چرا در بحران اینگونهایم؟
«ما ماشین نداریم. اگر کسی ماشین شاسیبلند دارد با ما تماس بگیرد. به محض اینکه ماشین جور شود، عازم مناطق زلزلهزده هستیم». این یکی از پیامهایی بود که در روزهای اخیر، در شبکههای اجتماعی دست به دست میشد. گروهی از دوستان که با هم یک گروه جمعآوری کمک ایجاد کرده بودند تا پول و غذا و نان و آب به مناطق زلزلهزده برسانند، بعد از جمعآوری مقداری هدیه متوجه شده بودند که با ماشین خودشان نمیتوانند به سمت غرب بروند!
به گزارش پایگاه خبری “ججین” به نقل از خبرگزاری ایسنا، حتما شما هم در چند روز اخیر هزاران پیام مشابه این را دیدهاید. عده زیادی از آدمهای مشهور در شبکههای اجتماعی، بیش از همه در اینستاگرام و تلگرام، ستادهای کوچک کمکرسانی ایجاد کرده بودند. هر کدام چند ده میلیون پول، مقداری مواد غذایی و آب بستهبندیشده، نوار بهداشتی و پتو و بعضیهایشان اسباب بازی و کتاب و لباس و مانند اینها جمع کردند و راه افتادند یا قصد کردند که راه بیفتند به سمت مناطق زلزلهزده.
در این میان، گروهی از فعالان شبکههای اجتماعی هم بودند که به «اینفلوئنسرها» معروف هستند و صفحههایشان چند ده هزار کاربر دارد و توانستند از برخی برندها و نامهای تجاری کمکهایی دریافت کنند تا با آنها راهی کرمانشاه و روستاهای ویرانشده بشوند.
موج جمعآوری کمکهای مردمی توسط آدمهایی که مسئولیتی در مدیریت بحران نداشتند، در سه یا حتی چهار روز اول بعد از زلزله در اوج خود بود. توصیهها و نگرانیهای مردمی که حرف میزنند، بیشتر ناشی از تجربه زلزلههای قبلی بود. در «زلزله بم»، تا روزها کسی به یاد نداشت که زنان در زلزله هم به نوار بهداشتی نیاز دارند و مدام از در و دیوار به همه توصیه میشد که برای زلزلهزدهها نوار بهداشتی بفرستند. حتی با اتکا به نتایج برخی تحقیقات، توصیه میشد که وسایل پیشگیری از بارداری همراه ببرند و بین مردم توزیع کنند.
خیلی از فعالان مدنی و مدیران ستاد بحرانهای خصوصی و خانوادگی هم این توصیهها را جدی گرفتند و تکرار کردند و کالا جمع کردند و راه افتادند به سمت مناطق زلزلهزده اما آخر هفته یکباره روشن شد که متاسفانه «نه هر که سر بتراشد، قلندری داند».
ترافیک در مبادی ورودی مناطق زلزلهزده، کار امدادرسانی را دچار اختلال کرد. آنها که بعد از چندین ساعت ترافیک با کمکهایی به اندازه صندوق عقب یکی دو ماشین بالاخره به مناطق زلزلهزده رسیدند، گاهی با برخوردهای تند ماموران امدادی، نظامی و انتظامی رو به رو شدند؛ درست مثل تجربه زلزله بم و ورزقان. خود این امدادگران خودخوانده، میرفتند که تبدیل به یکی از بحرانهای منطقه بههمریخته شوند. جای اسکان مشخصی نداشتند، غذا برای خوردن نداشتند، نیازهای بهداشتیشان تامین نشده بود و تازه در بیخبری از فرایند امدادرسانی که جزئیات آن طبعا در ستاد مدیریت بحران در دسترس بود، به هر روستایی که رسیدند و هر خانوار بدون چادری که دیدند یک بار نوشتند که «اوضاع امدادرسانی فاجعهبار است»، «مردم در سرما بدون چادر ماندهاند»، «آب نیست»، «غذا نیست»، «سرپناه نیست» و «همه در مورد امدادرسانی دروغ میگویند».
