سقوط کابینه غلامرضا ازهاری، رژیم پهلوی را به ناچار وادار ساخت تا به افرادی از جبهه ملی روی آورد و اینگونه باب مراوده و گفتگو با دشمنان دیروز همچون کریم سنجابی، غلامحسین صدیقی و شاپور بختیار باز شد تا آنها بتوانند رژیم را در شرایطی که خشم ملت ایران به اوج خود رسیده بود، نجات دهند اما این رویا، تحقق نیافت.
پروین بهمنی با ذکر خاطرهای درباره علاقه زندهیاد نورعلی برومند به خودش میگوید: آن زمان که به اتفاق خانواده در شیراز زندگی میکردیم، زندهیاد نورعلی خان برومند که از دوستان پدربزرگم بود به ایل میآمدند. با آنکه ایشان چشمهایشان مشکل داشت و نابینا بودند، اما از میان بچههای هم سن و سالم، مرا انتخاب کردند. ایشان که فرزندی نداشت تا آن حد به من علاقه نشان میداد که از پدرم خواست مرا به عنوان بچهاش به او بسپارد تا همراهش به تهران بروم، اما خانوادهام نپذیرفتند.