متاع شما خریداری ندارد
واقعیت این است که نظام اکنون در دهه چهارم عمرش چنان بحرانهایی را از سر گذرانده که افشاگریهای افرادی متهم به انواع اختلاس و فساد مالی توان زیادی برای آشفته کردنش ندارد. اگر آنها با چنین اتهاماتی روبهرو نبودند، به پاکدستی و مهرورزی و عدالت التزام عملی داشتند، شاید قصه فرق میکرد اما در حال حاضر گفتن «من افشا میکنم» و «من منتشر خواهم کرد» نه کسی را در حکومت نگران میکند نه در میان مردم خریداری دارد.
به گزارش پایگاه خبری “ججین” ، روزنامه اعتماد در سرمقاله خود نوشت: «حمید بقایی، دولتمرد حبسکشیده احمدینژادی، دیروز با زنبیلی قرمز و پلاستیکی به دادگاه رفت. با جوانفکر چند عکس یادگاری گرفت و در نهایت با عصبانیت زیاد از دادگاه خارج شد. او در میان جمعیتی موبایل به دست نطق غرایی در مورد بیگناهی خود ایراد کرد، رییس سه قوه را متهم کرد و خطاب به جمعیت گفت: مردم من تا آخر خواهم ایستاد.
زنبیل قرمز او شامل دفاعیاتش در برابر اتهام «تصرف غیر مجاز، اختلاس و تبانی در معاملات دولتی» و گم کردن دو میلیون یورویی است که به گفته آقای اژهای دست ایشان بوده و حالا معلوم نیست کجاست.
آن چه در دادگاه گذشته بر ما معلوم نیست اما حرف آقای بقایی را که میگوید جرات نمیکنند دادگاه را علنی برگزار کنند همه شنیدهایم. نامه محمود احمدینژاد در دفاع از او هنوز در خاطرمان هست؛ نامهای که دادستان تهران آن را «توهینآمیز و کذب» دانست و در آن «به گونهای ادعا شده بود که گویا این متهم را در زندان هارونالرشید یا گوانتانامو نگه داشتهاند.» اما با دیدن این نمایشها و فریادها و انتقادها یک سوال اساسی در ذهن ما جان میگیرد. دلیل مماشات با این نحله سیاسی در ایران که اصولگرایان نام جریان انحرافی را برایش انتخاب کردهاند، چیست؟ اینها که در انتخابات ریاستجمهوری جلوی چشم مردم رای باطله به صندوق میاندازند، ۸ سال فعالیتشان در قوه مجریه هنوز در هالهای از ابهام قرار دارد و از هر تریبونی هم که به دست میآورند آن چنان درباره سیستم سیاسی ایران حرف میزنند که مخالفان نظام هم شگفتزده میشوند چرا از نهایت رأفت و تساهل و تسامح برخوردارند؟
برخی از مفسران جواب این سوال را جمله «من افشا خواهم کرد» میدانند که هر از گاهی از زبان این افراد شنیده میشود؛ در اختیار داشتن ناگفتههایی که جلوگیری از بازگو کردن آنها، حریم امنی برای اعضای این حلقه فراهم کرده است؛ به گونهای که جرایمشان با مجازاتشان بیتناسب به نظر میرسد. صد لقمه میخورند که می غلام است آن را، اما کسی هم کاری با آنها ندارد. در حالی که در میان اصلاحطلبان افرادی بودهاند که به دلیل گفتن حرفهایی کمتر از اینها مضیقههایی سختتر را تحمل کردهاند.
اهرم فشاری به نام «افشای ناگفتهها» نخستین بار نیست که مطرح میشود. همیشه چهرههای سیاسی بنا به مسئولیتها و سمتهایی که در این ۳۸ سال داشتهاند با موارد مگویی مواجه بودند که فکر میکنند دانستن آن موارد برای آنها مصونیت میآورد.
واقعیت این است که نظام اکنون در دهه چهارم عمرش چنان بحرانهایی را از سر گذرانده که افشاگریهای افرادی متهم به انواع اختلاس و فساد مالی توان زیادی برای آشفته کردنش ندارد. اگر آنها با چنین اتهاماتی روبهرو نبودند، به پاکدستی و مهرورزی و عدالت التزام عملی داشتند، شاید قصه فرق میکرد اما در حال حاضر گفتن «من افشا میکنم» و «من منتشر خواهم کرد» نه کسی را در حکومت نگران میکند نه در میان مردم خریداری دارد.
پاسخ دیگری هم میتوان به چرایی عدم برخورد با این حلقه داد و آن این است که اهمیت این گروه سیاسی آن قدر زیاد نیست که نظام هزینه اپوزیسیون کردن آنها را بپردازد. منظور از اهمیت سیاسی چیست؟ تئوری که بتوان حول آن گفتمانی را تشکیل داد، تئوریسینهایی که قادر به مفصلبندی تفکر خاصی باشند و بدنه اجتماعی که حاضر باشد برای آن فکر و ایدهها هزینه بپردازد.
این حلقه کدامیک را دارد؟ تئوری فکری که از کوروش تا امام زمان را شامل شود یا مبتنی بر «ما درختیم» و «منتظر بهاریم» باشد توانایی تبدیل شدن به یک گفتمان سیاسی را ندارد.
عدالتی که مبتنی بر صدقه دادن از کیسه بیتالمال باشد و نهایتا به پس گرفتن همان پولها از طریق اعلام شمارهحساب منتهی شود هر چه باشد نامش عدالت نیست. تجربه رد صلاحیت چهرههای برجسته این جریان در انتخابات ریاستجمهوری و بیتاثیر بودن این رد صلاحیتها بر روند انتخابات نشان داد که بدنه اجتماعی فرودست مشتاق و محتاج یارانه، برایش فرقی نمیکرد که این کلمه را از زبان چه کسی میشنود.
اعتصاب غذا، اصرار بر رفتن به سلول انفرادی، رفتن به در زندان اوین و استقبال از بقایی مانند یک قهرمان سیاسی، گفتن حرفهای عسس لطفا با من برخورد کن، خبرهای نامعتبری که هر از گاهی از جو امنیتی درب منزل این افراد منتشر میشود همه تلاشهای نافرجامی بوده که نشان میدهد مزاری که آنها بر سرش گریه میکنند، فاقد مرده است. وقتی گروهی استعداد حضورشان در لطیفهها بیش از فایدهشان در عرصه سیاست باشد چرا باید زحمت بیهوده کشید و به آنها اعتباری را داد که فاقدش هستند.»
telegram.me/jajinnews
برچسب ها :ججین ، حمید بقایی ، محمود احمدینژاد
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