کارگزاران پهلوی اول و دوم

میرزا حسن خان مستوفی تنها رئیس الوزرای قاجاریه است که در دوران پهلوی‌ها به نخست‌ وزیری رسید و رضاخان با او با حترام برخورد می‌کرد اما عمر سیاسی او با رد تقاضای رضاشاه برای ادامه نخست وزیری رو به پایان نهاد.

کد خبر : 54589
تاریخ انتشار : پنجشنبه 14 دی 1396 - 12:11

 

 

به گزارش پایگاه خبری “ججین” ، میرزا حسن خان مستوفی الممالک آشتیانی سوم پسر میرزا یوسف مستوفی الممالک۱ ــ صدراعظم ناصرالدین شاه ــ متولد ۱۲۹۲ ق در تهران بود.

مقام و لقب مستوفی الممالکی (وزیر دارائی) بیش از یک قرن در خاندان او بوده. از پنج سالگی تحت نظر «معلم سرخانه» شروع به تحصیل کرد، علاوه بر معلومات متداول روز صرف و نحو عربی و ادبیات و قسمتی از شرعیات را آموخت و مراقبت امر تحصیل و تربیت وی با محمود خان ملک الشعرا بود. تحصیلات متوسطی داشت.

پایگاه خبر ججین

زبان فرانسه را به خوبی می‌دانست، به اقتضای تربیت پدری درویش مسلک بود، به شعائر ملی و مذهبی احترام می‌گذاشت، دارای احساس و غرور ملی بود، همین احساسات و رفتار بزرگمنشانه به او یک شخصیت ملی داده بود و عموم طبقات او را «آقا» خطاب می‌کردند.

در ۱۳۰۱ از طرف شاه لقب «مستوفی الممالک» گرفت. در ۱۳۰۳ ق پس از درگذشت پدر، رسماً کلیه مشاغل میرزا یوسف را بر حسب امر شاه با پیشکاری میرزا هدایت الله وزیر دفتر (پدر دکتر مصدق) بر عهده گرفت.

پس از به سلطنت رسیدن مظفرالدین شاه، و تضعیف موقعیتش به خاطر نفوذ اطرافیان آذربایجانی شاه در دربار ضمن کناره جویی از امور عازم اروپا شد و ثروت پدری را در راه خوشگذرانی اشرافی از دست داد. او علاقه زیادی به شطرنج و شکار، تعدد همسر و فرزند داشت.۲

اقامت در اروپا تأثیر عمیقی بر افکار او گذاشت. پس از استقرار مشروطه به اصرار اتابک به ایران بازگشت و جمعیتی به نام مجمع انسانیت را تشکیل داد و به همراه دکتر مصدق به فعالیت سیاسی پرداخت.

تا بمباران مجلس، سمت وزیر جنگ را به عهده داشت. پس از فتح تهران، ابتدا وزیر مالیه کابینه سپهدار اعظم و سپس وزیر دربار احمد شاه شد.

سرانجام پس از استعفای دولت اول سپهدار با اعمال قدرت دمکراتها به نخست وزیری احمد شاه انتخاب شد.۳ مستوفی شش بار (از ۱۳۲۸ ق ـ ۱۳۳۶ ق) به نخست وزیری رسید که که هر دوره بنا به دلایلی از این سمت کناره گیری می‌کرد.

او چند نوبت وزیر جنگ، نماینده مجلس، یک بار وزیر مشاور و … شد. از جمله مهمترین وقایعی که در دوره‌های صدارتش اتفاق افتاد، می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد: ترور آیت الله بهبهانی، علی محمد خان تربیت، مرتضی قلی خان صنیع الدوله، وقوع جنگ جهانی اول، اشغال بخشهایی از ایران توسط نیروهای روس، انگلیس و عثمانی،تهدید پایتخت توسط نیروهای روسی و پدیده مهاجرت ابتدا به کرمانشاه و سپس به اسلامبول و تعطیلی مجلس سوم به دلیل مهاجرت، بروز قحطی۴، ترور نافرجام مدرس که مستوفی برای بهبود او تاکید بسیار کرد.۵ خلع سلاح مجاهدین مشروطه، استخدام مستشاران خارجی و پاسخ دندان شکن به اولتیماتوم در مورد نا امنی راههای جنوب به دولت انگلیس، اعلام بیطرفی در جنگ جهانی اول، رد پیشنهاد انگلیس، برای تشکیل قوای متحدالشکل، تأسیس ذوب آهن، کتابخانه ملی، قانون سربازگیری (نظام وظیفه)، اصلاح حقوق مستخدمین دولت و کسر حقوق کارمندان دولت.۶

