کشتی بهگلنشسته کشاورزی ایران
دولت قبل با حذف یارانهها، تهمانده رمق کشاورزان را گرفته است. ماشینآلات کشاورزی با ارز چهارهزارتومانی و بنزین و گازوئیل که با قیمت جدید عرضه میشود، کشاورز و کشاورزی را در تنگنا قرار داده است.
به گزارش پایگاه خبری “ججین” ، با تصویب قانون هدفمندکردن یارانهها که به صورت لایحه از سوی دولت نهم به مجلس ارائه شد، طرح تحول اقتصادی در ایران کلید خورد. محمود احمدینژاد با اعلام حذف یارانه از حاملهای انرژی و نان که با قیمت جدید عرضه میشوند، فصل جدیدی را در حیات
سیاسی – اقتصادی ایران گشود؛ نزدیک به ۱۶ قلم کالا و خدمات، مشمول حذف یارانهها شدند. در ابتدا قرار بود در پنج سال با شیب ملایم قیمت حاملهای هدف در قانون هدفمندکردن یارانهها، با قیمت منطقه خلیجفارس برابر شود. دولت دهم مدعی بود میتواند حدود ۲۰ هزار میلیارد تومان سالانه از بابت افزایش قیمت حاملهای مورد هدف، درآمد داشته باشد که نیمی از این مبلغ، به صورت نقدی به مردم پرداخت و ۳۰ درصد از این درآمد، به تولیدکنندگان و ۲۰ درصد هم برای جبران خسارات ناشی از افزایش قیمت حاملهای سوخت تعلق میگرفت. نگارنده به عنوان کشاورز و کسی که از این قانون بهشدت آسیب دیده است، واقعیت تلخ حذف یارانهها را از بخش تولیدات کشاورزی بیان میکنم. کشاورزی ایران یکی از بخشهای مظلوم تولید در کشور است. کشاورز در ایران تولیدکنندهای است که حامی ندارد؛ بلکه همه عوامل دست به دست هم میدهند تا تولید آسیب ببیند! مهمترین واقعیت تلخ تاریخ کشاورزی ایران، به نبود مراجع ترویج و مراکز تحقیقات علمی کشاورزی برمیگردد. گذشت زمانی که کشاورز به میل و اراده خود، در اراضی ملکی یا استیجاری به دلخواه محصول تولید کند. امروز ارزش آب بیشتر از محصولی است که با مصرف همان آب به دست میآید. به عنوان مثال، هر کیلو هندوانه چیزی حدود ۳۰۰ تا ۳۵۰ لیتر آب نیاز دارد؛ یعنی برای تولید یک کیلو هندوانه، باید این حدود آب مصرف شود. قیمت هندوانه و آب را محاسبه کنید؛ ممکن است سؤال شود چرا کشاورزان با علم و اطلاع از این معادله نابرابر، هندوانه کشت میکنند؟ جواب ساده است؛ وقتی حرفه آنان کشاورزی است،
چه باید بکنند؛ آنهم وقتی دولت برنامهای برای تولید بهتر ندارد؟ متأسفانه بخش تحقیقات کشاورزی متناسب با زمانه نیست. رژیم غاصبی مانند اسرائیل در چندین محصول حرف اول را میزند؛ اما کشور ما با سابقه تاریخی چندهزارساله که در چندین محصول از نظر تولید مقام نخست را داریم، در بازار جهانی سهمی ندارد. برای نمونه، خرما محصولی شناختهشده در سطح جهان است و محصول آن نیازی به تبلیغ ندارد و سطح زیرکشت نخیلات ما بالاست؛ تاجاییکه از نظر تولید، مقام اول یا دوم را در جهان داریم؛ اما سهم ما از بازار جهانی خرما چقدر است؟ پرتقال، گیلاس و دیگر محصولات باغی نیز همین وضع را دارند. مثلا درباره پرتقال تا جایی که یادم میآید، هشتمین تولیدکننده جهان هستیم؛ اما سهم ما از بازار فروش پرتقال چقدر است؟
