معیار‌های انتخاب همسر از منظر آیات و روایات

با زنان مشرک ازدواج نکنید مگر آنکه ایمان بیاورند و همان کنیزى با ایمان بهتر از زن آزاد مشرک است هر چند از (زیبایى) او به شگفت آیید.» (بقره ـ ۲۲۱)
امام صادق(علیه السلام) فرمود: «إذا تزوج الرجل المرأه لجمالها أو مالها وُکِل إلى ذلک و إذا تزوجها لدینها رزقه الله الجمال و المال» «هنگامى که مرد به خاطر مال و جمال زن با او ازدواج کند، به همان واگذار مى‏شود و هرگاه به خاطر دینش با او ازدواج کند، خداوند مال و جمال را رزق او مى‏سازد.» (کافى، ج‏۵، ص‏۵۶۳)

کد خبر : 40665
تاریخ انتشار : شنبه 6 آبان 1396 - 11:43

 

به گزارش پایگاه خبری “ججین”   ،  در شماره پیشین، ضمن تبیین فلسفه و چرایی ازدواج، اهداف و فواید ازدواج در اسلام، آثار مخرب روانی و اجتماعی دوستی با نامحرم و موانع ازدواج و مهارت‌های رفع آن تحلیل و تبیین شد. بخش دوم به توضیح ملاک‌های انتخاب همسر، چیستی تحکیم خانواده و حقوق متقابل زوجین می‌پردازد.

 

ایمان‏، تقوا و حسن خلق

 

ایمان یعنی آرامشی که هیچ طوفانی نمی‌تواند آن را به هم بزند. باید ببینیم که اصول دین همسرمان چیست. ایمان و تقوا ملاک اصلی انتخاب همسر است. در سایه ایمان و تقواست که روابط عمیق عاطفی بین زوجین ایجاد می‌شود. نزد چنین همسرانی، زمینه تا حدود زیادی برای پرورش صحیح فرزندان فراهم است و زن و شوهر می‌توانند بر همه مشکلات زندگی، اعم از اقتصادی و روانی فایق آیند و فرزندان خود را مطابق موازین و برنامه‌های دینی تربیت کنند.

 

مردی به امام حسن(علیه‌السلام) عرض کرد: دختری دارم، او را به ازدواج چگونه فردی درآورم؟ حضرت فرمودند: «او را به ازدواج مردی با تقوا درآور که اگر دوستش داشته باشد، او را گرامی می‌دارد و اگر هم دوستش نداشته باشد، به او ستم نمی‌کند.» (المستطرف،ج ۲،ص ۲۱۸)

 

دو اصل دین و اخلاق نیک، ملاک‌های اصلی برای شایستگی زن و شوهر است و این اصل چه در دوران جنینی و شیر خوارگی، و چه در سایر مراحل زندگی کودک و تربیت او نقش بسزایی دارد. مردی در این زمینه با حضرت ابوالحسن(علیه‌السلام) مشورت نمود و عرض کرد: یکی از بستگانم از دخترم خواستگاری کرده، ولی او اخلاق بدی دارد. حضرت فرمود: «اگر بد خلق است، دخترت را به ازدواج او درنیاور.» (مکارم الاخلاق، ص ۱۰۳)

 

قرآن مى‏فرماید: «با زنان مشرک ازدواج نکنید مگر آنکه ایمان بیاورند و همان کنیزى با ایمان بهتر از زن آزاد مشرک است هر چند از (زیبایى) او به شگفت آیید.» (بقره ـ ۲۲۱)
امام صادق(علیه السلام) فرمود: «إذا تزوج الرجل المرأه لجمالها أو مالها وُکِل إلى ذلک و إذا تزوجها لدینها رزقه الله الجمال و المال» «هنگامى که مرد به خاطر مال و جمال زن با او ازدواج کند، به همان واگذار مى‏شود و هرگاه به خاطر دینش با او ازدواج کند، خداوند مال و جمال را رزق او مى‏سازد.» (کافى، ج‏۵، ص‏۵۶۳)

 

خطرات همسر بی ایمان: ۱- نسل منحرف می شود. ۲- ممکن است خود همسر را منحرف کند. ۳- ممکن است زنان با ایمان بمانند و بی‌ایمان‌ها همسر داشته باشند.
ازدواجی که با دیدن در پارک و سینما و کنار خیابان… و بدون آشنایی کافی و تحقیقات لازم و تنها از سر احساسات صورت میگیرد، ازدواج پفکی و بر اثر داغی است اما پختگی ندارد و از آنجا که هر داغی به سردی میگراید اما هیچ پخته ای خام نمی شود، چنین ازدواجی نیز غالبا دوام چندانی نخواهد داشت.