تاکید بر ادعای دروغگویی ستاد مدیریت بحران در مورد «مدیریت بحران»، باعث شد کمکهای بیشتری از طرف مردم به طرف افراد غیرمسئول سرازیر شود و ماجرا ادامه پیدا کرد! نتیجه؟ کوهی از کالاهای دستدوم که قابل استفاده نبود، در مناطق زلزلهزده انبار شده است، در حالی که عده زیادی از کسانی که به مناطق زلزلهزده سرازیر شده بودند در شبکههای اجتماعی مینوشتند که «برخی نیروها کمکهای غذایی را جمع میکنند و اجازه نمیدهند خودمان کمکها را به مردم برسانیم». کنسروهای تاریخ مصرف گذشته در مناطق زلزلهزده کشف شد که اگر بین مردم توزیع میشد معلوم نبود چه هزینههای دیگری به مناطق بحرانزده اضافه میکرد!
حالا در مناطق زلزلهزده کپههایی از آب معدنی اینجا و آنجا انبار شده است در حالی که مثلا چراغ خوراکپزی، لباس گرم و نیازهای مربوط به هفتههای بعد، همه روی هوا ماندهاند.
هلال احمر هر چند بسیار دیر اما بالاخره بعد از پشت سر گذاشتن چندین روز بحرانی، حضور در شبکههای اجتماعی را پذیرفت و حساب توییتریاش مشغول پاسخگویی به برخی شبههها و توضیح شرایط شد. ستاد مدیریت بحران در همین حد هم همت نکرد؛ در حالی که ایجاد ستاد خبری و معرفی مقام مسئول در مورد اعلام اعداد و ارقام خسارتها، تلفات و نیازها باید در چنین شرایطی اولین تصمیم ستاد برای ارتباط با مردم و کمکردن از نگرانیها باشد. به همین دلیل، تا همین آخر هفته هم امرای ارتش، فرماندهان سپاه، هلال احمر، مقامات ستاد بحران، دولتیها، مجلسیها و حتی کارگردانهای سینما که برای «بازدید از منطقه» عازم غرب کشور شده بودند، درباره کمکرسانی، آمار کشتهشدهها و احتمال بروز بیماریهای واگیر در منطقه، اظهارنظر میکردند و اطلاعاتی منتشر کردند که هر کدام تکهای از پازل بحران بعد از زلزله غرب کشور شد.
از یک زاویه میشود مساله را به نوعدوستی عمیق مردم تفسیر کرد. بیتردید صفهای طویل اهدای خون و حجم بالای کمکهای مردمی و حتی همان تصویر هوایی صداوسیما از انسداد راههای ورودی به مناطق زلزلهزده به دلیل حجم بالای ترافیک خودروهای شخصی که برای کمک به مردم روانه این مناطق شده بودند، چشم و دل هر بینندهای را از این حس والای نوعدوستی و فداکاری، لبریز میکند و نشان میدهد که همچنان با گذشت قرنها، این کلام زیبای سعدی که «چو عضوی به درد آورد روزگار، دگر عضوها را نماند قرار»، جلوههایی واقعی و عملی دارد. قطعا این وجه ماجرا، قابل افتخار و مباهات است و نه تنها هیچ ایرادی متوجه آن نیست بلکه باید همه در جهت تقویت چنین روحیهای تلاش کنند.
اما اینجا بحث بر سر روش مواجهه با بحران است که بیشک ایرادهایی را میتوان متوجه آن دانست. برخی از ما مردم، وقتی با فاجعهای روبهرو میشویم که برایمان بار احساسی دارد، به شبکههای اجتماعی مراجعه میکنیم و آه و نالهمان را آنجا بروز میدهیم، با زیر سوال بردن روند طبیعی امدادرسانی در چنین شرایطی خودمان را منتقد نشان میدهیم و با به اشتراک گذاشتن شعر و عکس، روحیه هنریمان را در مواجهه با فاجعه به رخ میکشیم. همه اینها برای ما نوعی تعریف «هویت» خودمان است. «ما» کسانی هستیم که ناراحتیم، «ما» کسانی هستیم که کمک میکنیم، «ما» کسانی هستیم که منتقدیم، با فرهنگیم، نوعدوستیم و … و گروهی دیگر از این «ما» که طبعا به جبر زمانه کوچکتر است، «ما»یی است که به مناطق زلزلهزده میرود، با دست خود کمک پخش میکند، منبع اخبار دست اول برای شما مصرفکنندههای شبکههای اجتماعی است، در دل بحران است و به شما میگوید که اینجا چه خبر است. «ما» میخواهیم در فاجعه خودمان را معنی کنیم و به خودمان و دیگران بگوییم که «ما»ی واقعی چه کسی هستیم، چقدر ارزشمندیم و چقدر مفید و موثریم.
