چهارمین جلسه رسیدگی به پرونده شرکت نادین فرتاک پارسیان

چهارمین جلسه رسیدگی به متهمان پرونده شرکت نادین فرتاک پارسیان بعد از ظهر امروز به ریاست قاضی صلواتی برگزار شد.

کد خبر : 101418
تاریخ انتشار : چهارشنبه 12 تیر 1398 - 11:31

 

به گزارش پایگاه خبری “ججین، در ابتدای این جلسه رئیس دادگاه اتهامات حسن هاشمی فرزند علی اکبر را قرائت کرد و از او خواست که در جایگاه قرار بگیرد و دفاعیات خود را مطرح کند.

حسن هاشمی پس از قرار گرفتن در جایگاه ابراز کرد: بنده در این شرکت سمتی نداشتم و سپرده‌ها را همه در یک حساب واریز می‌کردیم و سپرده‌ها معمولا به نام خودم واریز می‌شد اما برادرم هم وکالت داشت چرا که باید قراردادها را حضوری امضا می‌کردیم.

وی با بیان اینکه بنده از آخرین نفراتی بودم که در این شرکت سرمایه‌گذاری کردم گفت: من ۵۰ نفر از اقوام و خانواده‌ام را برای سپرده‌گذاری جذب کردم که مبلغ کل آنها حدود ۹ میلیارد و ۴۷۱ میلیون تومان بود هر چند که از این پول‌ها که از  اقوام خود می‌گرفتم چیزی شامل حال من نمی‌شد اما قرار بود از برج چهار به من هم سود برسد که در نهایت هم نرسید و نتوانستم خانه و ماشین خریداری کنم.

این متهم تاکید کرد: فامیل‌های من می‌دانستند که من به شرکت مراجعه می‌کنم و این مبالغ را به شرکت می‌دهم و الان هم شکایتی از من نکرده‌اند آن ۵۰ نفر هم از اقوام را این گونه حساب کردم که مثلا شخصی سرمایه‌گذاری را به نام خودش، همسرش و فرزندانش انجام می‌داد و با این احتساب به ۵۰ نفر رسیده است.

قاضی صلواتی در این هنگام از متهم حسن هاشمی پرسید آیا از آن ۵۰ نفر کسانی هستند که از شما شکایت کرده باشند یا اینکه از شکات کسی هستند که از شما شکایتی داشته باشند.

در این هنگام متهم هاشمی گفت: کسی از اقوام از من شکایتی نداشته است (از میان شاکیان حاضر در جلسه دادگاه نیز کسی از این متهم شکایتی نداشت.)

قاضی صلواتی اظهار کرد: اگر فردا مالی از سمت خانم هاشمی شناسایی شود و اجرای احکام بخواهد آن مال را تقسیم کند بر اساس شکایتی که در کیفرخواست قید شده پول‌ها پرداخت می‌شود.

در این هنگام نماینده دادستان از این متهم پرسید: سپرده‌گذاری را چطور انجام می‌دادید و این ۵۰ نفر را چگونه جذب کردید؟

متهم هاشمی پاسخ داد: شرکت برای سپرده‌گذاران پیامک ارسال می‌کرد.

نماینده دادستان گفت: آیا شما متوجه شدید که شرکت امکان پرداخت سود ندارد.

متهم هاشمی پاسخ داد: ما تا برج ۶ اطلاعی نداشتیم که شرکت نمی‌تواند سودها را پرداخت کند.

نماینده دادستان گفت: شما به سپرده‌گذاران چک می‌دادید اما از آنجایی که می‌گویید از این پول‌ها سودی شامل حال شما نمی‌شد، انگیزه شما از ارائه چک به بستگانتان چه بود؟

متهم هاشمی گفت: اوایل چک نمی‌دادم اما اواخر که مبالغ بالا رفته بود چک می‌دادم و من برای جلب اعتماد دو طرف چک می‌دادم چرا که آنها هم پول داده بودند این چک‌ها برای آن بود که مشخص شود از چه کسی چه مقدار پول گرفته‌ام. همچنین این چک‌ها برای این بود که اگر روزی از دنیا رفتم مشخص شود که هر کس چقدر سرمایه‌گذاری کرده است.

