چگونه به‌شکل موثر از دیگران انتقاد کنیم؟

انتظاراتِ بیش‌ازاندازه از افراد مبتدی نامنصفانه است. معمولا چنین کسانی بیش از هرچیز دیگر، به تشویق و دریافت انگیزه نیاز دارند. به‌احتمال بسیار زیاد، پس از تلاش بیشتر و دست‌یافتن به مهارت لازم، خود به اشتباهات طبیعی قبلی‌اش پی می‌برد.

کد خبر : 38749
تاریخ انتشار : دوشنبه 24 مهر 1396 - 12:47

 

به گزارش پایگاه خبری “ججین”   ، شاید بسیاری از ما خاطره خوبی از انتقاد کردن و نقدشدن به‌یاد نداشته باشیم. ممکن است واقعیتی را طوری بیان کرده باشیم که درعوضِ کمک به طرف مقابل، او را ناراحت یا ناامید کرده باشد. احتمال دارد کسی از ما به‌درستی انتقاد کرده باشد، اما درنهایت، به‌جای توجه به برطرف‌کردن ضعف‌ها، ناامید شده و به‌کل از فعالیت خود دست کشیده باشیم. چرا چنین اتفاقاتی می‌افتد؟ چرا بازخورد ما به نتیجه مطلوب منجر نمی‌شود؟ چرا از دیگران بازخورد مطلوب دریافت نمی‌کنیم؟ این مسئله را باید در سه جنبه بررسی کرد: منتقد، موضوع نقد، نقدشونده. برای دریافت پاسخ پرسش‌های فوق، این مقاله را مطالعه کنید.

انتقاد یعنی چه؟

انتقاد به‌معنی بررسی موشکافانه پدیده‌ها یا رویدادهاست و با هدف تشخیص خوب و بد، و مقایسه این دو با یکدیگر، انجام می‌گیرد.

انواع انتقاد

انتقادی که اظهار یا عدم‌اظهار آن، روی زندگی منتقد و نقدشونده تاثیر چندانی ندارد، مثل عدم‌تناسب رنگ کت‌وشلوار مجری تلویزیون با پیراهنش. انتقادی که در آن، عدم‌اظهارنظر فرد به‌قیمت شکسته‌شدن حریم شخصی یا پایمال‌شدن حقوق او تمام می‌شود. این مسئله ممکن است اقتدار و قاطعیت وی را خدشه‌دار و درنهایت او را عصبانی یا افسرده کند. در این نوع انتقاد، نشانه‌های اعتراض یا خودخوری را به‌سادگی می‌توان تشخیص داد.

چه هدفی از نقدکردن داریم؟

در شرایط آرمانی، بی‌تردید مقصود ما از انتقاد باید چیزی غیر از خرده‌گرفتن صِرف باشد. در انتقاد، غالبا فردِ منتقد، شرایط کنونی را نسبت‌به تصویر مطلوبی که در ذهن دارد، ناقص و ناکافی می‌بیند. به همین علت، براساس ذهنیت و معیارهای شخصی‌اش، این ناهماهنگیِ واقعیت با ذهنیت خود را نمایان می‌کند. باوجوداین، باید یادآور شد که تصویر ذهنی هریک از ما انسان‌ها منحصربه‌فرد است، یعنی ممکن است آنچه از نظر یکی کمبود و محدودیت محسوب شود، از نظر دیگری لزوما این چنین نباشد.بر همین اساس، قبل از اظهار نقد، چقدر خوب است مدتی درنگ کنیم و با طرح پرسش‌هایی، به‌طور شفاف به انگیزه‌‌مان انتقاد و پیامدهای احتمالی آن بیندیشیم.

