ذکر شیخنا و مولانا کیم جونگ اون (قدس ا… نفسه الزکیه)
آن دیکتاتور خندان، آن لپش آویزان، آن «شاهجفری» زمانه، آن تقریبا استوانه، آن مشغول به کارهای اتمی و هیدروژنی، آن مبتلا به اسکیزوفرنی، آن همیشه در حال آزمایش، آن همسایهها از دستش ندارند آسایش، آن در دعوا با ترامپ قمه کشیده، آن مشکوک به….
به گزارش پایگاه خبری “ججین” ، حسام حیدری در ضمیمه طنز روزنامه قانون نوشت : آن دیکتاتور خندان، آن لپش آویزان، آن «شاهجفری» زمانه، آن تقریبا استوانه، آن مشغول به کارهای اتمی و هیدروژنی، آن مبتلا به اسکیزوفرنی، آن همیشه در حال آزمایش، آن همسایهها از دستش ندارند آسایش، آن در دعوا با ترامپ قمه کشیده، آن مشکوک به مصرف شیشه، آن صاحب لقب «وارث بزرگ»، آن دارای قوانینی سترگ، آن ژنرال چهار ستاره، آن پسر آتشپاره، آنکه تا بمب میدید میگفت: «جوووون»، رییسِ جمهوریدموکراتیک خلقکره، شیخنا و مولانا کیم جونگ اون (حفظ ا… هیدروژنه الی بمبه) از بزرگان حزب کارگر کره بود و سبق از پدر و پدربزرگش میبرد و لپی کشیدنی و مویی غریب داشت.
نقل است که از ابتدای صباوت، بچهای فجیع بود و پیوسته جیغ میزد و شیطونی میکرد و هرچه برایش میآوردند، میگفت: «نوموخام» و دست در دماغش میکرد و زیر فرش میمالید. پس پیش بزرگی از عالمان پیونگ یانگش بردند که استعدادش کشف کن. پیر چون بویش بشنید، چهره در هم کشید و پوشکش باز کرد و از شدت بو فرماید میزد: «بمب هیدروژنی… بمب هیدروژنی» پس مریدان خیالشان آمد که استعدادش در بمب هیدروژنی است و بمبش دادند که یاد بگیرد.
پس از آن، از بزرگان چهارشنبهسوری شد و به کوچه میرفت و آبشار دوقلو و سوتی و کپسولی میزد و نارنجک به دیوار میکوبید و آخر شب چون دخترها بیرون میآمدند، ژست میگرفت و بالن آرزوها به هوا میفرستاد و همچنین نقل است که از اسرار آگاه بود و درصد ترکیب اکلیل و سرنج به درستی میدانست و این از افضل اسرار بود.
پس چون پدرش خواست از دنیا رفتن، فرزندان را به بالینش خواند و آنها دو برادر بودند. یکی «کیم جونگ اون» و دیگری «قیفی جونگ اون». پس پدر مریدان را گفت: «این چون اون، اون چون این، کی رییس آخر؟» و هیچکس پاسخ نداد. پس دید که قیفی زیاد دوست ندارد و اعدامش کرد و کیم رییس شد.
در خبر است چون به ریاست رسید، همه را اعدام میکرد و اعصابمعصاب درست و حسابی نداشت. او را گفتند: «چرا شوهر عمهات را اعدام کردی؟» گفت: «هر روز زنگ میزد، میگفت اون کلیپی که تو تلگرام برات فرستادم رو دیدی؟» گفتند: «بعد از آن، که را اعدام میکنی؟» گفت: «هرکی رتبه کنکورم رو بپرسه و هرکی تحلیل سیاسی کنه و بگه همهچی کار خودشونه و هرکی که ازش میپرسی فلانی کجاست بگه تو لباسش و هرکی استوری زیاد بذاره و هرکی با «این» و «اون»ِ اسمِ من و کیم و قیفی خوشنمک بازی در بیاره و هرکی بنویسه: چشمانت رییس کره شمالی و من شوهر عمه بیپناه و هرکی…» همینطور میگفت الی غیر النهایه.
نقل است که صرفهجویی میکرد و کم خرج بود و پارچهای که مادربزرگش برایش سوغات آورده بود را میداد به خیاطی سر کوچه برایش کت و شلوار بدوزند و هر سال میپوشید و چون به سلمانی میشد، میگفت: «اندازه پنج تومن کوتاه کن» و آرایشگر فقط دورش را میزد.
در خبر است که اهل شکست عشقی نبود و از گلناله خوشش نمیآمد و معاون نخست وزیرش که چهرهاش یأسآور بود، را خوراک سگهای گرسنه کرد و نامه نوشته بود که:«محمد علیزاده و مازیار فلاحی» را یک سفر بفرستند کره شمالی.
نقل است که آزمایش اتمی میکرد و بمب هیدروژنی رونمایی میکرد و دنیا به لُپش هم نبود. آوردهاند بعد از هر آزمایش، شورای امنیت جلسه میگذاشت و ژاپن و کره جنوبی را دلداری میداد و میگفت: «چیزی نیست… عمو مواظبتونه… عمو مواظبتونه» و خوابشان میکرد. نیمه شب شیخنا آنتونیو گوترش را دیدند با پیژامه و رکابی به سازمان ملل میرفت و زیر لب فحش میداد. گفتند: «چه میکنی؟» گفت: «این کیم برامون استراحت نذاشته. زرت و زرت آزمایش میکنه باید بریم ابراز نگرانی کنیم».
در آخر کار او آوردهاند که چون قابضالروح خواست جانش بگیرد، دست بر شانه کیم گذاشت و خندهکنان گفت: «کیم جونگ اون که جان میگرفتی همه عمر، دیدی که چگونه جان کیم جونگ اون گرفت؟» و قارت قارت خندید. کیم گفت: «نمک نریز بابا» و دکمه قرمز را فشار داد. رحمه ا… علیه و علیهم اجمعین.
telegram.me/jajinnews
برچسب ها :طنز ، ججین
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