کتاب دوجلدی «ظهور فرانکنشتاین» منتشر شد
جلد دوم به نسبت جلد اول ترسناکتر بوده و ماجراهای وهمی بیشتری را دربر میگیرد
کتاب دوجلدی «ظهور فرانکنشتاین» در شرایطی راهی بازار کتاب شده که مترجمش میگوید این کتاب اگرچه در زمره کتابهای ترسناک است ولی خیلی هم ترسناک نیست.
محمدرضا ملکی به ایسنا گفت: اگرچه جلد دوم این کتاب در امتداد جلد اول آن است اما به صورت جداگانه و تکی هم قابل مطالعه است. مضاف بر اینکه جلد دوم به نسبت جلد اول ترسناکتر بوده و ماجراهای وهمی بیشتری را دربر میگیرد.
کتاب «ظهور فرانکنشتاین» به قلم کنت آپل که بر اساس کتاب «فرانکنشتاین» اثر معروف ماری شلی نوشته شده، با عناوین فرعی «تلاش بیفرجام» و «نیست پلید» با همت انتشارات پیدایش ویژه نوجوانان و جوانان راهی بازار شده است.
فرانکنشتاین دانشمند جوان و جاهطلبی است که با استفاده از کنار هم قرار دادن تکههای بدن مردگان و اعمال نیروی الکتریکی جانوری زنده به شکل یک انسان و با ابعادی اندکی بزرگتر از یک انسان معمولی میسازد. موجودی با صورتی مخوف و ترسناک که بر همه جای بدنش رد بخیههای ناشی از دوختن به چشم میخورد. این موجود تا بدان حد وحشتناک است که همگان، حتی خالقش از دست شرارتهای او فرار میکنند. هیولایی که خالقش نیز نمیتواند آن را کنترل کند و خود مقهورش میشود.
در نوشته پشت جلد اول این اثر آمده است:
بی آلایشترین نیتها ممکن است پلیدترین وسوسهها را بیدار کند.
این کتاب پیشدرآمدی است بر داستان کلاسیک «فرانکنشتاین» اثر ماری شلی. ویکتور فرانکنشتاین شانزدهساله پا در سفری بیفرجام میگذارد که زندگیاش را برای همیشه دستخوش تغییر میکند. کانراد، برادر دوقلوی ویکتور بیمار شده است و هیچ پزشکی توان معالجه او را ندارد. ویکتور که حاضر نیست از نجات برادرش دست بردارد، دخترعمویش الیزابت و بهترین دوست هنری را در جستجوی اجزای تشکیلدهنده اکسیر ممنوعه حیات، با خود همراه میکند. شرایط صعب کیمیاگری و تجربه تلخ یک دلبستگی سهجانبه، لحظه به لحظه تلاش آنها را تهدید به شکست میکند. ویکتور خوب میداند که نباید شکست بخورد. لیکن موفقیت او به این بستگی دارد که چقدر حاضر است از مرزهای طبیعت، علم و دلبستگی عبور کند، و تا چه حد آمادگی قربانی دادن را دارد.
در نوشته پشت جلد دوم این اثر نیز با نقل این جمله که «من اعتقاد دارم در این دنیا چیزی هست که تو آن را بیش از هر چیزی دیگری دوست داری، و آن من نیستم» آمده است:
واقعهای تلخ و غمانگیز باعث شده که ویکتور فرانکنشتاین شانزدهساله سوگند بخورد کیمیاگری را برای همیشه کنار بگذارد. او کتابخانه تاریک را در آتش میسوزاند و عهد میکند دیگر به دنبال الیزابت، نامزد برادر متوفایش نباشد. اما کاش اوضاع چنین وسوسهانگیز پیش نمیرفت. وقتی او و الیزابت گذرگاهی به دنیای ارواح پیدا میکنند، مقاومتشان در هم میشکند. آنها به همراه کانراد، برادر دوقلوی ویکتور و دوستشان هنری، برای ماجراجویی به جایی میروند که در آن، امکانهای بیشمار و قدرت و حرص و آز حاکم است. ولی در همان زمان که آنها به دنبال دانش زنده کردن مردگان هستند، ندانسته پا به دنیای تاریکی میگذارند که شاید بازگشت از آن، هرگز برایشان امکانپذیر نباشد.
همچنین قرار است به زودی کتاب «هیولا صدا میزند» با ترجمه محمدرضا ملکی راهی بازار شود. «هیولا صدا میزند» نوشته پاتریک نس اثری است که پیشتر مقدمات آن توسط نویسنده دیگری به نام شبون داد فراهم شده بود. شبون داد که خود بر اثر سرطان جانش را از دست داد در این اثر که بعدها توسط پاتریک نس به رشته تحریر در آمد، به ماجراهای پسربچهای ۱۳ ساله میپردازد که مادرش دچار سرطان است و او شبها دچار کابوسهای وحشتناک میشود.
این کتاب پیشتر توسط رباب پورعسگر در سال ۹۳ به زبان فارسی ترجمه شده بود.
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