قدیم‌ها چطوری از ایران جنازه می‌بردند کربلا؟

در دوره قاجار ایرانیان بسیاری پس از فوت در کربلا مدفون شدند، اما در آن‌دوره که راه‌ها طولانی بود و امکاناتی هم برای سرد نگه‌داشتن اجساد در اختیار نبود، چگونه پیکرهای درگذشتگان را به کربلا می‌رساندند؟ این خودش داستانی دارد.

کد خبر : 141593
تاریخ انتشار : چهارشنبه 16 شهریور 1401 - 10:55

 

به گزارش پایگاه خبری “ججین” به نقل از خبرگزاری فارس، ایرانیان مدفون در کربلا بسیارند؛ از مردم عادی و گمنام گرفته تا علما و سیاستمداران نامدار و افراد مشهوری همچون امیرکبیر و مظفرالدین شاه قاجار. روش رساندن پیکرها به کربلا و عتبات عالیات هم آن‌گونه بود که «مری وولف شیل» ایرلندی در عهد ناصری در خاطراتش نوشته است: «چندی پس از ورود ما به تهران یک‌روز که مشغول سواری در خارج از شهر بودیم با کاروانی همراه شدیم که رو به بغداد می‌رفت و میان این کاروان قاطرهایی را مشاهده کردیم که جعبه‌های چوبی باریک و درازی را در دو طرف آنها به صورت افقی بسته بودند… پس از پرسش از کاروانیان معلوم شد که این جعبه‌ها حاوی اجسادی است که در حین حرکت کاروان از شهرهای مختلف ایران جمع‌آوری شده و اکنون برای دفن به سوی کربلا برده می‌شود».

آمار دفن ایرانیان در کربلا در دوره قاجار نیز چنان بود که «جان اشر» شرق‌شناس انگلیسی در گزارشی از کربلا در سال ۱۲۴۳ شمسی نوشته است: «شهری بود پرهیجان و پرتجارت که اصلا تعطیلی نداشت. همه‌وقت بازارها پر از زوار بود… از شهرهای دور جنازه مرده‌ها را به شهر کربلا منتقل می‌کردند، اول آنها را به دور قبر حسین علیه ‌السلام طواف می‌دادند، بعد به خاک می‌سپردند. حکومت ترک [عثمانی] نیز مقداری پول بابت هر جنازه می‌گرفت. گاه سیل جنازه به سوی شهر سرازیر می‌گردید و مسئولان دروازه‌ها از ورود آنها ناراحت می‌شدند؛ زیرا ترافیک عمومی شهر به هم می‌خورد و بیش از هر چیز احتمال شیوع مرض، دولت را به وحشت می‌انداخت. گاهی اوقات از کشور ایران هزار جنازه در یک‌زمان می‌رسید و با هر جنازه حداقل یک یا دو نفر از نزدیکان متوفی همراه می‌آمدند».

پایگاه خبر ججین

عکسی از شیوه حمل جنازه در دوره قاجار

بازرسی بهداشتی با میخ‌های آهنی!

حمل جنازه‌ها به کربلا که بدون تجهیزات لازم انجام می‌شد دردسرهای فراوانی داشت و «هانری بایندر» فرانسوی درباره‌اش نوشته است: «برای حمل جنازه‌ها هزاران کاروان از دورترین نقاط ایران روان می‌کردند. اجساد را یا در تابوت‌های چوبی گذاشته یا فقط آن را در پوشال یا فرش پیچیده، هر دو سه یا چهار جسد را به هم بسته بر پشت اسب حمل می‌کنند. در زیر این آفتاب سوزان بوی غیرقابل تحملی که از این اجساد منتشر می‌گردد طی یک سفر چندین هفته‌ای استشمام می‌شود».

در مرز ایران با عثمانی [آن‌موقع عراق بخشی از امپراطوری عثمانی بود] نیز وضعیت این‌گونه بود: «کارگزاران عثمانی برای جلوگیری از شیوع هر نوع امراض در خاک امپراطوریشان، سیستم قرنطینه را در مرزهای ایران و عثمانی ایجاد کردند؛ بدین‌ترتیب زائران ایرانی و همچنین جنازه‌ها بایست چندین روز در این مکان‌ها نگهداری می‌شدند و پزشکانی از سوی هر دو دولت بر انجام خدمات بهداشتی و معاینه گماشته می‌شدند…تنگی جا، عدم نظافت درست و مدت قرنطینه که معمولا پانزده روز طول می‌کشید از عواملی بـود کـه اعتراض زوار و کارگزاران دولت ایران را در پی داشت».

