۳ عامل برای پایداری ارتباط انسان ها

در روایت آمده سه عامل موجب قطع ارتباط انسان‌هاست.

کد خبر : 57408
تاریخ انتشار : یکشنبه 24 دی 1396 - 13:38

 

 

به گزارش پایگاه خبری “ججین” ، چنانچه فرموده اند که این سه عامل برای پایداری ارتباط انسان ها لازم است. پس اگر این سه عامل، از بین برود، ارتباط انسان‌ها نیز قطع می‌شود. روایت این گونه می‌فرمایند:الإمامُ الصّادقُ ع: تَحتاجُ الإخْوهُ فیما بَیْنَهُم إلی ثلاثهِ أشیاءَ، فإنِ استَعمَلُوها وإلاّ تَبایَنُوا وتَباغَضُوا، وهی: التَّناصُفُ، والتَّراحُمُ، و نَفْیُ الحَسَدِ. امام صادق (ع) می‌فرماید: برادران در میان خود به سه چیز نیازمندند که اگر به کار بندند دوستی می‌پاید وگرنه از یکدیگر جدا و دشمن هم می‌شوند. آن سه چیز اینهاست: انصاف با یکدیگر، مهربانی با یکدیگر و حسد نبردن به هم. (میزان الحکمه ۱، صفحه ۷۲)اولین عامل قطع، رعایت نکردن انصاف در رفتارهاست. دومین عامل قطع، رفتار بدون تراحم است. سومین عامل قطع، حسدورزی است. انجام دادن این سه عامل، همانطور که در روایت آمده، موجب جدایی و حتی بغض و دشمنی می‌شود.

انصاف چیست؟

انصاف از زیباترین خصلت‌های اخلاقی است به معنای عدالت ‌ورزی و اجرای قسط و اقرار به حقوق مردم و ادای آنهاست و اینکه هر خیری را برای خود می‌خواهیم ‌برای دیگران هم بخواهیم و هر زیان و ضرری که برای خود نمی‌پسندیم برای دیگران هم نپسندیم (زیبایی‌های اخلاق، بخش شانزدهم، ص۳۸۲). به عبارتی انصاف «نصف» و به رعایت است. رعایت عدالت بین خویش و دیگران، خود را نسبت به دیگران صاحب امتیاز ندانستن، به خود نسبت به دیگران ویژگی خواص ندادن و سلوکی چون دیگر مردم در پیش گرفتن. حضرت علی(ع) در فرمان خود به مالک اشتر می‌فرماید: «نسبت به خدا و بندگانش انصاف را از دست مده و نسبت به اطرافیان و خانواده و زیردستانت انصاف داشته باش که اگر انصاف را پیشه خود نسازی ستم کرده‏ای و کسی که به بندگان خدا ستم کند خدا دشمن اوست و کسی که خدا دشمن او باشد دلیلش را باطل می‏سازد(عذرش را نمی‏پذیرد) و چنین شخصی با خدا در جنگ است مگر آن ‌که دست از ستم بردارد و توبه کند.» (نهج البلاغه) .

سخت‌ترین تکالیف الهی

رعایت انصاف کاری دشوار است و انسان باید به آن اهمیت بدهد. امام صادق(ع) در حدیثی فرمود: «أَلَا أُخْبِرُکُمْ بِأَشَدِّ مَا فَرَضَ اللَّهُ عَلَی خَلْقِهِ- فَذَکَرَ ثَلَاثَهَ أَشْیَاءَ أَوَّلُهَا إِنْصَافُ النَّاسِ مِنْ نَفْسِک‏؛ آیا شما را به سخت‏ترین چیزی که خدا بر خلقش واجب کرده آگاه نسازم؟ و آن‌گاه سه موضوع را بیان کرد که نخستین آنها انصاف دادن به مردم است.» (اصول کافی، ج۲، ص۱۴۵)

رحم کردن

در روایتی از رسول گرامی‌اسلام داریم که می‌فرمایند: «مَن لا یَرحَم لا یُرحَم» یعنی کسی که رحم نکند، مورد ترحم قرار نخواهد گرفت.بنابر این روایت کسی که نسبت به دیگران در رفتار و گفتار و عمل خود نسبت به آنها رحمت و مودت نداشته باشد، دیگران هم نسبت به او رحم نخواهند داشت. این یک تعامل اجتماعی است.در روابط اجتماعی گاه قاعده و قانون رحمت بین مردم برقرار است چنانچه همه مردم با یکدیگر با رحمت برخورد می‌کنند؛ خطاهای یکدیگر را می‌بخشند و به قول امروزی ها مچ‌گیری نمی‌کنند و به دنبال اذیت کردن و گیر دادن به همدیگر نیستند. در نتیجه این رفتارها فضای جامعه فضای ترحّم می‌شود.اما یک وقت است که افراد در تعاملات خود با یکدیگر ترحم ندارند، هر کدام در هر جایی که از دستشان بر بیاید و ممکن می‌باشد به یکدیگر سخت می‌گیرند و این رفتار عمومیت پیدا کرده و در نتیجه جامعه از نعمت ترحّم محروم می‌شود.باید بدانیم که لطف و رحمت یک رفتار و تعامل دوسویه است و افراد نمی‌توانند فقط از دیگران درخواست رحمت داشته باشند؛ وقتی شما اهل ترحم به دیگران نیستید، باید بدانید که خود شما نیز از رحمت دیگران محروم خواهید بود.