 

عفت و حجاب 

 

حفظ چشم، گوش، قلب و تمامی اعضا و جوارح از هرگونه خطا و گناه، عفاف است که حاصل این عفت و حجاب درونی، پوشش ظاهری است؛ به تعبیری لطیف‌تر حجاب میوه عفاف است و عفاف ریشه حجاب. حجاب امری ظاهری و در ارتباط با جسم است، اگرچه این پوشش برخاسته از اعتقادات و باورهای درونی افراد است ولی ظهور در نشئه مادی و طبیعی دارد یعنی پوشش ظاهری افراد و به‌ ویژه زنان را حجاب می‌گویند که مانع از نگاه نامحرم به آنان می‌شود. عفت نیز حالتی درونی و نفسانی است که توسط آن از غلبه شهوت جلوگیری می‌شود.

 

عفاف و حجاب کامل لازمه غیرت انسانی است. غیرت به معنای غیریّت است یعنی نه به خودت اجازه‌دهی وارد حریم خصوصی غیر بشوی و نه به غیر اجازه‌دهی وارد حریم خصوصی تو بشود. بهترین وسیله‌ای که مانع از نفوذ نگاه حرام در حریم انسان می‌شود حجاب است. حجاب یک انسان زمانی کامل می‌شود که همراه با پوشش مناسب که بهترین نوع آن چادر است، برخورد و گفتار او نیز با یک شخص نامحرم، در حد لازم و با وقار باشد، بدون حرکاتی که موجب جلب توجه دیگران شود. چنین حجابی هیچ مانعی در راه دانش طلبی و رشد و کمال زن ایجاد نمی‌کند، بلکه او را از بسیاری از خطرات و دام‌هائی که آلودگان به شهوات حیوانی در راه دختران و زنان قرار داده‌اند، حفظ می‌کند و پاکدامنی و سلامت و عفت و حیای او را برای شوهرش و اگر ازدواج نکرده، برای مرد آینده‌اش محفوظ میدارد.

 

آیت‌الله جوادی آملی در بخش پایانی کتاب زن در آیینه جمال و جلال الهی ابراز داشته‌اند: «زن باید کاملا درک کند که حجاب  او تنها مربوط به خود او نیست تا بگوید من از حق خودم صرف ‏نظر کردم، حجاب  زن مربوط به مرد نیست تا مرد بگوید من راضیم، حجاب زن مربوط به خانواده  نیست تا اعضای خانواده رضایت بدهند، حجاب زن، حقی الهی است، لذا می‏ بینید  در جهان غرب و کشورهایی که به قانون غربی مبتلا هستند اگر زن همسرداری  آلوده شد و همسرش رضایت داد، قوانین آنها پرونده را مختومه اعلام می‏ کنند،  اما در اسلام این چنین نیست، حرمت زن نه اختصاص به خود زن دارد نه شوهر و نه ویژه برادر و فرزندانش می‏باشد، همه اینها اگر رضایت بدهند قرآن راضی  نخواهد بود، چون حرمت زن و حیثیت زن به عنوان حق‏ ا… مطرح است و خدای  سبحان زن را با سرمایه عاطفه آفرید که معلّم رقّت باشد و پیام عاطفه  بیاورد، اگر جامعه‏‌ای این درس رقّت و عاطفه را ترک نمودند و به دنبال  غریزه و شهوت رفتند به همان فسادی مبتلا می‏ شوند که در غرب ظهور کرده است.  لذا کسی حق ندارد بگوید من به نداشتن حجاب رضایت دادم، از این که قرآن  کریم می‏گوید هر گروهی، اگر راضی هم باشند، شما حد الهی را در برابر آلودگی  اجرا کنید، معلوم می‏شود عصمت زن، حق ‏ا… است و به هیچ کسی ارتباط  ندارد. قهراً همه اعضای خانواده و اعضای جامعه و خصوصاً خود زن امین امانت  الهی هستند. زن به عنوان امین حق‏ ا… از نظر قرآن مطرح است یعنی این  مقام را و این حرمت و حیثیت را خدای سبحان که حق خود اوست، به زن داده و  فرموده: این حق مرا تو به عنوان امانت حفظ کن.»

