«تجزیه ایران» اصرار انگلیسی، بیرغبتی روسی
سِر هِنری دروموند ولف، وزیر مختار انگلیس در تهران همان سیاستمدار مکار و باهوشی است که به کمک بازیگردانی سایر همکارانش در دولت وقت انگلیس، ایده تجزیه ایران به دو منطقه شمالی و جنوبی را در سال ۱۸۸۷ در فکر اربابانش انداخت اما ایزولسکی، وزیر وقت امور خارجه روسیه معتقد بود که «دیر یا زود تمام ایران تحت سلطه روس قرار میگیرد.» با این حال انگلیس ۲۰ سال بر خواستهاش پافشاری کرد و روسیه را به تجزیه ایران راضی کرد.
به گزارش پایگاه خبری “ججین” به نقل از ایسنا، ۹ شهریور صد و پانزدهمین سالروز انعقاد قرارداد ۱۹۰۷ بین روسیه و انگلیس معروف به قرارداد سنپترزبورگ و تقسیم ایران بین این دو قدرت در تاریخ هشتم شهریور ۱۲۸۶ است.
در روز امضای قرارداد در سنپترزبورگ روسیه، میرزا علیاصغر خان اتابک اعظم، صدراعظم وقت ایران به دست عباس آقا تبریزی ترور شد. او تحت تاثیر حیدرخان عمواوغلی تاریوردی از نظامیان مخالف میرزا کوچک خان جنگلی و از موسسان حزب کمونیست ایران اتابک اعظم را مقابل مجلس شورای ملی ترور کرد.
هر چه مقامات انگلیسی برای امضای قرارداد ۱۹۰۷ پافشاری و عجله داشتند در عوض مقامات روسیه به دلیل سیطره بر مناطق شمالی ایران و نزدیک پنداشتن تسلط بر سایر نواحی ایران، تمایلی به امضای قرارداد نشان ندادند. اما شکست روسیه در جنگ دریایی با ژاپن در سال ۱۹۰۵ از یک سو و ظهور نشانههای افسار گسیختگی هیتلر در تهاجم به کشورهای اروپایی از سوی دیگر، شرق و غرب این کشور پهناور را تحت تاثیر قرار داد و بالاخره با امضای قرارداد ۱۹۰۷ موافقت کرد.
ابتکار تجزیه
ترس از دستدرازی احتمالی روسیه به هند، تبدیل ایران به دژ پهناور در برابر قدرت نظامی هیتلر، بهرهمندی از مزیتهای ژئوپولیتیکی ایران در منطقه خاورمیانه و سیطره بر چاههای نفت و گاز تازه کشف شدهِ ایران در مسجدسلیمان از مهمترین دلایل و استدلالهای وزیر امور خارجه و سرکنسول انگلیس در روسیه، برای امضای قرارداد محرمانه ۱۹۰۷ با وزیر امور خارجه روسیه در سنپرزبورگ بود.
هدف پادشاهی انگلستان از انعقاد قرارداد ۱۹۰۷ در مقاله روزنامه دیلینیوز اینگونه تشریح شد: «… بنای قرارداد وقتی شد که روس دولت بزرگی بود و ژاپن، ما را از حمله روس ایمن نکرده بود و ایران، به نظر طعمه میآمد که منتظر درندهای بود، و نفوذ ما در ایران در جنگ ترانسوال تقریبا از میان رفته بود و تعرفه جدید ایران سرا پا نفع روس بود، تجارت ما را برانداخته بود. در همچو وقتی قرارداد با روس پلیتیک عاقلانهای بود و بدان نوع ممکن بود که هند را از حمله روس محفوظ بداریم و قسمتی از تجارت خود در ایران را برای خود نگهداریم… م.»
سفیر کبیر انگلیس در استانبول در نامهای محرمانه که در تاریخ ۲۴ آوریل ۱۹۰۶ خطاب به سِر اِدوارد گِری نوشت درباره خطر آلمان و اهداف این کشور در حمله به ایران، هشدار داد و بر شتاب روسیه و انگلیس برای تنظیم قرارداد ۱۹۰۷ تاکید کرد.
به دنبال این نامه، در سپتامبر همان سال وزارت خارجه انگلیس به نیکلسن، سفیر وقت انگلیس در سنپترزبورگ، ماموریت داد تا هر چه زودتر نظر ایزولسکی، وزیر وقت امور خارجه روسیه را در این زمینه جویا شود.
