا رحیمی از پایه‌گذاران هسته‌های مقاومت در ارتش و از مشاوران پیشین رهبر معظم انقلاب در این زمینه می‌گوید یکی ازافسران جوان و انقلابی که مأمور حفاظت شاه بود بارها می‌گفت من در دو قدمی او هستم، اجازه دهید کارش را تمام کنم. من با او مخالفت می‌کردم، می‌دانستم رده‌های بالای انقلاب با این کار موافق نیستند.
نظام مقدس جمهوری اسلامی که رسالت مردمی خود را در دفاع از حق مظلوم تا اقصی نقاط عالم گسترش داده، با شجاعت تمام به این خون‌های پاک که به انقلاب روح تازه‌ای بخشیده بها خواهد داد، که در این صورت نه تنها از حق پایمال شده و آبروی انسان‌های این سرزمین بخوبی دفاع شده، بلکه ریشه‌های انقلاب شکوهمندمان که بیش از هر نهضت جهانی دیگر منادی عدل و داد است تقویت و استحکام بیشتری خواهد یافت.

 

 

محسن قرهی

 

 


 

 

 

 

 

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

هفده − شش =