نقد بازی آنچارتد: میراث گمشده
آنچارتد: میراث گمشده – Uncharted: The Lost Legacy
سازنده: ناتی داگ
ناشر: سونی
سکو: پلی استیشن ۴
سال انتشار: ۲۰۱۷
به گزارش پایگاه خبری “ججین“ به نقل از نقد روز ، خیلی راحت می توانید تشخیص دهید که آنچارتد: میراث گمشده بیش تر از این که یک بازی مستقل باشد، شبیه یک بسته الحاقی به نظر می آید. بر خلاف آنچارتد های قبلی که داستانشان در سراسر جهان روی می داد، این قسمت تماما در هند رخ می دهد. شما این بار در نقش یک زن ظاهر می شوید. معمولا در بازی های بزرگی همچون آنچارتد، بایوشاک و فرقه آدمکش ها، زنان تنها در محتواهای قابل دانلود بعدی است که فرصتی برای خودنمایی پیدا می کنند.
میراث گمشده در طول فرآیند توسعه خود، به تدریج گسترش یافت و به یک عنوان مستقل تبدیل شد. با یک عنوان کامل طرف هستیم که داستان خود را توسط دو زن پیش می برد؛ کلو فریزر هندی-استرالیایی و نادین راس اهل آفریقای جنوبی.
هدف آن ها این است که پیش از این که یک رهبر شورشی جاه طلب به نام آسو به سر وقتشان بیاید، شهر گمشده و گنج اسرار آمیز آن را پیدا کنند. آن ها در طول مسیر با موانع فیزیکی و روحی زیادی مواجه می شوند. در ابتدای بازی، بعد از یک مقدمه کوتاه وارد بخشی می شویم که قسمت عمده آن سوار بر ماشین می گذرد. بعد از آن با مراحل مختلف زیادی مواجه می شویم که در آن ها باید با دشمنان مقابله کنیم.
هم چون همیشه، قسمت های مبارزه بازی کم ترین لذت را دارند. البته با اضافه شدن سازوکارهای مخفی کاری که در قسمت چهارم به بازی اضافه شد، در مبارزات بهبودهایی صورت گرفته است. در هنگام مخفی کاری، اگر دشمنان متوجه حضور شما شوند درخواست نیروی کمکی می کنند. به همین دلیل بهترین راه طی کردن مراحل مخفی کاری این است که در چمنزارهای بلند پنهان شوید و حین حرکت، دشمنان را علامت گذاری کنید. سپس آن ها را تک تک خفه کنید. شایدم خوش شانس باشید و بتوانید یک تفنگ مجهز به صدا خفه کن پیدا کنید. شما در نقش کلو بازی می کنید. ولی خوشبختانه نادین هم در کنار شما حضور دارد و می تواند دشمنانی که ندیده اید را علامت گذاری کند و خودش آن ها را از بین ببرد.
هرچه به پایان بازی نزدیک تر می شوید، مبارزه های بازی سخت تر و قابل پیش بینی تر می شوند. چرا که مقاومت دشمنان در برابر گلوله ها افزایش می یابد. هم چنین مبارزه های تن به تن با آن ها بی فایده است. آن هم دشمنانی که شاتگان و آر پی جی با خود حمل می کنند. در فضاهای بازتر، می توانید بدون این که دیده شوید دشمنان بیش تری را از بین ببرید. بازی های آنچارتد معمولا آزادی عمل چندانی به بازی کننده نمی دهند و مسیر مشخصی دارند. به همین دلیل در میراث گمشده، نقشه بزرگ بازی و آزادی عمل وسائل نقلیه ممکن است در ابتدای امر شما را گیج کند. هر وقت که کلو و نادین پی می برند که کجا باید به سراغ چه چیزی بروند، متوجه می شویم که با آرامش قبل از طوفان طرف هستیم و قرار است که با دالان های سیل زده و قطارهای افسارگسیخته مواجه شویم.
یک بخش اختیاری جستجوی گنج در بازی وجود دارد. در این بخش باید معماهای متنوع ولی نه چندان سختی را حل کنید تا به واسطه آن بتوانید به چند کلید دست پیدا کرده و به یک جایزه مفید برسید. بسیاری از معماهای بازی همان هایی هستند که نمونه مشابه شان را زیاده دیده ایم. از همان ها که باید حلقه ای را بچرخانید تا تصویری ایجاد کنید، یا آینه ها را بچرخانید تا بازتاب نور به یک نقطه مشخص برسد، و معماهایی از این دست. تنها چند مورد از معماها واقعا جذاب هستند. ولی هیچ کدام آن چنان که باید سخت نیستند. ولی قطعا جذابیت آن ها از بخش های مبارزه بیش تر است.