انگیزه‌ انتقاد

برای یافتن هدف انتقاد، با طرح پرسش‌هایی ازاین‌دست، می‌توان به نتیجه مطلوب نزدیک شد: آیا اصلا می‌دانم انتقاد یعنی چه؟ آیا نحوه صحیح و موثر انتقاد را بلدم؟ آیا به آنچه از آن انتقاد دارم، خود نیز به‌شکل متعارف و مطلوب عمل می‌کنم، یا تنها از دیگران انتظار دارم این‌گونه باشند؟ آیا واقعا می‌خواهم به طرف مقابل کمک کنم، یا پی آن هستم که به منافع شخصی‌ام دست یابم؟ در صورتی که قصد کمک دارم، آیا واقعا می‌توانم همراه انتقاد، راهی برای بهبود وضع، پیش پای او بگذارم؟ آیا واقعا طرف مقابل مایل است از من کمک بگیرد، یا من هستم که می‌خواهم دارایی، دانایی و توانایی‌هایم را به‌رخ او بکشم؟ آیا اصلا درباره موضوع نقد، حرفی برای گفتن دارم، یا تنها می‌خواهم ابرازوجود کنم؟ آیا واقعا سعادتمندیِ فرد نقدشونده برای من اهمیت دارد؟ آیا چیزی که به آن انتقاد دارم، واقعا سزاوار نقد است، یا اینکه نتواسته‌ام آن را به‌اندازه لازم درک کنم؟ اگر انتقاد نکنم، بدترین اتفاقی که ممکن است رخ بدهد، چیست؟ آیا مسئولیت آن به‌عهده من خواهد بود؟ آیا از این وضع، نگران یا ناراحت یا زیان‌دیده می‌شوم؟ آیا می‌توانم به‌شیوه‌ای انتقاد کنم که ضمن حفظ احترام طرف مقابل و خود، به او کمک کرده باشم؟ و…

اعلام انتقاد پیش از بررسی شواهد کافی

شاید علت کاستیِ برنامه، مواردی ازاین‌دست باشد: کمبود بودجه، محدودیت نیروی انسانی، بدقولی دیگران، تنگنای زمان، وقوع مسائل پیش‌بینی‌نشده و… . اگر اینها را بدانیم، شاید از انتقاد منصرف شویم یا دست‌کم شکل انتقاد و لحن گفتارمان را تغییر دهیم.انتقاد از کسی یا چیزی، درحالی‌که فرد منتقد خود وضعیت مناسبی ندارد، ناراحتی منتقد ممکن است به‌علت جروبحث با کسی، ترس، خشم، خستگی و دیگر عواملی باشد که انگیزه و تمرکز کافی برای نقد را از او سلب کرده باشد.

انتقاد بدون توجه به میزان تجربه فرد

انتظاراتِ بیش‌ازاندازه از افراد مبتدی نامنصفانه است. معمولا چنین کسانی بیش از هرچیز دیگر، به تشویق و دریافت انگیزه نیاز دارند. به‌احتمال بسیار زیاد، پس از تلاش بیشتر و دست‌یافتن به مهارت لازم، خود به اشتباهات طبیعی قبلی‌اش پی می‌برد.

بازکردن دایره انتقاد

آوردن شاهد، میانجی و حَکَم، پای افراد بیشتری را به ماجرا باز می‌کند. در این حالت، هریک از طرفینِ انتقاد، برای تایید دیدگاه خود، یارکشی می‌کند. این کار احتمالا منجر به کینه‌توزی خواهد شد.

انتقاد شتاب‌زده

اگر فوریت و ضرورتی در انتقاد وجود ندارد، بهتر است کمی‌ خویشتن‌دار باشیم. با سردشدن احساسات و فرونشستن طوفان هیجانات، خودِ فرد، به‌احتمال‌زیاد به اشتباهات خود پی می‌برد. اصلا شاید خودمان متوجه شویم درباره موضوع انتقاد، دیدگاه درستی نداشته‌ایم. اگر این‌طور نشود، انتقادِ همراه با تاخیر ما، آسیب احتمالی کمتری به او وارد می‌کند. مثلا اگر دوست‌مان در کلاس، اسلاید‌هایی ارائه کرد، بلافاصله به او بازخورد ندهیم. به‌نظر می‌رسد اغلبِ افراد در چنین شرایطی، پس از تلاش و تحقیق، بیش از هر چیز به آرامش نیاز داشته باشند. شاید دوست ما آمادگی لازم برای بحث درباره نحوه ارائه خود را نداشته باشد. حتی ممکن است برای اینکه نخواهد روی ما را زمین بزند، در رودربایستی قرار بگیرد و با ما مخالفت نکند. شاید یکی‌دو روز که بگذرد، بهتر و اثرگذارتر بتوان دراین‌باره با او صحبت کرد.