نیکلسن همچنین ماموریت یافت با شروع مذاکرات درباره افغانستان، برای انعقاد قرارداد بین روسیه و انگلیس درباره ایران اقدام کند.
سفیر وقت انگلیس در سنپترزبورگ در همان ماه، موافقت وزیر وقت امور خارجه روسیه با منطقه نفوذ پیشنهادی انگلیس یعنی از بیرجند تا بندرعباس را به وزارت خارجه این کشور گزارش کرد و ایزولسکی وزیر وقت امور خارجه روسیه در واکنش، گفت: «باید نظر موافق امپراتور و دولتمردان روسیه را جلب کنم. راه ارتباطی روسیه با خلیجفارس نباید قطع شود… . تمام قضیهِ سازش و قرارداد مربوط به ایران ناشی از سیاست انگلستان است، چون انگلیسیها آن را به میان آوردهاند.»
اصرار انگلیسی و انکار روسی
روسیه که تا قبل از شکست در جنگ دریایی با ژاپن از یک سو و جدی شدن خطر لشکرکشی آلمان به کشورهای اروپایی از سوی دیگر، ایران را تحت سیطره و نفوذ خود میدانست، عجلهای برای امضای قرارداد ۱۹۰۷ نداشت.
ایزولسکی در جمع تزارهای دربار و دولتمردان روس، گفت: «چنین پیشنهادی تا چندی قبل البته جالب توجه نبود زیرا همه معتقد بودند که دیر یا زود تمام ایران تحت سلطه روس قرار میگیرد اما دیگر، دلایلی که باعث ایجاد این نظریه شده بود از بین رفته است.»
با این حال پافشاری انگلیس بر امضای قرارداد، ادامه یافت. تابستان ۱۹۰۶ هم برای این کشور بینتیجه سپری شد. سِر ادوراد گِری، وزیر وقت خارجه انگلیس در سپتامبر ۱۹۰۶ نیکلسن، سفیر وقت انگلیس در سنپترزبورگ را مامور پیگیری موضوع کرد.
ایزولسکی، وزیر خارجه روسیه با انتقاد از عجله انگلیس برای امضای قرارداد ۱۹۰۷ خطاب به نیکلسن، نوشت: «عجله شما کار را خراب خواهد کرد. بهتر است دولت انگلیس در انجام این امر قدری حوصله کند زیرا تقسیم ایران به منطقه نفوذ بین دولتین، یک کار بس مشکلی است و بدین آسانی که انگلیسیها تصور میکنند، نیست. خوب است که شما را بگذارند تا زمینه را حاضر کنید.»
هارتویک، وزیر مختار روسیه در تهران در اکتبر ۱۹۰۶ به سِر اسپرینگ رایس، وزیر مختار انگلیس در تهران گفت: «دلیل درنگ روسیه برای امضای قرارداد، نگرانی از امکان افتادن ایران به دامن آلمانها و ایجاد مزاحمت برای روسیه است.»
سِر ادوارد گِری با آگاهی از آرزوی روسیه برای تسلط کامل بر تنگه داردانِل واقع در شمالغرب ترکیه، به ایزولسکی وعده واگذاری این تنگه را داد. پیشنهاد انگلیس موثر واقع شد و دولت روسیه به زودی پای میز مذاکره نشست.
گِری، وزیر خارجه انگلیس در ۲۹ اوت ۱۹۰۷ در دستوری به نیکلسن، سفیر کبیر انگلیس در سنپترزبورگ، از او خواست به نمایندگی از دولت انگلستان قرارداد را امضا کند و او دو روز بعد موفق شد در تاریخ ۳۱ اوت قرارداد را با وزیر خارجه روسیه امضا کند.
مشروح قرارداد ۱۹۰۷
به دنبال توافق دولتهای انگلیس و روسیه پیرامون جزییات قرارداد، قرارداد مذکور به شرح زیر امضا شد.
