آرزو برای «میرخان» معنا شد؛ اما هنوز کودکان کار مشغول کارند
ماجرای «میرخان» و آنچه برای او پیش آمد، اگر به خوبی مدیریت شود، شاید آغازی باشد برای یک تحول اساسی در زندگی همه کودکان کار و اگر بدون نتیجه مشخص رها شود، قطعاً مقدمه ای برای دردسرهای جدید در زندگی امثال «میرخان» می شود و از این به بعد، مافیای پشت پرده ای که زندگی و مرگ این کودکان را به دست دارند، محدودیت های بیشتری در زندگی آنها ایجاد خواهند کرد.
البته چهره مجازی شدن برای این کودک هزینه سنگینی داشت و آنگونه که در رسانه ها آمد، برادر بزرگترش وقتی متوجه انتشار فیلم و تصویر او در شبکه های مجازی شد، او را تنبیه کرد. شاید به این دلیل که می ترسید رئیس متوجه موضوع شود و با هر دو نفرشان برخورد شدیدی داشته باشد.
فضای مجازی و موج هایی که در این فضا در رابطه با «میرخان» شکل گرفت، خیلی زود از مرزهای بین المللی گذر کرد و ایرانیان حاضر در بسیاری از کشورها به این مسئله واکنش نشان دادند؛ واکنش هایی که در همه آنها نوعی اظهار دلسوزی و لطف به کودکان کار و خشم و نفرت نسبت به بانیان این پدیده اجتماعی قابل مشاهده بود.
در این میان، «امیر تقوی» منتشر کننده فیلم «میرخان» در فضای مجازی، مسیر تحسین برانگیز خود را ادامه داد و با نزدیک شدن به این کودک متوجه رازهای عجیبی در جزئیات زندگی او شد و از سوی دیگر تلاش کرد واژه آرزو را برای «میرخان» معنا کند.
«میرخان» برای دوست جدیدی که پیدا کرده بود و زمینه معروف شدنش را فراهم کرد، توضیح داد که چگونه صبح ها با یک کامیون از جنوب به شمال فرستاده می شوند و ماهیانه ناچارند مبالغ هنگفتی را تنها به دلیل هزینه زنده ماندن به رئیسشان پرداخت کنند؛ رئیسی که گویا در شهر قانونمداری! چون تهران خدای زمینی و ستمکار این کودکان بیگناه است.
«میرخان»، که تا همین چند روز پیش با معنای واژه آرزو نیز بیگانه بود، برای دوست جدیدش از کودکانی گفت که در شهر تهران دوچرخه دارند و این گونه اولین آرزوی شیرین زندگی اش را بر زبان آورد تا «امیر» به همراه دوستانش برای او دوچرخه ای بخرند خرید و با این کار آرزوی این کودک کار را معنا کنند.
اکنون در شبکه های مجازی و رسانه ها سخن از اتفاق متفاوتی است که در زندگی «میرخان» افتاد و همه با انتشار عکس او به همراه دوچرخه اش از تغییر نگاهش به زندگی می گویند؛ اتفاقی که البته باید تلاش کرد، به همین مرحله ختم نشود و پیگیری احوال کودکان شهر تهران در اولویت مطالبات افکار عمومی قرار بگیرد.
باید تأکید کرد در شرایط کنونی، فقط نگاه «میرخان» به زندگی تغییر کرده و تنها واژه آرزو برای او معنی شده اما هنوز راه برای عملیاتی شدن آرزوهایش فراهم نیست و از این مهم تر هنوز هزاران کودک کار شهر تهران، تکلیف زندگی حال و آینده شان مشخص نیست.
در شرایطی که پیش آمده و داستان کودکان کار دوباره بر سرزبان ها افتاد، باید گام را جلوتر گذاشت و مطالبات عمومی را از سر و سامان دادن موقت به زندگی یک کودک کار به سر و سامان دادن دائمی به زندگی همه کودکان کار و افشای دست های پشت پرده این برده داری نوین تغییر داد.
باید مسئولان سیاسی و نظامی و امنیتی کشور را فراخواند و از آنها دعوت کرد تا برای هویت و حیثیت ایران اسلامی و نیز امنیت فردای این آب و خاک آستین هایشان را بالا بزنند و یک بار برای همیشه آسیب اجتماعی دردناکی چون کودکان کار را به پایان برسانند.
پیگیری های عمومی و مطالبات مجازی را باید ادامه داد و اجازه نداد تا این مسأله به راحتی فراموش و این مسأله را تا جایی ادامه داد که دیگر در پشت چراغ های قرمز و در نیمه های شب کودکی که برای امرار معاش به کارهای سخت روی می آورد، دیده نشوند.
ماجرای «میرخان» و آنچه برای او پیش آمد، اگر به خوبی مدیریت شود شاید آغازی باشد برای یک تحول اساسی در زندگی همه کودکان کار و اگر بدون نتیجه مشخص رها شود قطعاً مقدمه ای برای دردسرهای جدید در زندگی امثال «میرخان» می شود و از این به بعد مافیاهای پشت پرده ای که زندگی و مرگ این کودکان را به دست دارند، محدودیت های بیشتری در زندگی آنها ایجاد خواهند کرد.
برچسب ها :میرخان،آرزو،کودک کار، ججین
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