کارگاه نویسنده‌پزی

کسی بر کیفیت این کارگاه‌ها و خروجی آنها نظارت ندارد، هیچ، گاهی اساتید و بزرگان جهت اطلاع از گیر و گور مالی دوست نویسنده‌شان برایش نان هم جور می‌کنند.

کد خبر : 44934
تاریخ انتشار : شنبه 27 آبان 1396 - 7:41

 

 

 

به گزارش پایگاه خبری “ججین”  ، آداب نویسندگی مسلما چیزی جز سیگارکشیدن و نوشیدن قهوه و ادعای خواندن پروست و گراس و بکت است. جز عینک‌زدن و از برشدن چند تا واژه است که معنایشان را از توی ویکیپدیا یافته باشید، برای اینکه لقلقه زبان باشد در جمع چندتا مدعی خرده‌پای انتلکتوئل و موج‌سواران بر جریان‌های کاذب روشنفکری. نویسنده‌شدن حاصل یک دوره شش‌ماهه و یک‌ساله و پرسه‌زنی میان جلسات نقد ادبی و داستان‌خوانی و گروه‌های مجازی و حقیقی داستانی نیست. مجیز نویسنده‌های باسابقه و ناشران را گفتن هم راه به جایی نمی‌برد.

 

و از همه اینها بدتر کارگاه است. کارگاه‌های داستان‌نویسی آفت جان ادبیات معاصر است. کافی‌ است سرچ کنید کارگاه داستان‌نویسی؛ در هر شهر و هر محله‌ای که باشید به همان اندازه که محتملا نزدیک به شما نانوایی یا بقالی پیدا می‌شود، یک کارگاه نویسندگی هم هست. نگاهی اجمالی به لیست مدرسان این کارگاه‌ها، علت شکل‌گیری آنها را اظهر من‌الشمس می‌کند. درآمد حاصل از چاپ کتاب، اگر مولف بختیار باشد و ناشر نخواهد مخارج انتشار را از حلقومش بیرون بکشد، و یا چون تازه‌کار است جز چند جلد از کتاب خودش حق دیگری برایش قائل نشود، چیزکی هم به شکل وجه حق‌التالیف وجود دارد که آن‌قدر ناچیز و نابسنده است که به زحمت و شرم قابل عنوان‌کردن است، آن هم اغلب یکی، دو سال بعد از گذاشته‌شدن نقطه پایان اثر وصول می‌شود. حالا فکر کنید نویسنده جوانی که در حال و هوای ماورایی برآمده از عبارت من نویسنده‌ام نفس می‌کشد، با جیبی کاملا خالی و ادعایی بسیار سنگین.

 

این می‌شود که فارغ از کیفیت و کمیت آثار تولیدشده، با دلالت بر اینکه فردی حتی یک کتاب کم‌سو و بی جان منتشر شده هم داشته باشد، می‌تواند بشود مدرس داستان‌نویسی. این میان نقش فرهنگسراها و سرای محله‌ها را که پول شیرین و چرب دولت را خرج این شکل کارگاه‌ها می‌کنند، نباید نادیده گرفت. زمانی گلشیری کارگاه داستان‌نویسی داشت، براهنی صدایش درآمده بود که گلشیری داستان‌نویس نیست و دارد خودش را تکثیر می‌کند. آن که گلشیری بود و از کنارش سناپور و آبکنار و نجفی به عرصه رسیدند، حالا چه می‌شود که هر کسی، توی سوراخ و سمبه‌ای در حال تکثیر خود است؟ آنها هم که سوراخ و سمبه گیرشان نیاید آموزش داستان‌نویسی می‌دهند به شیوه مجازی. در میان شاگردان این شکل کارگاه‌ها اعم افراد را کسانی تشکیل می‌دهند که یا دنبال بهانه برای بیرون‌زدن از خانه‌اند و یا چون با قصه‌های مادربزرگشان کلی خاطره دارند، می‌خواهند راهش را ادامه بدهند و یا قرار است خاطره شکست عشقی‌شان را رمان کنند و خوب خوبشان آنهایی هستند که روانپزشکشان گفته در کارگاه‌های منجر به خلاقیت شرکت کنند، برایشان خوب است.

 

کسی بر کیفیت این کارگاه‌ها و خروجی آنها نظارت ندارد، هیچ، گاهی اساتید و بزرگان جهت اطلاع از گیر و گور مالی دوست نویسنده‌شان برایش نان هم جور می‌کنند. این می‌شود که حجم نوشته‌های فاقد کیفیت و وجاهت لازم، بازار را قبضه می‌کند. یک اثر کارگاهی لاغر منتشر می‌شود و یک نفر دیگر به خیل مدعیان افزوده می‌شود. با کارگاه رفتن نویسنده نخواهید شد. نویسنده‌شدن، جان‌کندن می‌خواهد؛ خواندن و خواندن و تمرین. باید در خلوت روحتان را‌ هزاربار نشخوار کنید تا از آن چیزی تراوش کند. از سوی دیگر باورم بر این است که نویسنده اصیل آن‌قدری خودخواه و بخیل هست که نخواهد یکی مثل خودش را به جامعه ادبی تحویل بدهد. برای نویسنده‌شدن باید ذاتتان قائل به خلق باشد و روحتان تشنه درگیرشدن. سلفی‌گرفتن در کارگاه‌های داستان‌نویسی را قلم بگیرید.

 

 

الهام فلاح*


telegram.me/jajinnews

 

 

 

برچسب ها : ، ،

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.