«نظر به اینکه دولتین انگلیس و روس متفقا متعهدند که انتکریته و استقلال ایران را مراعات نمایند و محض آنکه صمیما مایل به حفظ نظم در تمام نقاط این مملکت و ترقی صلحآمیز آن میباشند و مایلند که برای تمام سایر ملل السویه حقوق تجارتی و صناعتی همیشه برقرار بوده باشد و چون هر یک از دولتین مذکورتین به ملاحظه ترتیب جغرافیایی و اکونومی (ثروتی) اهتمام مخصوصی در حفظ امنیت و نظم بعضی ایالات متصله و یا مجاوره ایران به سرحت روس از یک طرف و به سرحد افغانستان و بلوچستان از طرفی دیگر دارند، براز احتراز از هرگونه علل و اسباب حدودث اختلافی نسبت به مصالح خودشان در ایالات سابقالذکر ایران به موجب مدلول فصول ذیل با یکدیگر اتفاق نمودند.
فصل اول
دولت انگلیس متعهد میشود که در آن طرف خطی که از قصرشیرین از راه اصفهان و یزد و خاخ به نقطهای از سر حد ایران منتهی و سر حد روس و افغانستان را تقاطع مینماید برای خود یا کمک به رعایای خود یا معاونت به اتباع دول دیگر درصدد تحصیل هیچگونه امتیاز پلتیکی یا تجارتی از قبیل امتیازات راههای آهن و سایر راهها، بانکها، تلگرافها، حمل و نقل، بیمه و غیره برنیاید و نیز دولت انگلیس متعهد است که وجهها منالوجوه به هیچ وسیله در اوقاتی که دولت روس به مقام معاونت به مطالبه این قبیل امتیازات در نواحی مزبوره بر میآید، ابدا ضدیت ننماید و مسلم است که اماکن مذکوره در فوق حزو نواحی است که در آنها دولت انگلیس متعهد است که در مقام تحصیل امتیازات مذکوره فوق برنیاید.
فصل دوم
دولت روس هم متعهد است که در آن طرف خطی که از سر حد افغانستان از راه قازیگ و بیرجند و کرمان رفته به بندرعباس منتهی میشود، برای خود یا کمک به اتباع خود و یا معاونت به رعایای دول دیگر درصدد تحصیل هیچگونه امتیازات پلتیکی یا تجارتی از قبیل امتیازات راههای آهن و سایر راهها، بانکها، تلگرافها، حمل و نقل، بیمه و غیره بر نیاد و نیز دولت روس متعهد است که وجهه منالوجوه به هیچ وسیله در اوقاتی که دولت انگلیس در مقام کمک به مطالبه این قبیل امتیازات در نواحی مزبوره بر میآید، ضدیت ننماید و مسلم است که اماکن مذکوره در فوق جزو نواحی است که در آنها دولت روس متعهد استکه در مقام تحصیل امتیازات مذکور فوق بر نیاید.
فصل سیم
دولت روس متعهد میشود که بدون این که قبلا با دولت انگلیس مشاوره و تفهیمی شده باشد، به هیچ گونه امتیازی که به رعایای انگلیس در نواحی ایران واقعه فیمابین خطوط مذکوره در فصل اول و دوم داده شود، ضدیتی نکند.
دولت انگلیس نیز به همین نحو در باب امتیازاتی که به رعایای روس در همان نواحی ایران داده میشود، متعهد است. تمام امتیازات موجوده حالیه در نواحی مذکوره در فصل اول و دویم هم به حال خود برقرار خواهند بود.
فصل چهارم
مسلم است که عایدات تمام گمرکات ایران به استثنای گمرکات فارس و خلیجفارس، یعنی عایداتی که به ضمانت وجه اصل و منافع قروض دولت ایران از بانک استقراضی روس تا تاریخ امضای این قرارداد حالیه داده شده، برای همان منظور کما فیالسابق برقرار خواهند بود. نیز مسلم است که عایدات گمرکات ایران در فارص و خلیجفارس و همچنین عایدات عمل صید ماهی سواحل ایران در دریای خزر و همچنین عایدات پست و تلگراف، برای ادای قروض دولت ایران از بانک شاهنشاهی که تا تاریخ امضای این قرارداد حالیه داده شده است کما فیالسابق برقرار خواهد بود.
فصل پنجم
در صورت عدم ترتیب ادای وجه اصل یا پرداخت منافع قروض ایران از بانک استقراضی و بانک شاهنشاهی تا تاریخ امضای این قرارداد و در صورتی که برای دولت روس لازم شود در محال عایداتی که برای مرتب رسیدن قروض از بانک استقراضی رهن شده و آن محال در نواحی مذکوره در فصل دوم این قرارداد واقعاند، کنترلی بگذارد و نیز در صورتی که برای دولت انگلیس لازم شود در محال عایداتی که برای مرتب رسیدن قروض از بانک شاهنشاهی رهن شده و محال مزبوره در نواحی مذکوره در فصل اول این قرارداد واقعاند کنترلی بگذارد، دولتین انگلیس و روس متعهد هستند که قبلا دوستانه با یکدیگر مشورت نموده، متفقا قرار اقدام به برقراری این کنترل را بدهند و از تمام مداخلاتی که بر خلاف اصول و اساس این قرارداد حالیه است، احتراز حویند.