نماینده دادستان از متهم هاشمی پرسید: آیا به نحوه فعالیت خانم هاشمی علم داشتید؟

متهم پاسخ داد: بله داشتم.

این متهم ادامه داد: بنده آبرو و سرمایه‌ام رفته و به من مجرم و اخلالگر هم می‌گویند بستگانم از اینکه می‌دیدند من ماشین و سرمایه مغازه‌ام را فروخته ام و در این شرکت سرمایه‌گذاری می‌کنم به من اعتماد می‌کردند.

در این هنگام قاضی صلواتی  از این متهم پرسید شما چقدر سرمایه‌گذاری کرده بودید؟

متهم پاسخ داد: با سودش دو میلیارد تومان سرمایه‌گذاری کرده بودم و اصل مبلغ سرمایه‌گذاری حدود ۵۰۰ میلیون تومان بود.

قاضی پرسید: برای شما این سوال پیش نیامد که خانم هاشمی چطور سودهای تا ۵۰۰ درصد را پرداخت می‌کند؟

حسن هاشمی گفت: چرا اما ما را طمع گرفت و در این باره پیگیر هم شدم و از مرجع تقلید هم استفتاء گرفتم که گفت اگر مورد معامله مشخص باشد، مشکل شرعی ندارد.

متهم گفت: من زمانی که از خانم هاشمی درباره فعالیت‌هایش می‌پرسیدم می‌گفت ما زعفران و زرشک را می‌فروشیم که چندین برابر سود دارد.

قاضی صلواتی گفت: شما معامله‌ها را دیده بودید یا می‌شنیدید.

متهم گفت: اعضایی که به قزاقستان رفته بودند در این باره توضیح داده بودند.

قاضی صلواتی در این هنگامه بار دیگر با قرائت اتهامات حسن هاشمی از او خواست که آخرین دفاعیات خود را مطرح کند.

متهم نیز گفت: دفاع خاصی نداریم و تابع قوانین جمهوری اسلامی هستم و فقط تقاضای تخفیف دارم.

در ادامه جلسه قاضی صلواتی از متهم محسن ثابت قدم راسخ فرزند علیرضا خواست که در جایگاه قرار بگیرد و از اتهامات خود دفاع کند.

متهم ثابت‌قدم راسخ گفت: همان‌طور که همه مردم اعتماد کردند من هم اعتماد کردم اما موضوع اعتماد من ایده‌هایی بود که می‌دیدم. آن ایده‌ها این بود که خانم هاشمی حتی مواقعی چک‌ها را زودتر از موعد مقرر پاس می‌کردند.

وی با بیان اینکه قراردادها، قرارداد دستی بود، عنوان کرد: در این قراردادها بحث سرمایه‌گذاری مطرح بود اما بعدها فهمیدم که این اتفاق افتاده است یعنی فهمیدم سرمایه‌گذاری و مضاربه متفاوت است اما در قرارداد هر دو لغت ذکر شده بود.

این متهم خاطرنشان کرد: من هر موقع از خانم هاشمی مجوزهایشان را می‌خواستم می‌گفت مجوزها طبقه‌بندی شده است و نمی‌توانم به شما نشان دهم حال اگر قرار است اخلال صورت گرفته باشد باید از یک کارشناسی مالی دقیق بیرون بیاید.

این متهم بیان کرد: به این دلیل که من به آن شرکت می‌رفتم می‌دیدم چه اتفاقی می‌افتد از زمانی که متوجه شدم این شرکت خلف وعده می‌کند من هم دیگر مبلغی ندادم زمانی به آنجا رفتم و درگیری ایجاد کردم عده‌ای گفتند چرا درگیری ایجاد می‌کنی و من هم گفتم بالاخره سرمایه‌گذاری کرده‌ایم.