 

قرآن کریم وقتی درباره حجاب سخن می‌گوید، می‌فرماید: «حجاب عبارت است از یک نحوه احترام گذاردن و حرمت قائل شدن برای زن که نامحرمان او را از دید حیوانی ننگرند. در قرآن علت و فلسفه حجاب را چنین ذکر می‌کند «یَأَیهُّا النَّبىِ‏ُّ قُل لّأَِزْوَاجِکَ وَ بَنَاتِکَ وَ نِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیهِْنَّ مِن جَلَبِیبِهِنَّ ذَالِکَ أَدْنىَ أَن یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ وَ کاَنَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا» «اى پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: «جلبابها [روسرى‏هاى بلند] خود را بر خویش فروافکنند، این کار براى اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است (و اگر تا کنون خطا و کوتاهى از آنها سر زده توبه کنند) خداوند همواره آمرزنده رحیم است.» (احزاب ـ ۵۹)

 

با اندکی تدبر در آیات قرآن فلسفه حجاب را به گونه‌ای صریح می‌بینیم و می‌یابیم که احترام و حرمت زن، فلسفه حقیقی و یا یکی از فلسفه‌های حجاب است. براستی اگر معرفت انسان به شریعت و تعالیم دینی بالا رفته و قرآن را که آئین‌نامه سعادت و کمال بشر است درک کند، به عظمت حجاب پی برده و می‌فهمد بدحجابی و بی‌حجابی ثمره عدم معرفت و شناخت حقیقی جایگاه زن در هستی است.

 

دختری یک تبلت خریده بود.

 

پدرش وقتی تبلت را دید پرسید: وقتی آن را خریدی اولین کاری که کردی چی بود؟
دختر گفت: روی صفحه‌اش را با برچسب ضدخش پوشاندم و یک کاور هم برای جلدش خریدم.
پدر: کسی مجبورت کرد اینکار را بکنی؟
دختر: نه!
پدر: به نظرت با این کارت به شرکت سازنده‌اش توهین شد؟
دختر: نه پدر، اتفاقا خود شرکت توصیه می‌کند که از کاور استفاده کنیم.
پدر: چون تبلت زشت و بی‌ارزشی بود این کار را کردی؟
دختر: اتفاقا چون دلم نمی‌خواهد ضربه‌ای بهش بخورد و از قیمت بیفتد این کار را کردم.
پدر: کاور که کشیدی زشت شد؟
دختر: به نظرم زشت نشد اما اگر زشت هم می‌شد، به حفاظتی که از تبلتم می‌کنم می‌ارزد.
پدر نگاه با محبتی به چهره دخترش انداخت و فقط گفت: «حجاب» یعنی همین.
حجاب قلعه امنی است که خود انتخاب می‌کنیم تا بیگانه به عفت و پاکی ما حمله نکند. قلعه مصونیت است اما زندان محدودیت است، جایی است که مجرمان را در آن حبس کرده و کلید آن نیز در دست دیگری است.

نکته: حجاب وسیله‌ای است تا نشان‌دهی وسیله نیستی. حجاب محدودیت است برای مردان و مصونیت است برای زنان. حجاب محدودیت است برای چشمان شیطانی.

عفت عمومی تنها مربوط به زن‌ها نیست مربوط به مردها هم هست مثلا ظاهر شدن مردها با زیرجامه یا لباس‌های تنگ بدن نما در خیابان به هم زدن عفت عمومی است به این دلیل که با اخلاق اسلامی منافات دارد. انسان نمی‌تواند عواطف و احساسات حریم خصوصی خانه را در خیابان و پارک و جاهای عمومی به نمایش گذارد تا مورد توجه دیگران قرار گیرد.

 

آثار بی‌حجابی:۱- پوک شدن جامعه از درون ۲- پایین آمدن راندمان کار ۳- بی‌حجابی باعث بی‌اعتمادی می‌شود. ۴- باعث جدایی و طلاق می‌شود. ۵- بالا رفتن سن ازدواج ۶- موجب نا امنی می‌شود. ۷- رکود فکر و استعداد‌های انسانی.

