گرادی استایلز: پسر شیطانی خرچنگی
در سال ۱۹۹۲ ماری، همسر اول گرادی، از آزار و اذیتهای همسر سابقش به ستوه آمده بود. او به یکی از دوستانش مبلغ ۱۵۰۰ دلار داد تا گرادی را بکشد.
گرادی استایلز در سال ۱۹۲۷ میلادی و در شهر پنسیلوانیای آمریکا به دنیا آمد. گرادی استایلز که به پسر خرچنگی نیز معروف است، داستان زندگی عجیب و البته مرگی عجیبتر داشت. او از بدو تولد از بیماری بسیار نادری رنج میبرد. این بیماری که به سندرم خرچنگی معروف است، مشکلات زیادی را برای بیمار ایجاد میکند. در این نوع سندرم، بیمار انگشتان وسطش را ندارد و دستانش بهمانند چنگالهای خرچنگ میشود. در برخی موارد پاها نیز تغییر شکل میدهند؛ و گرادی نیز شامل این قضیه میشد. پدر گرادی نیز از این نوع بیماری رنج میبرد و در سراسر کشور به او مرد خرچنگی میگفتند. پدر او در سرتاسر آمریکا به نمایش میپرداخت و قصد داشت که پسرش نیز وارد این تجارت شود؛ بنابراین پسر او نیز از هفتسالگی شروع به اجرای نمایش کرد.
زندگی گرادی استایلز:
گرادی استایلز در یک سیرک بزرگ شد و جوری تربیت یافت که پسر قویای باشد. او نمیتوانست راه برود بنابراین خودش را بر روی زمین میکشید. این کار باعث شده بود تا او بالاتنهی بسیار قویای داشته باشد.
او زمانی که در کارناوال کار میکرد با زنی جوانی به نام ماری ترسا آشنا شد. این دو باهم ازدواج کردند و صاحب چند فرزند شدند که دو تن از آنها نیز به بیماری سندرم خرچنگی مبتلا بودند. این خانواده در سراسر کشور شروع به سفر کردن کردند و به اجرای نمایش پرداختند. مردم آمریکا به آنها خانواده خرچنگی میگفتند. همهچیز خوب پیش میرفت تا اینکه گرادی شروع به نوشیدن الکل کرد. گرادی به علت نوشیدن زیاد الکل، همسر و فرزندانش را کتک میزد؛ تا یکشب در سال ۱۹۷۳ که حادثهای رخ داد. گرادی در آن شب دعوای شدیدی را با همسرش آغاز کرد و او را بر زمین زد. سپس با چنگالهایش زهدان همسرش را از شکمش درآورد. همسر او از این حادثه جان سالم به دربرد ولی از او جدا شد. گرادی مجدداً ازدواج کرد ولی همسر دومش نیز از او جدا شد.
گرادی تا سال ۱۹۷۸ میلادی زندگی آرامی داشت ولی همچنان الکل مینوشید. او دوباره به میدانهای نمایش برگشته بود و خودش را در معرض دید عموم قرار میداد. در همان دوران دختر بزرگ او عاشق مردی میشود و تصمیم میگیرد که با او ازدواج کند. گرادی مخالف ازدواج آن دو بود و درست قبل از روز عروسیشان دخترش را با تفنگ شات گان میکشد.
سالهای زندان و فرار ازآنجا:
او به قتل و جنایات خودش اعتراف کرد و بازداشت شد ولی دادگاه به علت مشکلات جسمانی او را محکومبه اعدام نکرد. از سال ۱۹۷۹ میلادی به کشیدن مواد مخدر و نوشیدن زیاد الکل روی آورد. با توجه به مشکلات جسمی او دادگاه او را به ۱۵ سال زندان محکوم کرد. او به علت برخی معاینات از زندان به بیرون منتقل شد و به طرز عجیبی توانست فرار کند. فرار از زندان گرادی راکمی ازخودراضی کرد و تصمیم گرفت از برخی افراد ازجمله همسر اولش که دوباره ازدواجکرده بود انتقام بگیرد. نوشیدن زیاد الکل ذهن را فاسد کرد بود و او این اجازه را به خودش میداد تا هر کار دلش میخواهد بکند.
مرگ گرادی:
در سال ۱۹۹۲ ماری، همسر اول گرادی، از آزار و اذیتهای همسر سابقش به ستوه آمده بود. او به یکی از دوستانش مبلغ ۱۵۰۰ دلار داد تا گرادی را بکشد. کریس ویانت که از همسایگان گرادی بود، با شلیک گلوله به مغز گرادی او را در خانهاش و درحالیکه تلویزیون تماشا میکرد، کشت. پلیس او را دستگیر و به اتهام قتل عمد او را به ۲۷ سال زندان محکوم میکند. همسرش ماری نیز به علت مشارکت در قتل به ۱۲ سال زندان محکوم میشود.
برخی از دوستان گرادی در کارناوال نمایش او را فردی شیطانصفت و دمدمیمزاج معرفی میکردند. برخی نیز او را فرزند شیطان میخواندند. اما او یک تاجر بزرگ بود که از مشکلات جسمیاش توانسته بود پول هنگفتی به جیب بزند.
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