محمد دادکان / مرد ورزش «سیاست» را تکان داد

چرا کی‌روش و برانکو توانستند در مدت کوتاهی در فوتبال ایران موفق شوند در حالی که در گذشته ‌این اتفاق رخ نمی‌داد؟ آیا نوع نگرش و فلسفه زندگی کیروش و برانکو با مدیران و مربیان ما متفاوت بود؟

آقای کی‌روش کار بزرگی انجام داده و موفق شده تیم ملی ایران را به جایگاه قابل قبولی در فوتبال آسیا برساند و همچنین موفق شده‌ این موفقیت را حفظ کند. آقای کی‌روش در طول شش سالی که سرمربی تیم ملی فوتبال ایران بوده است بیش از۱۲۰بازیکن را به تیم ملی دعوت کرده است که در نوع خود کار بزرگی به شمار می‌رود. کسانی که نسبت به آقای کی‌روش انتقاد می‌کنند به دلیل برخی مسائل اخلاقی است. این در حالی است که در کشور ما کسی وجود ندارد که از نظر فنی در سطح آقای کی‌روش باشد که بتواند از نظر فنی از آقای کی‌روش انتقاد کند. کسی که قصد دارد از نظر فنی از آقای کی‌روش انتقاد کند باید در مرحله اول جایگاه خود را مشخص کند که در چه جایگاهی قرار دارد. هنگامی که یک مربی عنوان می‌کند که فوتبال ایران کثیف است، باید از وی سوال کرد که شما چه سهمی از این فوتبال کثیف نصبیت شده و چقدر گیر تو آمده است؟ شاید از نظر اخلاقی کی‌روش از برخی از خطوط قرمز پای خود را فراتر گذاشته اما از نظر فنی عملکرد بسیار خوبی داشته است. در شرایط کنونی تیم ملی ایران بدون استرس و با برنامه وارد زمین می‌شود و در هر بازی از پتانسیل پیروزی برخوردار است. اگرآقای کی‌روش وارد فوتبال ایران نمی‌شد ما تا بیست سال دیگر هم نمی‌توانستیم به‌این موفقیت‌ها برسیم.

چرا نمی‌توانستیم؟

ما دانش کافی برای این موفقیت‌ها را در اختیار نداریم. کی‌روش با برنامه‌ریزی و دانشی که در اختیار دارد از پیروزی تیم خود اطمینان دارد. این در حالی است که در ایران مربی وجود ندارد که از پیروزی تیم خود در بازی‌های پیش‌رو مطمئن باشد. البته بنده باید عنوان کنم مدیریت آقای مهدی تاج در فدراسیون فوتبال قابل قبول بوده و ایشان موفق شده حداقل در نتیجه‌گیری عمکرد قابل قبولی از خود برجای بگذارد. با این وجود این نتیجه‌گیری‌ها دلیل نمی‌شود که ما فسادها و زدوبندهای موجود در فوتبال ایران را نادیده بگیریم.

در شرایط کنونی میزان فساد در فوتبال نسبت به گذشته کمتر شده یا بیشتر؟

خیلی بیشتر شده است. با این وجود کسی به دنبال جلوگیری از فساد در فوتبال نیست. در گذشته کمیسیون اصل۹۰ به دنبال بررسی فساد در فوتبال ایران بود. در نهایت نیز کار خاصی در این زمینه انجام نشد. دلیل اصلی این مسأله نیز این است که فساد در ایران دارای پشت پرده است و اگر کسی اولین مفسد را معرفی کند به تبع آن باید دومی و سومی را هم معرفی کند. متأسفانه سم فساد در پای همه رفته است. به نظر من فساد تنها در فوتبال نیست و به زمینه‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نیز سرایت کرده است. بنده از همه بیشتر دینم، نظامم و مردم را دوست دارم و به همین دلیل حقایق جامعه را بازگو می‌کنم. امروز فساد فراگیرتر از آن چیزی شده که ما فکر می‌کردیم. با این وجود به دلیل اینکه در فسادهای جامعه دست برخی مدیران هم در کار دیده می‌شود، منتظر هستند یک سیگار فروش را پیدا کنند و درازش کنند. در شرایط کنونی اعضای خانواده برخی مسئولان به اتهام فساد در بازداشت هستند. البته بازداشت تنها به اعضای خانواده مسئولان اطلاق می‌شود وگرنه برای مردم عادی از لفظ «زندان» استفاده می‌کنند. امروز به دنبال این هستند که بابک زنجانی را اعدام کنند. این در حالی است که هنوز مشخص نشده چه کسی این رانت‌ها و سرمایه‌ها را در اختیار بابک زنجانی قرار داده است.