دوره پنجم صدارت مستوفی در ۵ بهمن ۱۳۰۱، با دسته بندیهای مجلس چهارم مواجه شد. نخست وزیری مستوفی با کمک سوسیالیست‌ها بود ولی اقلیت بزرگی به زعامت سید حسن مدرس با زمامداری او مخالف بودند و قوام السلطنه را برای ادامه خدمت مناسبتر می‌دانستند.

بالاخره مدرس در خرداد ۱۳۰۲ دولت را استیضاح نمود و طی نطق مفصلی «آقا» را قاصر دانست نه مقصر. مستوفی را با قوام مقایسه کرد و آن دو را به دو شمشیر تعبیر نمود.

وی گفت مستوفی حکم شمشیر مرصع را دارد که باید در اعیاد و جشنها و تشریفات آن را به کمر بست ولی قوام السلطنه چون شمشیر برنده‌‌ای است که در موقع رزم باید از آن استفاده نمود. مستوفی با حضور در مجلس، پاسخ مشروحی به استیضاح داد، که یکی از معروفترین نطقهای وی بود و جمله معروف نه آجیل می‌دهیم نه آجیل می‌گیریم را در این سخنرانی بیان داشت.۷

پس از سه سال خانه‌نشینی در ۱۶ خرداد ۱۳۰۵ مستوفی برای بار ششم به نخست وزیری رسید و چندین نوبت کابینه خود را ترمیم نمود. مستوفی پس از کناره گیری از کار در ۱۳۰۶ ش به دنبال اعتراض کارمندان دولت نسبت به کسر حقوقشان تا آخر عمر شغلی اختیار ننمود. سرانجام در ۶ شهریور ۱۳۱۱ بر اثر سکته قلبی فوت کرد.۸

مستوفی گرایشهای روسوفیلی داشت به همین سبب روسها قبل و بعد از پیروزی بلشویکها در این کشور از او حمایت می‌نمودند اما این گرایش مستوفی به روسیه، به منزله وابستگی به این کشور و اعطای امتیاز به آن نبود.۹

۱. مهدی بامداد، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۴،۱۳،۱۲ هجری، ج۱، تهران: زوار، ۱۳۴۷ـ۱۳۵۱، ص ۳۱۸.

۲. ابراهیم صفائی، رهبران مشروطه: مشتمل بر ۲۴ بیوگرافی و شرح جالب و شگفت انگیز کلیه حوادث و وقایع نهضت مشروطه ایران، تهران: جاویدان علمی، ۱۳۴۴ـ ۱۳۴۶، صص ۴۹۵، ۵۰۱ـ۵۰۲، ۵۲۵ـ۵۲۶.

۳. پرویز افشاری، نخست وزیران سلسله قاجاریه، تهران: وزارت امور خارجه، مرکز چاپ و انتشارات، ۱۳۸۳، صص ۱۳۰ـ ۱۳۱.

۴. نجفقلی پسیان، خسرو معتضد، معماران عصر پهلوی، تهران: نشر ثالث؛ نشر آتیه، ۱۳۷۹، صص ۱۷ـ ۱۹.

۵. ابراهیم صفائی، پیشین، ص ۵۲۲.

۶. نجفقلی پسیان، خسرو معتضد، پیشین، صص ۱۷ـ ۱۹.

۷. ابوالفضل قاسمی، الیگارشی یا خاندانهای حکومتگر ایران، تهران: رز، دانش و آرمان، ۱۳۵۴، ص ۲۰۷.

۸. نجفقلی پسیان، خسرو معتضد، ص ۱۹.

۹. پرویز افشاری، ص ۳۲۰.

 

 



 

 

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.