 

عادت به حجاب از کودکی

 

باید توجه داشت که کودکان از همان زمان خردسالی ظرفیت پذیرش بسیاری از آداب و رفتارها را دارند و اگر در تربیت صحیح آنها کوتاهی شود، در بزرگسالی تغییر و تصحیح این رفتارها بسیار مشکل و یا حتی غیر ممکن می‌شود. گاهی اوقات دیده می‌شود که والدین دختران خردسال خود را با پوششی نامناسب در جامعه ظاهر می‌کنند و بر این باورند که هنوز فرزندشان به سن تکلیف نرسیده و هر گاه به ۹ سال رسید، حد شرعی حجاب را رعایت خواهد کرد. این باور مانند این است که به بچه‌ای که هنوز به سن تکلیف نرسیده اجازه سیگار کشیدن بدهیم به این امید که چند سال بعد او را از این کار منع خواهم کرد. اما واقعیت این است که بچه‌ای که از خردسالی به سیگار کشیدن عادت کرده در یک لحظه نمی‌توان گفت دیگر حق کشیدن سیگار نداری. چراغ نیست که با یک کلید خاموش بشود. طبع آدمی است؛ طبع وقتی مثلا به یک لباس یا یک خوراکی عادت کرد، نمی شود یک مرتبه ترمز کند و همه آنها را کنار بگذارد. تغییر دادن آن به زمان نیاز دارد خیلی طول می‌کشد تا انسان عادات و رفتار خود را تغییر دهد.

 

قرآن به کسی که نبض دستش بزند نمی‌گوید زنده، بلکه به کسی می‌گوید زنده که نبض ایمان و غیرت و تفکر آن بزند. حجاب و پوشش و عفت و حیای زن و مرد، امری است که مستقیما بر جامعه اثر می‌گذارد و بی‌حجابی و بی‌عفتی باعث مسموم شدن فضا شده و روابط نامشروع به صورت مستقیم بر جامعه اثر می‌گذارد.

 

اصالت خانوادگى

 

اصالت و شرافت خانوادگى زن و مرد، یکى از ملاک هاى ازدواج، به ویژه در جوامع اسلامى است. شرافت خانوادگی یعنی خوش‌نامی، نجابت، پاکیزه بودن، دینداری و بزرگواری. این موارد نقش تعیین‌کننده‌ای در تعالی همسران دارد و زمینه‌ساز تربیت فرزندانی سالم، صالح و بانشاط است. البته این بدان معنا نیست که افراد مومن و شایسته تنها در خانواده‌های اصیل و دیندار رشد یافته‌اند. چراکه ممکن است از درون خانواده‌ای که به هر دلیل گرفتار آسیب‌های اجتماعی شده است، فرزند مومن و متعهدی بیرون آید.

 

در روایت دیگری نیز میفرماید: «مَن زَوَّجَ کَریمَتَهُ مِن فاسِقٍ فَقَد قَطَعَ رَحِمَهُ» «هر کس دختر گرامیش را به ازدواج مردی گنه‌کار درآورد در حقیقت نسل خود را ضایع کرده است.» (مکارم الاخلاق ص ۲۰۴‌)

 

سلامت جسم‏ و زیبایی ظاهری

 

سلامت جسم از نعمت‌هاى بزرگ الهى و از مزایاى یک همسر است. در روایت است با کسانى که بیماری‌هاى مسرى دارند ازدواج نکنید. البته ازدواج با ایثارگران جانباز، لیاقت و شایستگى و از خودگذشتگى مى‏خواهد. زیبایی امری نسبی است و باید توجه داشت مجموعه‌ای از مشخصات ظاهری و رفتاری هر فرد او را زیبا یا زشت جلوه می‌دهد. درخصوص زیبایی ظاهری باید توجه داشت پاکیزگی و آراستگی مردان، در برقراری روابط سالم و حفظ حریم خانواده مؤثر است.
کفویت و همتایی

 

همتایی، هماهنگی و همطرازی بین همسران یکی دیگر از معیارهای انتخاب همسر است. این تناسب مصادیقی دارد که به برخی از آنها‌اشاره می‌کنیم. مردی از پیامبر اسلام(صل الله علیه و آله و سلم) پرسید: «با چه کسی ازدواج کنیم؟» ایشان فرمودند: «الاکفاء» او پرسید: کفوها چه کسانی هستند؟ حضرت فرمود: «المومنون بعضهم اکفاء بعض» «مومنان، کفو و هم شأن هم هستند.»