انتقاد از کسی در غیاب او

این کار ضمن کوتاه‌کردن دست منتقد از یافتن شواهد بیشتر، فرصت دفاع را از فرد نقدشونده خواهد گرفت. در ضمن، با مطلع‌شدن دیگران، و یک‌کلاغ چهل‌کلاغ‌کردن، ممکن است آبروی او و اعتبار خودتان در معرض خطر قرار بگیرد. یکی از نمونه‌های بسیار ویرانگری که در این زمینه مشاهده کرده‌ام، انتقاد از کسی است که یا نمی‌خواهیم یا نمی‌توانیم با او روبه‌رو شویم؛ درعوض، عملکرد نامطلوب او را به همسر، فرزند یا دیگر آشنایان او منتقل می‌کنیم.

بلعیدن انتقاد

فرض کنید رفتار کسی شما را آزرده است. تلاش برای انکار یا توجیه واکنش او شاید به‌قیمت ارسال ناموفق پیام شما تمام شود. شاید انتظار داشته باشید طرف مقابل، با مشاهده واکنش غیرصریح شما، خود متوجه رفتار ناپسندیده‌اش بشود و از شما عذرخواهی و دلجویی کند. آن وقت، پس از گذشت چند وقت ممکن است فکر کنید طرف مقابل، خودش را به پررویی زده است، و بار گناه او را سنگین‌تر کنید. درنهایت نیز، به او واکنش درشت‌تری نشان دهید، درصورتی‌که بعدها ممکن است متوجه شوید حق با شما نبوده است.

برشمردن انتقادها

پیشنهاد می‌کنیم جملات خود را با عبارت «من فکر می‌کنم…» آغاز کنید. تاحدامکان از جملات خطابی که با «تو» و «شما» شروع می‌شود، پرهیز کنید. همچنین غالبا استفاده از کلماتی مثل باید، نباید، چرا (با لحن سرزنشگر و…) پیامد چندان خوشایندی نخواهد داشت.قبل از اینکه برای حل مسئله پیشنهاد بدهید، ابتدا فقط به اصل موضوع اشاره کنید. مثلا به‌جای اینکه بگویید «تعدادی لیوان یک‌بارمصرف بگذارید تا مهمانان از آب سردکن آب بنوشند»، کافی است اشاره کنید: «مهمان‌ها تشنه بودند و رفتند سمت آب سردکن. دنبال لیوان می‌گشتند، اما پیدا نکردند.» در این شرایط، به‌احتمال‌زیاد طرف مقابل نه‌تنها در این نکته، بلکه چه‌بسا در کل فرایند پذیرایی بازنگری کند.اگر واکنش‌ها و پیامدها را نیز به او بگویید، اثرگذاری انتقاد شما بیشتر خواهد بود. مثلاً بگویید: «گویا مهمان‌ها از این وضعیت ناراحت بودند، چون چهره‌ها‌ی‌شان اخمو و عبوس به‌نظر می‌رسید. اگر فکر می‌کنید کمکی از من ساخته است، در خدمتم. اگر هیچ کاری نتوانم بکنم، دست‌کم شاید بتوانم چند پیشنهاد بدهم.» احتمالا اگر به این شکل انتقاد کنید، حرفتان اثرگذاری بیشتری خواهد داشت و مخاطب متوجه می‌شود کاستی‌هایی در فرایند پذیرایی‌اش وجود دارد. حال اوست که باید تصمیم بگیرد آیا برای حل این مسئله می‌خواهد کاری بکند یا نه؟ همچنین می‌تواند در صورت تمایل، از شما کمک بگیرد. دیگر لازم نیست نبریده و ندوخته وسط گود بپرید و اظهارنظر کنید. نهایتا اگر برای دریافت کمک به‌سوی شما بیاید، هم برای خودش مفید خواهد بود و هم احترام شما را بیشتر خواهد کرد.

 


 

telegram.me/jajinnews

 

 

 

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

سه + 11 =