متهم ثابت‌قدم راسخ تصریح کرد: من چهار ماه به دفتر رفت و آمد داشتم و افرادی را آنجا می‌دیدم که در پست‌های مختلف فعالیت می‌کردند من بعضی روزها هشت یا نه ساعت در دفتر می‌نشستم که خانم هاشمی را ببینم اما یک روز که آنجا درگیری ایجاد کرده بودم ساعت ۱۱ خودش را به دفتر رساند.

این متهم با بیان اینکه ما بعدا متوجه شدیم که می‌توانیم حکم جلب بگیریم، عنوان کرد: من برای حل این مشکل خیلی تلاش می‌کردم. یک روز که بسیاری از طلبکارها جلوی درب شرکت جمع شده بودند درب را به روی من بستند و کسی باور نمی‌کرد که این شرکت زمین خورده باشد اما من باور کردم.

این متهم ابراز کرد: وقتی این اتفاق افتاد می‌خواستم مشکل را حل کنم و پول بستگانم را بدهم و کسانی هم که به من پول می‌دادند می‌دانستند قرارداد فیمابین با آنها ندارم و این موضوع را به بستگانم گفته بودم.

وی با اشاره به رغبت بستگانش جهت سرمایه‌گذاری در این شرکت گفت: در اردیبهشت سال ۹۵ خانم هاشمی را دیدم و به او گفتم تعدادی از بستگانم می‌خواهند وارد این کار شوند و شما قوت قلبی به من بده تا مطمئن شوم.

خانم هاشمی گفت: ما تا سال ۱۴۰۰ هستیم.

متهم ثابت‌قدم راسخ گفت: در ادامه این ماجرا بستگانم با احتیاط باز هم مبالغی را دادند اما خودم شروع کردم و خسارت‌ها را جبران کردم در سال ۹۵ بود که خودم اقدام کردم که این مشکل را حل کنم.

وی با بیان اینکه اینجا تنها جایی است که به من فرصت دفاع داده‌اند، گفت: من حدود چهار یا پنج میلیارد تومان سرمایه‌گذاری کردم و از بستگانم حدود ۳.۵ میلیارد تومان پول گرفتم.

قاضی صلواتی در این هنگام پرسید: آیا شما از این شرکت چک دارید و اگر دارید مبلغ آن چک‌ها چقدر است؟

متهم پاسخ داد: عدد چک‌های من ۳۲ میلیارد تومان است.

قاضی صلواتی پرسید: آیا شما به سپرده‌گذاران چک می‌دادید؟

متهم گفت: به چند نفر چک می‌دادم.

قاضی گفت: آیا کسی چک‌ها را به اجرا گذاشته است؟

متهم گفت: چند نفر چک‌ها را به اجرا گذاشتند که خودم پرداخت کردم و الان شاکی ندارم.

قاضی صلواتی گفت: مطرح شده که شما برخی پول‌ها را که دریافت می‌کردید به شرکت نمی‌بردید؟

این متهم در پاسخ گفت: من اگر چک می‌دادم در همان روز پاس می‌شد، بنده هیچ نیازی به پول سپرده‌گذاری بستگانم نداشتم و مبالغی را که از آ‌نها می‌گرفتم به خانم هاشمی می‌دادم.

متهم ثابت‌قدم راسخ گفت: بنده در آبانماه همه را جمع کردم و گفتم من مشکل اصل پول شما را حل می‌کنم و برای این کار بعضی چک‌ها را به شخصی می‌دادم که در ازای آن بتوانم اصل پول بستگانم را برگردانم.

قاضی صلواتی خطاب به متهم گفت: قرارداد شما با چه سودی منعقد شده بود؟

متهم پاسخ داد: قراردادی که با خانم هاشمی داشتم، سودهای ۳۰ تا ۳۵ درصد و حتی ۱۰۰ تا ۱۵۰ درصد را شامل می‌شد.

 


 

 

 

 

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

یازده − نه =