دولت قبل با حذف یارانهها، تهمانده رمق کشاورزان را گرفته است. ماشینآلات کشاورزی با ارز چهارهزارتومانی و بنزین و گازوئیل که با قیمت جدید عرضه میشود، کشاورز و کشاورزی را در تنگنا قرار داده است. قبل از اجرائیشدن قانون هدفمندی یارانهها، هر دو ماه یک بار، فیش برق مصرفی چاههای آب مزرعه من با قیمت ۶۰ تا ۹۰ هزار تومان صادر میشد، با اجرائیشدن این قانون، هر ماه فیش برق صادر میشود آن هم بالای دو میلیون تومان!؛ یعنی یک سال حداکثر یکمیلیونو ۵۰۰ هزار تومان برق مصرفی هر چاه بود و امروزه سالانه بیش از ۲۰ میلیون تومان هزینه برق مصرفی است. یا درست زمانی که برنج شمال به ثمر میرسد، واردات برنج بر رنج کشاورز میافزاید، یا پرتقال مصری و انگور شیلیایی و دیگر محصولات.سری به فروشگاههای عرضه میوه در شهرها بزنید. وقتی هلو در فروشگاهها به قیمت چهار هزار تومان و بیشتر عرضه میشود، فکر میکنید باغدار به چه قیمتی محصول خود را به فروش میرساند؟ یک صفر این عدد را حذف کنید! اگر ۴۰۰ تومان یا ۵۰۰ تومان بفروشد، هنر کرده است. این تفاوت قیمت برمیگردد به همان نگاه سنتی عرضه محصولات کشاورزی و دلال و واسطههایی که بین تولیدکننده و مصرفکننده سود سرشاری میبرند و دولت هم ناظر است! سه، چهار سال پیش سفری داشتم به ازمیر ترکیه و میهمان شرکت تولیدکننده کود بودم. سری به باغات منطقه هم زدم. بیتعارف برای مظلومیت کشاورز ایرانی گریستم! ترکیه توانسته در بخش فراوری و بستهبندی، خود را با بازار اروپا هماهنگ کند. بازار پرمصرف اروپا و دیگر کشورها در اختیار کشاورز ترک است. در کنار هر مزرعه، واحد فراوری بود که محصولات غیرقابلعرضه به بازار مصرف را تبدیل میکرد. یکی از تولیدکنندگان هلو در ازمیر، میگفت سود من در تبدیل همین میوههای غیرقابلعرضه به بازار مصرف است که آنها را تبدیل به آبمیوه یا پوره میکنم. در ایران بیش از ۳۰ درصد از تولیدات کشاورزی به علت نبود کارگاههای جنبی، تبدیل و فراوری به عنوان ضایعات هدر میرود. اگر وزیر پرکار کشاورزی، آقای مهندس حجتی، به گفته خودش از نوجوانی دستی در کار کشت داشته و اکنون هم کشاورز است، خودش تولیدکننده نبود چه وضعی داشتیم؟! سخن آخر اینکه، کشاورزی ما متولی ندارد؛ نه آمار داریم، نه ترویج، نه تحقیق و نه بازاریابی جهانی. کشتی کشاورزی ایران به باور نگارنده به گل نشسته است؛ نه سهمی از حذف یارانهها میبرد و نه امیدی به آینده دارد.. امروز با تکنولوژی نو، قناتها را خشکاندیم و همه آبهای زیرزمینی را که سرمایه ملی بود، خرج کردیم و بیهدف محصولی تولید کردیم که اگر تولید نمیشد و آب مصرفی آن ذخیره میشد، بهصرفهتر بود. وقتی در دهه ۳۰ و ۴۰ موتورهای دیزلی روی چاههای عمیق و نیمهعمیق نصب شدند و مسئله مهم حریم قنوات بهعنوان مسئله اصلی جامعه مطرح بود، رئیس یکی از شعب دادگاههای کرمان از مرحوم پدرم پرسیده بود، شما که معترض حفر چاه در محدوده قنات آبادی محل سکونت خود هستید، فاصله و حریم چاههای عمیق و نیمهعمیق با قنوات چقدر است؟ و از چه فاصلهای ضرر دارند؟ پدرم حرفی زد که امروز با بهپایانرسیدن آبهای زیرزمینی، معنای آن را میفهمیم. این موتورهای گازوئیلی و برقی وقتی در بندرعباس از کشتی تخلیه میشوند، برای قناتها ضرر دارند. خشکیدن دریاچه ارومیه و همه کشور، حاصل بیبرنامگی دولتها از قبل از انقلاب تا امروز بوده است. متأسفم که بگویم در پیشگاه تاریخ گناهکاریم وقتی سرزمین باستانی ایران را خشکاندیم و به گفته آقای دکتر کلانتری در آیندهای نزدیک با بحرانهایی روبهرو خواهیم بود که از نگاه ما از مسئله کشاورزی نشئت میگیرد.
telegram.me/jajinnews
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