مسلما بهترین بخش های بازی مواردی هستند که در آن ها، کلو و نادین باید با بهره مندی از سازوکارهایی که در قسمت های قبلی معرفی شده اند، از مهارت های خود استفاده کنند و از سازه های طبیعی و مصنوعی مختلف بالا بروند. با استفاده از یک قلاب می توانید تاب بخورید و با طناب خود را پایین بکشید، بعضی وقت ها برای اجتناب از سقوط، باید چند میخ به دیوار بکوبید. همان طور که قبلا و با ناتان دریک، شخصیت اصلی این سری این مسائل را تجربه کرده ایم، در بعضی از صحنه های این بازی هم با صحنه های از پیش تعیین شده دکمه زنی مواجه می شویم که کلو معمولا به سلامت می تواند از آن ها عبور کند، آن هم بدون این که نیاز باشد که بازیکن کار خاصی انجام دهد. اگر به دستوراتی که بر روی صفحه نشان داده می شود توجه کنید، به راحتی می توانید این بخش ها را رد کنید.
در بازی، در هر بخشی که شما باید چه به صورت قدم زدن یا بالا رفتن یا رانندگی از نقطه الف به نقطه ب برسید، ممکن است شاهد گفتگوهایی میان کلو و نادین باشید. داستان اصلی در همین گفتگوها نهفته است، نه ضدقهرمانی به نام آسو یا تلاش برای دست یابی به عاج گانش. هم چنین در هر بخش تعدادی گفتگوی اختیاری وجود دارد. برای باز کردن این گفتگوها، هر وقت یک علامت گفتگو بالای سر نادین ظاهر می شود باید دکمه مثلث را فشار دهید. این گفتگوهای مخفی حتی از گنج های مخفی که پیدا می کنید جذاب تر هستند.
در ابتدای بازی کلو کاملا شبیه دریک به نظر می رسد. او شوخ، بسیار با اعتماد به نفس و بی توجه نسبت به نگرانی های نادین است. نادین هم تقریبا همان چیزی است که از یک رهبر سابق گروه نظامی غیردولتی انتظار دارید. او قانون مند، محتاط، آرام ولی خطرناک است. او همیشه کلو را بابت دیر کردن سرزنش می کند.
این دو نفر همیشه مشغول بحث درباره مسائل مختلف هستند. بیش تر بحث های آن ها حول پدرهایشان می چرخد. هر دو ادامه دهنده راه پدرهای خود هستند. کلو گذشته ای شبیه زندگی لارا کرافت دارد. یا به نوعی می توان او را خواهر دریک در نظر گرفت.
بازی تنها در چند مورد از جذابیت های زنانه آن ها استفاده می کند. برای مثال زمانی که کلو با ناز و عشوه یک نگهبان را فریب می دهد. ولی در بخش عمده بازی، این دو زن همچون دو ماجراجو و آدمکش حرفه ای عمل می کنند که مشغول رقابت با هم هستند. آن ها بارها مردان را به سخره می گیرند.
بازی از لایه رقیقی از شوخ طبعی بهره مند است. این شوخی ها که اکثرا در صحنه های مبارزه مطرح می شوند، بیش تر به قسمت های قبلی ارجاع می دهند. از همان ابتدای بازی، ارتباط بین این دو شخصیت جذاب و سرگرم کننده است. اما در طول مسیر و با بالا و پایین ها و مشکلاتی که بر سر راهشان قرار می گیرد، این ارتباط قوام بیش تری می یابد. ارتباط آن ها از داستان اصلی بازی جذاب تر است.
اگر چه میراث گمشده دارای محیط های تازه زیبایی است و کلو بارها با گوشی خود در این مناظر سلفی می گیرد، اما این مناطق آشنا به نظر می آیند. تنها نکته کاملا بکر این بازی، قهرمانان آن هستند. با یک زوج امیدوار کننده طرف هستیم. اگر تعصب آن چنانی نسبت به این مجموعه ندارید فرصت آشنایی با این دو را از دست ندهید. کلو و نادین نشان می می دهند شاید آن قدرها هم که به نظر می آید نیازی به دریک نداشته باشیم.
برچسب ها :آنچارتد ، بازی ، ججین ، میراث گمشده ، نقد
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