یک نفر هم برای تاریخ نوشته است که در قرنطینه‌ها این پیکرهای اموات چه دردسرهایی داشتند از دست عثمانی‌ها تا به کربلا برسند و یک‌نمونه‌اش این است: «به‌جهت اخذ و جلب نفع خودشان از صاحبان جنازه، میخ‌های آهنی در دست گرفته به سر جنازه آمده… ایرادات می‌گیرند و بعد جنازه را… از کفن خارج نموده چند مرتبه از آن میخ‌ها به بدن میت، به بهانه اینکه معلوم بشود از امراض مسریه و امراض عادیه فوت نموده است، فرو کرده اگر صاحب جنازه حاضر است، مخفیا وجهی گرفته اجازه حمل می‌دهند؛ والا سی چهل جسد میت را در گودالی ریخته و قدری خاک بر آنها می‌ریزند».

پایگاه خبر ججین

نگاره‌ای از نحوه حمل جنازه‌ها به عتبات عالیات در دوره قاجار

قرارداد جدید و مالیات بهداشتی!

مشکلات حمل جنازه به کربلا و عتبات عالیات موجب شد که دولت ایران و حکومت عثمانی دنبال چاره بگردند و بالاخره در سال ۱۲۴۸ شمسی قراردادی میان سفیر ایران با والی بغداد منعقد شد و تکلیف این شد: «جنازه‌هایی که از ممالک ایران بـه عتبات عالیات حمل می‌شد چون آوردن آنها در صورتی که هنوز در حال میت اسـت نظـر حفظ الصحه [از نظر سلامت و بهداشت] موجب بعضی مضرات است لهذا قرار داده شد که کسانی که در ایران وفات می‌کنند تا سه سال از زمان دفن آنها در قبرستان محل فوت نگذرد هیچ یک از جنازه‌های آنها از حدود ممالک دولت عثمانی عبور داده نخواهد شد…

در ظرف سه ماه از تاریخ این مقاوله‌نامه، هیچ جنازه از ممالک دولت علیه ایران عبور داده نشود و جنازه یا نعش‌هایی که در حال استخوان آورده می‌شوند، حاملین آن استشهادنامه که مبین انقضای سه سال از تاریخ وفات آنان باشد در دست داشته باشند».

بعد از امضای این قرارداد تعدادی ایستگاه قرنطینه و بازرسی بهداشتی در مسیرهای حمل جنازه از ایران به کربلا ساخته شد و البته دردسرها باز هم تمام نشد و این‌گونه بود: «مأموران عثمانی گاهی اوقات جنازه‌هایی را که علائم بیماری، چـون طاعون و وبا در آنها ظاهر می‌شد، می‌سوزاندند. این اقدام مأموران عثمانی، افزون بر اعتراض دولت ایران، حتی اعتراض علمای عتبات عالیات را نیز به دنبال داشت». شکایت دیگر ایران از دولت عثمانی اینکه: «مقدار پولی که مأموران عثمانی از صاحبان جنازه‌ها دریافت می‌کردند مالیات بهداشتی نام داشت که در قوانین گمرکی در امپراطوری عثمانی به تصویب رسید اما اجرای این قانون توسط مأموران عثمانی در مرزها با اصل آن منافات داشت و میزان مالیاتی که کارگزاران عثمانی به بهانه‌های مختلف می‌گرفتند بسیار متفاوت بود».

مشکلات تمامی نداشت

اخذ انواع و اقسام مالیات و باج از صاحبان جنازه‌ها هم یکی دیگر از مشکلات بود و تا وقتی حکومت عثمانی برقرار بود و حتی پس از آن وضعیت همین بود و تاریخ پُر است از نامه‌ها و اعتراضات دولت ایران به دولت عثمانی. این هم یک‌نمونه‌اش در نامه‌ای از کنسولگری ایران: «با اینکه جنائز [جنازه‌ها] در کرمانشاهان بـه مهر طبیب صحیه عثمانی می‌رسد و ۲۱ قران هم پول می‌دهند مجددا جنائز را در خانقین باز نموده و در کمال بی‌ادبی و بی‌احترامی مهر و لاک طبیب صحیه کرمانشاهان را می‌شکنند و از هر جنازه ۲۵ هزار پول می‌گیرند؛ ثانی [دوباره] مهر و لاک می‌نمایند. همین‌طور دم دروازه کربلا چنین زحمت… می‌دهند و ۲۵ هزار دیگر می‌گیرند».

بنا به گواهی تاریخ گاهی حاکمان محلی نیز در مسیر حرکت جنازه‌ها از کاروان‌ها پول می‌گرفتند و خلاصه اینکه در تمامی این سال‌ها داستان حمل جنازه‌ها به عتبات عالیات تمامی نداشت که نداشت

 


 

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.