در سنتپطرزبورغ نسختان به انجام رسید. ۳۱ اوت ۱۹۰۷. امضا: نیکلسن و ایزولسکی
فرجام
طمع امپراتوری انگلیس به منابع ایران از سال ۱۹۰۷ به این سو چنان برانگیخته شد که از هر شیوه، روش و قراردادی استفاده کرد تا پایش را در دربار شاهان ایران محکم کند و البته با استراتژیها و راهبردهای مزورانه و عوام فریبانه توانست امتیازات ویژهای از زیرساختهای مالی و نظامی و سیاسی ایران از دربار قاجار بگیرد.
نتیجه نشست سنپترزبورگ خودش را در قرارداد ۱۹۰۷ نشان داد. کشورمان در این قرارداد محرمانه به سه منطقه نفوذ شمالی و منطقه نفوذ جنوبی که مناطق نفتخیز ایران در این ناحیه قرار داشت و منطقه مرکزی، تقسیم شد.
منطقه نفوذ شمالی تحت سیطره قوای قزاق روس و منطقه نفوذ جنوبی تحت کنترل نیروهای نظامی انگلیس باقی ماند و هر دو قدرت، توافق کردند برای حفاظت از منافع خود در ایران، قوای نظامی مستقل در شمال و جنوب تشکیل دهند. بدین ترتیب روسیه در منطقه شمالی قشون قزاق را تاسیس کرد و انگلیس هم در جنوب ایران «پلیس جنوب» را تشکیل داد.
حوزه نفوذ قزاقهای تزاری روسیه از غرب ایران و قصرشیرین آغاز شد و از اصفهان، یزد و خواف گذشت و به مرز ایران، روسیه و افغانستان رسید و حوزه نفوذ انگلستان هم از جنوب کشور از شهر بندرعباس تا شهر کرمان و از آنجا به بیرجند ادامه یافت. منطقه بیطرف هم که قاعدتا باید تحت نفوذ حکومت مرکزی یعنی شاه قاجار قرار میگرفت، با مداخله سیاسی و نظامی مستمر دو ابرقدرت، ضعف سیاسیِ دربار و انتصاب صدراعظمهای فرصتطلب توسط محمدعلی و احمد شاه، هر بار توسط یکی از آنها مورد دستدرازی قرار گرفت.
قدرتنمایی پادشاهی تزاری در دوره، یک صدراعظم ایرانی موجب تسلیم دولت وقت و به دست آوردن امتیازات بیحد و مرز از دربار میشد. این وضعیت با چرخش پادشاه به سمت قدرتِ رقیب موجب تمایل صدراعظم بعدی به انگلیسیها میشد. پادشاهی انگلیس نیز با تسلط کامل بر دربار قاجار، قراردادها و امتیازات بیحساب و کتابِ بسیاری را به چنگ آورد.
تکرار این وضعیت به تدریج موجب افتادن سرنوشت تاج و تخت و دربار ایران به دست سیاستمداران استعمارگر روس و انگلیس شد.
منابع:
قضاوت تاریخ، ص ۳۷۹
تاریخ بی پی، ج ۱، ص ۳۷۰
ایوانف، تاریخ معاصر ایران، چاپ مسکو
تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلیس، محمود، ص ۳۸۶
کتاب تاریخ ایران از نگاه مورخان، نشر ژرف، چاپ دوم ۱۳۹۱
جرج. ن. کرزن، ایران و قضیه ایران، ج ۲، ترجمه ع. وحید مازندرانی (تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۰)، ص ۶۹۸ و ۶۹۹
محمود محمود، تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلیس در قرن ۱۹، ج ۸ (تهران: اقبال، ۱۳۶۲، چ ۵)، ص ۱۱۱. ۱۰- حسین ناظم، روس و انگلیس در ایران، ترجمه فرامرز محمدپور (تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۰)، ص ۵۵
انتهای پیام
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