بهعنوان مثال، منحرف شدن یا نادیده گرفتن توصیههای مدبرانه میتواند شما را در موقعیت بدی قرار دهد چرا که نمیتواند شما را بهطور کامل برای مشکلات پیشرو آماده کند. برای پیش رفتن در این مسیر نیاز به اعتماد و اطمینان دارید و در عین حال نمیتوانید آنقدر مطمئن باشید که چشمتان را به روی کاستیها ببندید. در نتیجه، تحقیق کردن و توجه به بازارتان به علاوه درک گوشههای بازار (niche) بسیار مهم و ضروری است.
برای اجتناب از این مشکل، ۱۱ عضو «انجمن کارآفرینان جوان» بزرگترین اشتباهاتی که بهعنوان یک کارآفرین جدید مرتکب شدهاند را به اشتراک گذاشتهاند. به این امید که بتوانند شما را از ارتکاب خطای مشابه بازدارند.
۱. بیاعتنایی به توصیه افراد دیگر در کسبوکار
یکی از بزرگترین اشتباهاتی که من مرتکب شدهام کوچک شمردن توصیه افراد بزرگتر در کسبوکار بود چرا که این توصیهها را «منسوخ» یا «نامربوط» میدانستم. دانش فنی در هر حوزهای قطعا ضروری است و گرچه ممکن است همه چیز نسبت به ۳۰-۲۰ سال پیش به شدت متفاوت باشد، اما کسب دانش در هر دورهای بسیار مهم است. کریستوفر اوکادا، از شرکت Okada
۲. انحراف از مسیر
یکی از بزرگترین اشتباهاتی که بهعنوان یک کارآفرین مرتکب شدهام، صرف زمان روی چیزهایی بود که من را از پیشبرد کسبوکارم منحرف میکردند. تیشرتها و کارتهای ویزیت در روزهای اول جذاب بودند اما آنها مطلقا من را به یافتن مشتریان یا ایجاد ارزش واقعی شرکت نزدیکتر نکردند. بر آنچه مهم است تمرکز کنید: ایجاد محصولات یا ارائه خدماتی که مردم خواستار آنها هستند و واقعا برای آن هزینه میکنند. مایکل لیزوتسکی، شرکت Juice Labs
۳. تخصیص نادرست منابع مالی
کسب درآمد دشوار است. من اولین دور سرمایهگذاری خود را خیلی سریع خرج کردم. من به شدت به کاری که میکردم مطمئن بودم و به این زودی شکست را پیشبینی نمیکردم. توصیهام به کارآفرینان این است که برای مشکلات غیرمنتظره در مسیر به اندازه کافی آماده باشید و تنها در این صورت است که برای موفقیت پیشرویتان بهتر آماده خواهید شد. استیون فلیشر، شرکت Two Degrees
۴. شکست در درک صحیح کسبوکارتان
از ابتدای کار مدل کسبوکارتان را بشناسید. قیمت خود را تثبیت کنید و درک کاملا شفافی از وضعیت اقتصادی شرکت خود داشته باشید: هزینه کالاها، هزینههای بازاریابی و حاشیه سودها. اینکه بدون از دست مشتریان، قیمت محصولتان را بالا ببرید، به شدت دشوار است. این کار میتواند منجر به موفقیت یا شکست کسبوکار شما شود. لیزا مویسیوا،شرکت GlobeIn
۵. بهدست گرفتن امور از سوی خودتان
بزرگترین اشتباهی که من همیشه مرتکب شدهام این است که تصور میکنم میتوانم همه کارها را خودم انجام دهم. ما نیاز به محول کردن کارها به دیگران و در صورت امکان، استخدام افراد حرفهای در هر حوزه برای کمک به موفقیتمان داریم. استبانکادامانی، INFINITE WINDOWS
۶. اجازه دادن به تحمیل از سوی دیگران
بزرگترین اشتباه این بود که زودتر به تواناییهایم اعتماد نکردم. بهعنوان یک زن اهل آمریکای لاتین، رسانهها، روسا، همکاران و گاهی حتی دوستانم من را از دنبال کردن تلاشهایم دلسرد میکردند. حتی یک بار یکی از دوستانم به من گفت «باید ابتدا روی داشتن یک خانواده تمرکز کنید.» اگر شما یک زن هستید و به ویژه اگر در اقلیت هستید، باید به خودتان اعتماد داشته باشید و آنگاه است که میتوانید موفق شوید. کریستینا کلمون، Belle en Argent
۷. آماده نبودن برای شکست
همیشه باید برای شکست آماده باشید چرا که اتفاق خواهد افتاد! تنها چیزی که پایدار میماند، تعهد شما به نتیجه نهایی خواهد بود. اما همیشه آماده باشید که مسائل اندکی یا مقدار زیادی متفاوتتر از انتظار شما ظاهر شود. منعطف باشید. جاکوبی ایجریکا، PASS Program
۸. اعتماد نداشتن به خودتان
بزرگترین اشتباهی که من به عنوان یک کارآفرین مرتکب شدهام این بود که زودتر به خودم اعتماد نکردم. من ناامیدانه آرزو میکردم که در اوایل دهه ۲۰ شرکتهای خودم را شروع کنم. در دنیای مدرن، شروع یک کسبوکار و معتبر ساختن یک ایده از هر زمان دیگری آسانتر است؛ بنابراین از آن سود ببرید. گوراو والانی، CareerSprout
۹. درک همه جنبههای بازار گوشه خود
زمانی که شرکت تامین سرمایه را برای شروع اولین استارتآپم ترک کردم، اپاستور تنها دو سال قبل آغاز به کار کرده بود. در این زمان، من تجربه محدودی داشتم و سریعا دریافتم که توسعه تکنولوژیک یک دنیای کاملا متفاوت است. شرکت من شکست خورد چرا که من فرآیند توسعه اپلیکیشن را درک نکرده بودم. شما باید همه جنبههای یک کسبوکار را بشناسید؛ به ویژه آنهایی که در آن ضعیف هستید. جاستین کاساله- Savage Advisory
۱۰. برداشت شخصی از انتقادات
یک استارتآپ مانند نوزاد موسس آن است. من هر شکست یا انتقادی را شخصی برداشت میکنم و عکسالعمل ضعیفی نشان میدهم. شرکتها مانند افراد نیستند. اکثر استارتآپها شکست میخورند اما از شکستها، موفقیتهای آینده نشات میگیرد. توصیه من به یک تازهوارد این است که باید بین اشتیاق و واقعیت کسبوکار توازن ایجاد کند؛ انتقادات و شکستها را بپذیرد و فروتن و متواضع باقی بماند. امیشی تاکالکار، NAILBITER
۱۱. تصور اینکه ایده شما کامل است
من تصور میکردم که ایده و برنامه کسبوکار من کامل است و مشتریان و کارمندان باید برای کار کردن با من بینهایت مشتاق باشند. اما این چنین نشد. من چهار چرخش بزرگ طی سه سال انجام دادم تا در نهایت مدل مناسب را پیدا کردم. درسی که از این اتفاق آموختم این بود که: منعطف باشید و به آنچه بازار به شما میگوید، گوش دهید. دانیل ریلی، B۲X Global
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