چرا بین نسل جدید و نسل گذشته تا به‌این اندازه شکاف ایجاد شده است؟ چرا نسل جدید نسبت به باورهای نسل گذشته بدبین شده و به دنبال باورهای جدیدی رفته است؟

در گذشته برخی عنوان می‌کردند جوانان جامعه دین‌گریز شده‌اند این در حالی است که در شرایط کنونی علاوه بر دین‌گریزی، دین ستیز هم شده‌اند. این در حالی است که رسانه‌های گروهی و به خصوص صداوسیما به جای اینکه دغدغه‌های جوانان و کسانی که با وضعیت موجود مشکل دارند را مورد بررسی قرار بدهد از کسانی در برنامه‌های خود استفاده می‌کنند که نسبت به وضعیت موجود سمپات دارند. شبکه‌های مختلف تلویزیون در طول شبانه روز برنامه‌های زیادی در زمینه نقد و بررسی فوتبال، والیبال و ورزش‌های مختلف پخش می‌کند. سوال من اینجاست چرا هیچ برنامه‌ای درباره نقد و بررسی اقتصاد در طول چهل سال گذشته پخش نمی‌شود؟ چرا کسی درباره نقد و بررسی مسائل اجتماعی در چهل سال گذشته برنامه نمی‌سازد؟ در ایران در چند سال اخیر فوتبال‌های خارجی به صورت زنده پخش می‌شود. مردم هم علاقه‌مند هستند. این در حالی است که در کشورهای پیشرفته تماشای فوتبال یک تفریح است اما صداوسیما فوتبال پخش می‌کند تا مردم را به اصطلاح سرگرم کند! نکته دیگر اینکه ترافیک مصنوعی درست می‌کنیم تا وقتی فرد به منزل می‌رسد از خستگی و ضعف اعصاب نه توان فکر کردن داشته باشد و نه ‌اینکه دغدغه‌های خود را مطرح کند.

یعنی شما ایجاد ترافیک را تعمدی می‌دانید؟

بله؛ من بخش‌هایی از پروسه‌ ایجاد ترافیک را تعمدی می‌دانم. برای بنده و بسیاری از شهروندان این سوال مطرح می‌شود که چرا در خیابان‌ها و تقاطعی که ترافیک است و مشکل این ترافیک با حضور یک مأمور حل می‌شود چرا هیچ مأموری در اینجا حضور ندارد؟ چرا باید یک شهروند یک مسیر ده دقیقه‌ای را در مدت یک ساعت طی کند. آیا در این مسأله تعمدی وجود ندارد؟ از طرف دیگر هنگامی که به منزل رسیدی برای شما فوتبال پخش می‌کنند و همه چیز فراموش می‌شود. تا فراموش کنید که قیمت یک نان سنگک سه هزار تومان شده و قیمت گوشت به پنجاه هزار تومان رسیده است. این در حالی است که صداوسیما افرادی را در برنامه‌های خود دعوت می‌کند که به جای اینکه دغدغه‌های مردم را عنوان کنند تلاش می‌کنند در راستای منافع برخی افرد صحبت کنند و به همین دلیل از وضعیت موجود تعریف و تمجید می‌کنند. بسیاری گمان می‌کنند جامعه‌ای رو به‌فساد می‌رود که تعداد افراد فاسد آن افزایش پیدا کند. اما به نظر من وضعیت به‌ این شکل نیست و بلکه سکوت انسان‌های صالح جامعه را به فساد می‌کشاند. درصد بالایی از کسانی که در برنامه‌ها شرکت می‌کنند، بابت حضور خود پول پرداخت ‌کنند. من نامی از هیچ برنامه‌ای نمی‌آورم. دلیل این مسأله نیز این است که اگر نام ببرم فراگیر می‌شود. بنده مدیر ورزشی را در این کشور می‌شناسم که به همه تولیدکنندگان برنامه‌های تلوزیونی پول پرداخت کرده و به همین دلیل در مدتی که مسئولیت داشت در تمامی کانال‌های تلویزیونی حضور پیدا می‌کرد.

دیدگاه شما درباره برنامه «نود» که بیشتر بار فوتبالی کشور را از نظر رسانه‌ای به دوش می‌کشد چیست؟ آیا رویکرد این برنامه نسبت به سال‌های گذشته تغییر نکرده است؟

