پیامبر اسلام، اسوه جهاد با نفس
قرآن کریم گذشته از توصیه به تقوا و خودسازی، اسوههایی را در صفات انسانی ارائه میدهد.
به گزارش پایگاه خبری “ججین“، کاملترین سرمشق و اسوه اخلاق در سراسر تاریخ و گستره جهان، حضرت ختمی مرتبت محمد بن عبداللّه صلی الله علیه وآله است. در وصف آقایی و مهربانی و گذشت حضرت، در ابتدا از قرآن و سپس سیره حضرت نمونههایی بیان میشود تا سرمشق ما، در پیروی از آن حضرت باشد
قرآن میفرماید:
ای پیامبر! به برکت رحمت خدا بود که با آنان نرم خو شدی، اگر درشت خو بودی و سنگدل، از گردت پراکنده میشدند، پس عفوشان کن و [ از خدا ]برایشان بخشایش بخواه و در کارها با آنان مشورت کن و هرگاه [ به اجرای کاری] مصمم شدی بر خدا توکل کن که خدا توکل کنند گان را دوست میدارد.[۱]
آنقدر حضرت مهربان است که هر حادثه ناگواری که برای مردم پیش آید، او را نگران و ناراحت میکند:
همانا رسولی از خود شما به سویتان آمده است که رنج بردنتان بر او گران میآید و سخت دلبسته شماست و با مومنان مهرورز و مهربان است.[۲]
در زمینه بزرگواری و گذشت آن حضرت نوشته اند:
بد رفتاری و بیحرمتی را نسبت به شخص خود، با نظر اغماض مینگریست، کینه مسلمانی را در دل نگاه نمیداشت و در صدد انتقام بر نمیآمد و همواره عفو و بخشایش را بر انتقام مقدم میداشت. در جنگ احد با آن همه وحشیگری که نسبت به شهدا شده بود و شهیدان از جمله سیّد شهیدان، حضرت حمزه را مثله کرده بودند و حضرت از مشاهده پیکرهای پاره پاره آنان به شدّت متالم و ناراحت بود، دست به عمل متقابل با کشتگان قریش نزد و بعدها که بر آن جنایتکاران، مثل ابو سفیان و هند جگر خوار تسلط یافت در مقام انتقام بر نیامد و حتی ابو قتاده انصاری را که میخواست زبان به دشنام آنها بگشاید، از بدگویی منع کرد، پس از فتح خیبر، جمعی از یهودیان که تسلیم شده بودند غذایی مسموم برایش فرستادند او از سوء قصد آنان آگاه شد، اما آنها را به حال خودشان رها کرد. بار دیگر زنی از یهود دست به چنین عملی زد و خواست زهر در کامش کند او را نیز عفو کرد.
«عبداللّه بن ابىّ» ـ سر دسته منافقان شناخته شده مدینه ـ که با ادای شهادت به توحید و تظاهر به اسلام مصونیت یافته بود، از این که با هجرت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله به مدینه بساط ریاست او برچیده شد، عداوت آن حضرت را در دل میپرورانید و با یهودیان مخالف اسلام نیز سر و سرّی داشت و از کار شکنی و کینه توزی و شایعه سازی بر ضد پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرو گذار نبود، همو بود که در غزوه بنی المصطلق میگفت: هنگامی که به مدینه برگشتیم این طفیلیهای زبون (یعنی مهاجران) را از خانه خود بیرون میرانیم.[۳] یاران رسول اکرم که دل پرخونی از او داشتند، بارها از حضرت اجازه خواستند که او را به سزایش برسانند، ولی آن حضرت نه تنها اجازه نداد، بلکه با مدارا با او رفتار میکرد و در بیماریاش به عیادتش رفت و سر جنازهاش حاضر شد و بر او نماز خواند.
