وقتی رضاخان نماد آزادی بیان می‌شود!

کاشفی خوانساری گفت: کتاب‌های تاریخی فعلی نتوانسته که دل کودکان را به تاریخ پیوند بزند و آن قدر اطلاعات تاریخی ما حداقلی است که مردم ما اکنون از رضاخان به عنوان نماد آزادی بیان یاد می‌کنند.

کد خبر : 101456
تاریخ انتشار : پنجشنبه 13 تیر 1398 - 8:30

 

به گزارش پایگاه خبری “ججین، نشست نقد و بررسی کتاب «تاریخ ترسناک جهان» با حضور سیدعلی کاشفی خوانساری، منتقد و نویسنده حوزه کودک، حسین اسکندری، روانشناس، مهرداد تویسرکانی، مترجم و آزیتا صالحی، نویسنده و ویراستار سه‌شنبه ۱۱ خردادماه در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد. دبیری این نشست را مصطفی اسدزاده به عهده داشت.

کاشفی‌خوانساری درباره ندانستن تاریخ و کمرنگ شدن حافظه تاریخی گفت: شاید یکی از مسائل مهم جامعه ما امروز ندانستن تاریخ و ضعف ما در این زمینه باشد. کتاب‌های تاریخی که تاکنون نوشته شده، نتوانسته که دل کودکان را به تاریخ پیوند بزند و آن قدر اطلاعات تاریخی ما حداقلی و بد است که مثلاً مردم ما به جایی می‌رسند که نه برای پیشرفت صنعتی یا نظامی یا هر چیز دیگری برای آزادی بیان از رضاخان یاد می‌کنند و مثلاً می‌گویند رضاخان روحت شاد و از او به آزادی بیان یاد می‌کنند! در حالی که کوچک‌ترین نسبت، تشابه و قرابتی نمی‌توان میان رضاخان و آزادی بیان پیدا کرد. حتی با مرور کتاب‌های تاریخی نمی‌توانید یک کلمه پیدا کنید که نشان‌دهنده نسبتی میان این دو باشد. در حالی که شاید بتوان درباره پیشرفت صنعتی و اقتصادی ردی پیدا کرد اما درباره رابطه آزادی بیان و رضاشاه هیچ ردی نیست و این یعنی ما اصلاً تاریخ نمی‌دانیم و وقتی تاریخ را نمی‌دانیم و تجربه تاریخی نداریم، دوباره اشتباه می‌کنیم، دوباره امید می‌بندیم و دوباره شکست می‌خوریم. زیرا تاریخ را نمی‌شناسیم و از تاریخ درس نمی‌گیریم.

وی افزود: نشر افق بدون اغراق یکی از ۱۰ ناشر بزرگ کتاب کودک در کشور ماست و در بخش نوآوری‌ها و پیشگامی‌ها چه بسا برترین نشر باشد که ایده‌ها و اتفاق‌های نو را در این نشر بیشتر از رقبای اقتصادی و بزرگ آن می‌بینیم و مجموعه در زمینه کارهای غیرداستانی برای نوجوانان کارهای بزرگ و موفقی در حوزه تألیف دارد، از مجموعه‌ای که درباره هنرهای مختلف و تاریخ تفکر ایران، تاریخ فرهنگ و مجموعه‌های متعدد که کارهای خوب و ماندگاری هستند. من پیش خودم فکر می‌کردم ای کاش مجموعه بزرگی که چنین توانی دارد و ناشر کوچک با بضاعت اندک نیست، همین الگوی جذاب را بومی‌سازی و ایرانی کند، چرا ما در حوزه تاریخ فرهنگ، هنر و تفکر، اجتماعی، سیاسی، پوشاک و غذا چنین کارهایی را با این الگو کار نکنیم!

منتقد کتاب کودک با اشاره به ضرورت بومی‌سازی مجموعه کتاب‌های تاریخ ترسناک جهان ادامه داد: الگویی که در تاریخ ترسناک جهان به شکل نگاه طنزآمیز جلوه کرده و با نگاه مخاطب‌محور و با همه مطالب، گزیده‌ها و کامنت‌های جداگانه و کادرهایی با توضیحات جدا و استفاده از تصویر و میان تیترهای متعدد و غیره و به طور قطع ما شاهد اتفاقات بسیار خوبی هستیم با این مقدمات و صغراهایی که عرض کردم، یعنی بحث میان‌رسانه‌ایی، مخاطب‌محوری و کتاب‌های غیرداستانی چه از نظر اقتصادی در زمان حال و چه از نظر فرهنگی در آینده می‌تواند اهمیت خیلی زیادی داشته باشد، بسیار نادیده گرفته می‌شود و بحث بومی سازی. من از این کتاب‌ها لذت بردم، اما همیشه نیمی از ذهنم مشغول این بود که اگر ما بخواهیم درباره صفاریان صحبت کنیم، به چه شکل در می‌آید. از آن طرف چرا درباره تاریخ تمدن اسلام چنین مجموعه‌ای نداریم.