به دلیل اینکه مردم برنامه‌ای برای دیدن نداشتند به برنامه‌ای مانند «نود» که تاحدودی چالشی بود اقبال نشان دادند. این در حالی است که آمار مخاطبان برنامه «نود» نیز نسبت به گذشته کاهش پیدا کرده است. اگر به آمار پیامک‌های ارسالی به ‌این برنامه توجه کنید متوجه می‌شوید که تعداد این پیامک‌ها همواره در حال کاهش بوده است. دلیل اصلی این مسأله نیز این است که ‌این برنامه سازی را کوک می‌کند که برخی مدیران می‌خواهند. به عنوان مثال برنامه «نود» پس از افشای یک پرونده فساد دیگر پرونده را دنبال نمی‌کند و به حال خود رها می‌کند. به نظر می‌رسد به ‌این برنامه اعلام می‌شود که فساد را مطرح کند تا تنور داغ شود و سپس به او می‌گویند فتیله را پایین بکشد. اگر کسی قصد دارد از پشت پرده فساد در فوتبال ایران آگاه شود پیش من بیاید تا برایش همه مسائل را بازگو کنم. بنده چند سال پیش در برنامه «نود» شرکت کردم. فردای آن روز آقای فردوسی‌پور با من تماس گرفت و عنوان کرد هنگامی که آمار استقبال مردم از سخنان شما بالا رفت به من اعلام کردند از ادامه بیان دیدگاه‌های آقای دادکان جلوگیری کنید و درباره ‌ایشان صحبت نکنید. هنگامی که بسیاری مفهوم انقلاب و نظام را نمی‌دانستند من در سال۵۵ در وسط میدان انقلاب بودم و پس از آن نیز همواره برای سربلندی نظام تلاش کرده‌ام. وضعیت به شکلی شده که به کسی که قصد دارد اسامی مفسدان را افشا کند اعلام می‌کنند از لیست خود نام فلان مدیر و فلان فرد را بیرون بیاور و بعد اسامی را اعلام کن. من به نظام و ساختارهای آن احترام می‌گذارم و آن را کاملا قبول دارم. سخن ما با برخی از مدیران است. سخن من این است که به جای اینکه بابک زنجانی را اعدام کنید، مدیری را دستگیر کنید که به وی رانت و قدرت داده است.

چرا وزرای ۲۵ سال و ۳۰ ساله ابتدای انقلاب امروز به وزرای ۶۵ ساله و ۷۰ ساله تبدیل شده‌اند؟ چرا هنوز نتوانسته‌ایم به جوانان اعتماد کنیم؟ چرا هنوز در انتخاب مدیران شایسته سالاری انجام نمی‌گیرد؟

ما نباید خودمان را گول بزنیم. انتخاب مدیران باید براساس شایسته سالاری صورت بگیرد و هیچ ربطی به سن و سال و زن و مرد بودن ندارد. برخی مدیران به جای اینکه براساس استعداد و توانایی مدیران مجموعه خود را انتخاب کنند از دوستان و نزدیکان کسانی استفاده می‌کنند که «یار غار» هستند. کدام فارغ‌التحصیل معماری و شهرسازی و رشته‌های مربوط به مسائل شهری در مناطق مختلف تهران و شهرهای دیگر کشور به سمت شهرداری انتخاب شده‌اند؟ بنده می‌گویم هیچ کدام. به این دلیل که همه شهرداران مناطق مختلف تهران از دوستان و آشنایان شهردار تهران بوده‌اند. در نتیجه برخی مدیران جامعه ما با شایسته سالاری و براساس توانایی‌هایی که داشتند انتخاب نشده‌اند و بلکه با رابطه و رانت روی کار آمده‌اند.

در طول تاریخ انقلاب کدام دوران توجه بیشتری به شایسته سالاری وجود داشت؟

به نظر من در دوران اصلاحات در این زمینه وضعیت بهتر بود. با این وجود برخی نتوانستند تحمل کنند. در کشورهای جهان سوم همیشه باید مردم را از یک «لولو» ترساند. چهل سال است فریاد مرگ بر آمریکا سر می دهیم. بنده هم همین جا از طریق روزنامه شما فریاد می‌زنم «مرگ برآمریکا» اما چطور ممکن است تمامی اخبار با نشان دادن چهره رئیس جمهور آمریکا شروع شود؟ بنده در زمان انتخابات ریاست جمهوری با تلفن گویای صداوسیما تماس گرفتم و خودم را معرفی کردم و عنوان کردم از این روش دست بردارید. صداوسیما تصویر ترامپ را از آقای روحانی بیشتر نشان می‌دهد. در شرایط کنونی که برجام را نیز به دستاویزی برای تخریب دیگران قرار داده‌اند. چرا اجازه نمی‌دهید مردم از عمر خود لذت ببرند؟ من از مسئولان خواهش می‌کنم اجازه بدهند مردم از عمر خود لذت ببرند. زندگی را ما برای مردم سخت کرده‌ایم. ما باعث شده‌ایم مردم تحت فشار روحی قرار داشته باشند. روزی یکی از حکمرانان با لباس مبدل برای خرید نان وارد یک نانوایی شد. هنگامی که شاطر نان را به وی تحویل داد مشاهده کرد که بسیاری از قسمت‌های نان خمیر است. به شاطر گفت این چه نانی است که دست مردم می‌دهید. شاطر با قلدری گفت همین هست که می‌بینی، نمی‌خواهی برو. حکمران هم عصبانی شد و شاطر را بلند کرد و در تنور انداخت و گفت نانواها به گوش باشند که از فردا در صف نان هستم. از فردا همه نان‌ها درست شد و نانواها نان مناسب به مردم تحویل دادند. امروز کدام مسئول در صف نان و گوشت و مرغ می‌ایستد؟ مسئولی که روزی در پایین‌ترین نقطه شهر زندگی می‌کرده و امروز به واسطه مدیریتش در بالاترین نقطه شهر زندگی می‌کند که نمی‌تواند درد مردم را بفهمد. اگر می‌خواهید مشکلات مردم حل شود تحقیق کنید فرزندان برخی مسئولان کجا زندگی می‌کنند. تحقیق کنید فرزندان این مسئولان چه ماشینی سوار می‌شوند و چه تفریحاتی دارند.