در مراجعت از غزوه تبوک، جمعی از منافقان برای کشتن حضرت توطئه کردند که به هنگام عبور از گردنه، شترش را رم بدهند تا در پرتگاه سقوط کند، ولی حضرت از مجازاتشان صرفنظر کرد و حتی با اصرار یاران، نام آنان را فاش نساخت.[۴]
خدا در قرآن کریم، خطاب به حضرت میفرماید:
و تو را تنها برای آن فرستادیم که برای اهل جهان رحمتی باشی.[۵]
در پی عفو باش و به نیکی امر کن و روی از نادانان برگردان.[۶]
بدیهی است ما نیز اگر بخواهیم مورد رحمت الهی قرار بگیریم باید در سایه پیامبر رحمت حرکت کنیم. قرآن کریم میفرماید:
و از خدا و رسول او اطاعت کنید، باشد که مشمول رحمت شوید.[۷]
صرف ادعا و نام مسلمانی انسان را به جایی نمیرساند. باید خوش اخلاق باشیم تا شباهت به او پیدا کنیم، در حدیثی از حضرت آمده است:
هر که مسلمان است نباید نیرنگ و فریبکاری نماید، زیرا که من از جبرئیل شنیدم میگفت: نیرنگ و خدعه در آتش است… کسی که مسلمانی را گول بزند از ما نیست، کسی که به مسلمانی خیانت بکند از ما نیست،… جبرئیل روح الامین از نزد پروردگار عالمیان نزد من نازل شد و گفت:ای محمد! بر تو باد به حسن خلق، زیرا که اخلاق بد، خیر دنیا و آخرت را از بین میبرد. بدانید که شبیهترین شما به من، خوش خلقترین شماست.[۸]
امام حسین علیهالسلام میگوید: از پدرم علی علیهالسلام درباره سکوت پیامبر صلی الله علیه وآله پرسیدم، فرمود:
در حالت سکوت، بسیار بردبار بود و میاندیشید، در حال سکوت هم در میان جمع، به طور یکسان به همه عنایت داشت و به گفتار همه توجه میکرد. بردباری و شکیبایی در او جمع بود، چیزی او را به خشم نمیآورد و دلگیرش نمیکرد. به چهار چیز به شدّت پایبند بود: انجام دادن کارهای پسندیده تا سرمشق دیگران باشد؛ دوری از همه کارهای زشت، تا با عمل، مردم را از ارتکاب اعمال ناشایست نهی نماید؛ اندیشه دربارهکارهایی که به صلاح امّت اسلامی باشد؛ اقدام به آنچه که موجب خیر این جهان و آخرت مسلمانان باشد.[۹]
در حدود سال دهم هجرت ـ که شهرت پیامبر صلی الله علیه وآله در همه جا پیچیده بود، آمد و رفتها و ملاقات با ایشان زیاد گشت ـ عربی بیابانی به خدمت پیامبر صلی الله علیه وآله میآید. وقتی میخواهد با آن حضرت حرف بزند، بر اساس آن چیزهایی که شنیده بود، رعب و ترس او را میگیرد و زبانش به لکنت میافتد.
پیامبر رحمت، از این حالتی که برای آن عرب پیش آمده ناراحت میشود و میفرماید: از دیدن من، زبانت به لکنت افتاد؟! رسول رحمت، فورا آن عرب بیابانی را در بغل میگیرد و به گرمی او را میفشارد تا او مهربانی و محبت حضرتش را لمس نماید و با لفظ برادر خطاب به او میگوید:ای برادر! «هوّن علیک؛ آسان بگیر!» از چه میترسی؟ من از آن مستبدانی که تو خیال کرده ای نیستم،… من، پسر آن زنی هستم که با دست خودش از پستان بز شیر میدوشید. من مانند برادر تو هستم؛ هرچه میخواهد دل تنگت بگو.[۱۰]
پیامبر صلی الله علیه وآله حکومت تشکیل داد، ولی روش و منش او مثل سایر حاکمان نبود، حکومتهایی که تا آن زمان بر روی کره زمین تشکیل شده بود، یا به وسیله سرداری نظامی بود که از قدرتش استفاده میکرد، یا خان و رئیس قبیله و بزرگ ایل و عشیرهای که از افراد عشیره بهره گرفته و حاکم مطلق شده بودند، ولی او حاکم مطلق العنان نشد، از زور استفاده نکرد، مهر را به جای قهر رواج داد. دولتش محدود و ملّتش آزاد بودند.