کاشفی خوانساری با تاکید بر درون مایه‌های تاریخ و فرهنگ ایران اسلامی و ضرورت امیدبخشی به کودکان در حوزه کتاب کودک اظهار کرد: مجموعه کتاب‌های تاریخ ترسناک جهان آن‌قدر از نگاه بالا به پایین با غرور و اهانت به شرق نگاه می‌کند که من از خودم می پرسم چرا ما چنین کتابی درباره ایوبیان، گورکانیان، درباره تمدن اسلامی در اندلس، شمال و شرق آفریقا نداریم! کتاب‌هایی که با تکیه بر فرهنگ اسلامی و تاریخ گذشته ما باشد تا فرزندان ما از این حالتی که در امروز دارند، کمی احساس خوشی داشته باشند و آن‌قدر ناراحت نباشند از این شرایطی که دارند و دریابند در گذشته فرهنگی، دینی و اجتماعی نقاط قابل افتخار نیز وجود دارد، اگرچه غرور بی‌جا یا ناسیونالیسم افراطی یا هر نوع افراطی‌گرایی دیگر به طور قطع پسندیده نیست و ما باید از دیگران بیاموزیم و اشتباهات خودمان را بپذیریم که نقاط منفی هم در فرهنگ ما کم نیست. اما امروز اوضاع به شکلی ناامیده کننده جلوه داده می‌شود و من دلم برای نوجوانان می‌سوزد که خیلی از آنها احساس می‌کنند، هیچ چیز افتخارآمیزی ندارند.

کودکان با ترس به عنوان تفریح برخورد می‌کنند

حسین اسکندری، روان‌شناس و منتقد دیگر این برنامه گفت: تا جایی که نشر افق را می‌شناسم، بعید می‌دانم که کتابی را بدون بحث و بررسی برای ترجمه انتخاب کنند، حتماً درباره نام، رنگ، موضوع آن فکر و بحث شده و پس از سنجش بسیار دست به چاپ یک کتاب زدند. لذا درباره چاپ مجموعه کتاب‌های «تاریخ ترسناک جهان» نیز به دنبال تفکر خاصی هستند و در این میان نیاز مخاطب و توجه به کتاب‌های جدید برای حوزه کودک اهمیت بسیار زیادی دارد. اما درباره این مجموعه بزرگ‌ترها حق دارند، بترسند و نگرانی خاص خودشان را داشته باشند، اما در واقع کودکان با موضوعاتی که برای ما ترسناک هستند، خیلی ترسناک برخورد نمی‌کنند و خیلی از جنبه تفریح و سرگرمی با قضیه مواجه می‌شوند.

وی افزود: قبل از ورود به بحث کتاب باید بگویم انسان و به طور خاص بچه‌ها هم به امید و هم آرزو نیاز دارند در کنار آن به ترس هم نیاز دارند، از آن لحاظ که بدانند ترس چیست و در واقع سر از واقعیت ترسناک جهان در بیاورند و آن جنبه عریان دنیا را پیدا کنند. اگرچه حقایق ترسناک را در زندگی روزمره و دعواهای اطرافشان می‌بینند. اما کتاب «تاریخ ترسناک جهان» از انسان اولیه تا به امروز مسائلی را بیان کرده است. در عین حال باید بگویم به نظرم بشر هم به امید نیاز دارد و هم به ترس. لذا اگر بخواهیم از بیرون نگاه کنیم به شکلی که ما دنبال می‌کنیم می‌خواهد بگوید که امید امری درونی است و ترس نیز امری درونی است و در کتاب به نوعی می‌خواهد به مخاطب بگوید که چهره خشن دنیای بیرون را ببینید، کمااینکه جنبه‌های مثبت دنیای بیرون را هم باید دید، در واقع هدف دیدن درهم‌آمیختگی دنیاست تا مخاطب با ترس و امید آشنا و با این مسائل بزرگ شود و مساله عجیب و غریبی نیست.

این روان‌شناس ادامه داد: ما فکردن درباره کودکان و فکر کردن با کودکان هم داریم و ادبیات ما نیز درباره کودکان است تا با کودکان. نویسندگان ما درباره کودکان می‌نویسند، شاعران ما درباره کودک شعر می‌گویند اما این ارتباط مستقیم آرام ارام در حال کمرنگ شدن است، در حالی زمان کودکی خودم یادم است که کتاب‌های نویسندگان مطرح برای ما خوانده می‌شد، گاهی می‌فهیمدیم و گاهی هم متوجه نمی‌شدیم و در واقع ویراستارهای واقعی ما بودیم تا فرد مطرحی در یک جا بنشیند و مشغول ویراستاری آثار شود. لذا می‌گویم که این ارتباط در حال ضعیف شدن است، هر چند من روانشناس هستم و با جامعه ادبی کودک ارتباط خیلی باریکی دارم و از دور چیزهای می‌بینم، درباره‌اش حرف می‌زنیم و بحث می‌کنیم.

حسین اسکندری عنوان کرد: گاهی برخی افراد کنجکاو آثاری را در حوزه کودک و نوجوان پیدا می‌کنند و مناسب می‌بینند که برای کودکان و نوجوانان ما هم چاپ شود، بعد از مطرح کردن آن در یک نشر بزرگ و معتبر تصمیم به چاپ آن گرفتند. در حوزه تعلیم و تربیت نیز رویکرد ما به همین شکل است که ما برای بچه‌ها فکر می‌کنیم اما با بچه‌ها فکر نمی‌کنیم. اما نکته دیگر بحث قوه تخیل کودک است و به این شکل نیست که واقعیت‌ها را به راحتی بپذیرند و وقتی در کتابی بخوانند، فردی یک نفر را کشت، تصور کنند، واقعیت است و فردا به دنبال کشتن دیگران برود.


 

 

 

 

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

2 × دو =