آقای دکتر در جامعه ما «ژن خوب» و «ژن بد» وجود دارد؟

ژن خوب کسانی هستند که با رانت پدر و مادر ماشین‌های میلیاردی سوار می‌شوند. ژن خوب فرزند کسی است که وقتی قصد دارند فرزندش را موذد سوال قراردهند عنوان می‌کند چون چند روز دیگر با ما کار دارید دست نگه دارید. دوران ریاست جمهوری آقای احمدی‌نژاد به پایان رسیده است و به تازگی تخلفات وی را اعلام کرده‌اند و قصد دارند پیگیری کنند؟ چرا همان زمان اقدام نکردند؟ ما مدعی اجرای احکام اسلامی هستیم اما در کشور کره جنوبی رئیس جمهور مفسد را ببینید چه بلایی سرش آوردند. ما در مقابل فسادهایی که در طول هشت سال ریاست جمهوری این آقا صورت می‌گرفت چه کار کردیم. مرتب می‌گفتیم اجازه بدهید دوران ریاست جمهوری‌اش تمام شود بعد پیگیری می‌کنیم. چه کسی پاسخگو است؟ چرا با این همه ثروت خدادادی مردم ما باید در فقر زندگی کنند؟ چهل مرکز فرهنگی در کشور وجود دارد. چرا کسی از این مراکز نمی‌پرسد در طول این چهل سال چه کار کردید؟ آیا آمار فساد کمتر شده یا بیشتر؟ آیا آمار طلاق بیشتر شده یا کمتر؟ چرا چپ و راست و اصولگرا و اصلاح‌طلب این همه با هم دعوا می‌کنند؟ این دعواها برای پول است یا برای مردم؟ عده‌ای با سوء استفاده از عنوان اصولگرایی دنبال این هستند که چند سال قدرت را به دست بگیرند و از طرف دیگر برخی هم با عنوان اصلاح‌طلبی با دنبال همین هدف هستند. اگر تحقیق کنید که فرزندان این چنین مسئولانی کجا زندگی می‌کنند، متوجه می‌شوید که یا در کانادا هستند و یا آمریکا و یا در بهترین کشورهای اروپایی زندگی می‌کنند.

لطفا با ذکر نام این افراد یک جمله بفرمایید:

آیت‌ا… هاشمی.

کمتر پیش می‌آید که در جامعه ما فردی مانند آیت‌ا… هاشمی ظهور کند که تا به ‌این اندازه مورد اعتماد مردم و جریان‌های سیاسی قرار داشته باشد.

احمدی‌نژاد.

اطرافیان آقای احمدی‌نژاد ایشان را از صحنه خارج کردند. به نظر من احمدی‌نژاد سابقه خوبی از خود در بین مردم برجای نگذاشت.

بقایی.

چنین آدمی را نمی‌شناسم. اما شنیده‌ام دفاعیات خود را در زنبیل گذاشته و به دادگاه رفته. من گمان می‌کنم حتما ایشان کیف نداشته که مدارکش را در آن قرار داده است. بقایی باید به مردم بگوید در گذشته که بوده و هنگامی که سر کار آمده چقدر از موقعیت خود منفعت برده است. بقایی باید در ابتدا حساب شخصی‌اش را برای مردم روشن کند.

بابک زنجانی.

بابک زنجانی عروسکی بود که پشتش پنهان شوند تا به اهداف شخصی خود برسند.

ترامپ.

مشهورترین فرد در ایران.

حسن روحانی.

آقای روحانی اگر می‌خواست کاری انجام بدهد در چهار سال گذشته انجام می‌داد. مردم ایران از ترس کسی دیگه به کسی دیگر رأی داده‌اند.