حسادت

یکی از صفات رذیله و بیماری‌های خطرناک اخلاقی که بسیاری از ما انسان‌ها به آن گرفتاریم حسد است. امیر مومنان علی(ع) می‌فرماید: «رأس الرذایل الحسد؛ حسد سرآمد همه زشتی ها است.» (مستدرک الوسائل ج ۲ ص ۳۲۸)حسد یعنی رشک بردن، بدخواهی، تنگ چشمی، زوال نعمت کسی را خواستن یا دور شدن نعمت از فردی را آرزو کردن.انسان حسود، انحصارطلب است و همه خوبی‌ها را برای خود می‌خواهد و به دیگران با دید حقارت می‌نگرد؛ حسود نابودی نعمت دیگران را برای خود نعمت می‌شمارد. (مستدرک الوسائل، ج ۲، ص ۳۲۸) او انتقام‌گیر و تندخو است، رحم و گذشت ندارد و از چاپلوسی و تعریف‌های حضوری و غیرواقعی خوشحال و مسرور است. اضطراب و نگرانی و بغض به رقیب سراسر وجود او را گرفته است، او آرامش ندارد. حضرت علی(ع) می‌فرماید: لا راحه لحسودٍ. حسود آسایش ندارد. (بحارالانوار ج ۷۴ص ۴۲۱). حسود، مجال تفکر و اندیشه ندارد، بدگو و بدخواه است، دوستی را به دشمنی تبدیل می‌کند، دوستان را از یکدیگر جدا می‌کند و چون نمی‌تواند به جایی برسد چشم دیدن موفقیت‌های دوستان خود را ندارد، برای خالی کردن عقده‌های درونی خود به تهمت و افترا و فحش و ناسزا روی می‌آورد و به هر طریقی در فکر تخریب شخصیت دیگران است.اگر توانست، رقیب خود را از راه بدگویی و غیبت ساقط می‌کند و اگر موفق نشد، از طریق تهمت و نسبت‌های ناروا وارد می‌شود.استاد شهید مرتضی مطهری(ره) در این زمینه بیان می‌کند: انسان حسود وقتی که خیر و نعمتی را در دیگران می‌بیند، همه آرزویش این است که نعمت هایش سلب شود و اصلا به فکر پیشرفت خودش نیست اما آدم سالم غبطه دارد نه حسد، آدم سالم همیشه درباره خودش فکر می‌کند که جلو بیفتد. اگر انسان همیشه در فکر این باشد که خودش جلو بیفتد، فردی سالم است و دلیل بر عیب او نیست اما اگر کسی همیشه در این اندیشه باشد که دیگری عقب بیفتد بیمار و مریض است و حتی شما می‌بینید که آدم‌های حسود گاهی به مرحله ای می‌رسند که حاضرند به خودشان صد درجه صدمه بزنند تا بلکه پنچاه درجه صدمه به دیگری و ارد بشود. (انسان کامل، انتشارات صدرا، ص ۱۲، با اندکی تغییر). حسود موفقیت‌های دوستان خود را برنمی‌تابد، از حوادث ناگواری که برای آنان پیش می‌آید خرسند می‌شود و از موفقیت‌ها و پیشرفت‌هایی که نصیبشان می‌شود غصه‌دار است. معاشرت با حسود، مایه عقب افتادگی و به دور از آسایش و راحتی است و دوستی با او سالم و ماندگار نیست پس باید از آن اجتناب کرد و از آتشش در امان ماند، چراکه حضرت علی(ع) می‌فرماید: حَسَدُ الصدیق مِن سُقم المَوَدّه؛ حسد به دوست از بیماری دوستی است چون از روی صداقت و راستی نیست.و نیز فرمود: الحسود لا خُلّه له؛ حسود را دوستی نباشد. (مستدرک الوسائل همان ص ۳۲۸) و در جایی دیگر فرمود: اَلحَسَدُ یَنکُدُ العَیش؛(همان) حسد زندگی را تلخ و تیره می‌کند.

 

 

 

 



 

 

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.