در مورد برخی مسئولان هم تقریبا چنین رویکردی وجود دارد. همه مایل هستند در رسانهها حاضر باشند تا «خود»شان را نشان بدهند. نشان بدهند که اهمیت میدهند و کار میکنند. نه تنها به این دلیل که مسئولیت دارند، بلکه به این دلیل که باید در برابر تصویری که بزرگنمایی میشود و نقصهای امدادرسانی را برجسته میکند و میگوید «مسئولان هیچ کاری نکردهاند»، ایستاد!
برای آنچه رخ داده است میشود دو علت در نظر گرفت. اولی که شاید در این مقطع زمانی مهمتر است، اینکه «رسانه رسمی در پوشش اخبار بحران، شکست خورده است». این مساله تنها شامل صداوسیما، خبرگزاریها و روزنامههای این جناح و آن جناح نیست. حتی ناشی از دور بودن رسانهها از محل حادثه و غلبه سرعت اینترنت بر آهستگی رسانههای چاپی هم نیست بلکه بیشتر ناشی از این است که روزنامهنگاران و مدیران خبر، هیچ کدام، هرگز برای پوشش بحران آماده نشدهاند. یعنی نه آموزشی در این مورد دیدهاند، نه خودشان را نیازمند آموزش دانستهاند. ستاد مدیریت بحران، چنانکه از اسمش پیداست، باید «بحران» را «مدیریت» کند اما میبینیم که خودش در عرصه خبررسانی دچار بحران است. معلوم است که – متاسفانه – نمیشود از این ستاد انتظار داشت برای چنین شرایطی آماده شده باشد، دورهای برای روزنامهنگاران برگزار کرده باشد یا حتی دستورالعملی منتشر کرده باشد که بتواند از بار مشکلات کم کند. طبعا در چنین شرایطی شایعاتی مثل «خودداری از کمک به روستاهای سنی و اهل حق»، اصرار بر اینکه «در مناطق زلزلهزده، آب، غذا، چادر، امکانات بهداشتی و … وجود ندارد» و پیشافتادن چهرههای شبکههای اجتماعی از نهادهای رسمی برای جمعآوری کمکها قابل پیشبینی و پذیرش است.
اما آنچه در مرحله دوم باید به آن توجه شود و بسیار عمیقتر از مساله اطلاعرسانی و پوشش بحران است، «بحران هویت ما» است؛ یک جماعت کارشناس در مورد همه چیز، ناباور و مشکوک به همه چیز و همه کس، فحاش در برابر کوچکترین ادعاهای مخالفی که حقانیت ما را مورد پرسش قرار دهد و البته بیش از همه اینها «ناآماده برای برخورد با بحران»!
«سست کوشی» عنوانی است که شاید دقیقا مناسب شرایط فعلی ما نباشد. به جماعتی که ابراز همدردی و مشارکت و اعلام نظر را به شبکههای اجتماعی محدود میکنند و همین قدر برایشان «کافی» است، میگویند «سست کوش». شاید خیلی از ما در این زلزله، با اهدای هر چیزی که به ذهنمان رسیده است، تلاش کرده باشیم که جزو جماعت سست کوشان نباشیم اما آیا تنها هدیه دادن کافی است؟ اگر همین حالا که در پایان خواندن این متن هستید، زلزله، آتشسوزی، سیل، طوفان یا تند باد، استان، شهر یا خانه شما را تکان بدهد و به هم بریزد، آیا آماده برخورد با آن هستید؟ آیا بچههایتان آماده برخورد با آن هستند؟ آیا شما میتوانید اعضای خانواده خودتان را در بحران حفاظت کنید؟ بالاخره نباید یک روزی از راه برسد که با وجود «ابراز نگرانی در مورد همه چیز»، دست به «اقدامات عملی» هم بزنیم؟
ایسنا – فاطمه کریمخان
برچسب ها :اینفلوئنسرها ، بلایای طبیعی ، ججین ، رفتار مردم ، زلزله
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