 

الف: همتایی دینی و فرهنگی و فکری: تفاهم و توافق فکری و فرهنگی میان دو همسر در زندگی مشترک نقشی اساسی دارد. برای ایجاد یک زندگی پویا و پر بار، باید معماران این کانون بتوانند یکدیگر را درک نموده و مکنونات و محتویات درونی خود را به هم تفهیم کنند. در بسیاری از مسائل تصمیم مشترک و یکسان گرفته و بر مبنای آن عمل کنند و در فراز و نشیب‌های زندگی یاور هم باشند و فرزندانشان را بر اساس یک طرح هماهنگ تربیت کنند. زن متدین و پایبند به قوانین و اصول و فروع اسلام باید با انسانی مانند خود ازدواج کند. البته تناسب صددرصد امکان ندارد اما هرچه به هم نزدیک‌تر باشند و فاصله کمتر باشد، بهتر است. می‌بینیم که پیامبر اکرم(صل الله علیه و آله و سلم) معیار و زیر بنای اصلی هم کفوی را «ایمان» بیان فرمودند. انسان مؤمن اگر با همسر بی‌ایمان ازدواج کند و نتواند او را متدین نماید، یا باید هم رنگ او شده و بی‌دین شود و یا در برابر او مقاومت کند و دائما نزاع داشته باشد که هر دو خسارت بزرگی است و فرزندانی هم که محصول چنین زندگی‌های آشوب زده‌ای باشند، به سعادت نمی‌رسند. امام صادق(علیه‌السلام) می‌فرمایند: زن عارفه (فهمیده فرزانه) باید در کنار مرد عارف (فهمیده اهل معرفت) قرار گیرد، نه غیر آن. «العارفه لا توضع الا عند العارف» (وسایل الشیعه، ج۲۰، ص۵۵۱)

 

همطرازی فکری و علمی

 

علم و دانش براى انسان یک کمال و براى همسر یک مزیت است. بهتر است همسران از لحاظ تحصیلات علمی، خیلی با یکدیگر فاصله نداشته باشند. البتّه هر باسوادى، باتدبیر نیست. تحصیلاتی که همراه با تواضع و توأم با ظرفیت وجودی انسان باشد، موجب تفاهم در زندگی است، اما اگر توأم با غرور بیجا باشد، باعث تنزل سطح اخلاقی و معرفتی انسان خواهد بود. متاسفانه در مدارس و دانشگاه‏ها درس زندگى کم رنگ شده است. از نظر فکری باید همسطح باشند نه از نظر علمی. بین فکر و علم فرق است. ممکن است از نظر علمی هم سطح باشند اما از لحاظ فکری به هم نخورند.

 

تناسب سنّى‏

 

در انتخاب همسر توجه به تناسب سنی ضروری است. فاصله سنی بین همسران حدود ۴ تا ۶ سال مناسب است. البته در برخی موارد هم سن بودن نیز‌اشکالی ندارد. ولی نباید زن از مرد بزرگتر باشد. چون این امر باعث می‌شود تا زن به راحتی مدیریت و سرپرستی مرد را نپذیرد و ناخواسته نافرمانی کند، ثانیا زن طراوت و زیبایی و شادابی خود را زودتر از دست می‌دهد در حالی که شوهر هنوز جوان بانشاط است، این خود باعث به وجود آمدن مشکلات زیادی خواهد شد. انسان در سنین مختلف حالات متفاوت دارد. تمایلات جنسى نیز در هر سنّى یکسان نیست، پس باید بین سنّ دختر و پسر فاصله زیادی نباشد، تا زندگى آرام و بانشاطی داشته باشند. جوان مثل میوه هست اگر به وقت چیده نشود فاسد می شود.

 

مهدی شریفی

 

شماره پیشین را در اینجا بخوانید

 

ازدواج و تشکیل خانواده از دیدگاه اسلام

 


 

telegram.me/jajinnews

 

 

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.