دولت پیامبر صلی الله علیه وآله به جرم واهی، کسی را زندانی نکرد، تبعید نکرد، مردم را تحت نظر ماموران قرار نداد. مکالمات سرّی آنان را استراق سمع نکرد، کسی را از کسب و کاری ممنوع نساخت، تفتیش عقاید نداشت، کسی را به عقیدهای مجبور نساخت، کافران را در عقیده خود آزاد گذاشت، حق اعتراض برای هر کسی قائل شد. این دستور عالی همه جا حکمفرما بود که «همه افراد ملت به منزله شبان هستند و همگان مسئول رعیت خود». حکومتش حکومت خدا بر مردم بود که حکومت مردم بر مردم است و دولت را خدمتگزار مردم قرار داد نه صرفا رئیس مردم.[۱۱]
(منبع، کتاب جهاد با نفس)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[۱]. آل عمران، آیه ۱۵۹: « فَبِما رَحْمَهٍ مِنَالله لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنْتَ فَظّاً غَلِـیظَ القَلْبِ لاَنْفَـضُّوا مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشاوِرْهُمْ فِی الاَمْرِ فَاِذا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلیالله اِنَّالله یُحِبُّ المُتَوَکِّلِـینَ ».
[۲]. توبه، آیه ۱۲۸: « لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ اَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُـوْمِنِـینَ رَوُفٌ رَحِـیمٌ ».
[۳]. منافقون، آیه ۸٫
[۴]. محمد صلی الله علیه وآله خاتم پیغمبران، ص ۳۸۵ ـ ۳۸۶ با اندکی تلخیص و مهریزی، امتاع الاسماع، ج ۱، ص ۴۹۶٫
[۵]. انبیاء، آیه ۱۰۷: « وَما اَرْسَلْناکَ اِلاّ رَحْمَهً لِلْعالَمِـینَ ».
[۶]. اعراف، آیه ۱۹۹: « خُذِ العَفْوَ وَاْمُرْ بِالعُرْفِ وَاَعْرِضْ عَنِ الجاهِلِـینَ ».
[۷]. آل عمران، آیه ۱۳۲: « وَاَطِـیعُواالله وَالرَّسُولَ لَعَلَّـکُمْ تُرْحَمُونَ ».
[۸]. شیخ صدوق، امالی، مجلس ۴۶، ص ۲۷۰، ح ۵: «قال صلیالله علیه وآله: من کان مسلماً فلا یَمکر و لا یَخدع، فانّی سمعتُ جبرئیلَ یقول: انّ المکرَ و الخدیعهَ فی النارِ ثمّ قال: لیس منّا من غَشَّ مسلماً، و لیس منّا من خان مسلماً ـ ثمّ قال ـ انّ جبرئیل الروحَ الامینَ نَزَل من عند ربّ العالمین، فقال: یا محمد! علیک بحُسنِ الخُلق؛ فانّ سوءَ الخُلق یَذهبُ بخیرِ الدنیا و الآخرهِ، الا و انّ اشبهَکم بیاحسنُکم خُلقاً».
[۹]. اسماعیل اصبهانی، دلائل النبوه، ج ۱، ص ۱۴۷٫
[۱۰]. مرتضی مطهری، سیری در سیره نبوی، ص۷۲ ـ ۷۳؛ خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج ۶، ص ۲۷۵ و سیدمرتضی حسینی فیروزآبادی، فضائل الخمسه، ج ۱، ص ۱۸۴٫
[۱۱]. ر.ک: دلشاد تهرانی، سیره نبوی، منطق عملی، دفتر دوم، ص ۶۹ ـ ۸۹٫
*قرآن کریم گذشته از توصیه به تقوا و خودسازی، اسوههایی را در صفات انسانی ارائه میدهد. کاملترین سرمشق و اسوه اخلاق در سراسر تاریخ و گستره جهان، حضرت ختمی مرتبت محمد بن عبداللّه صلی الله علیه وآله است
*پیامبر صلی الله علیه وآله حکومت تشکیل داد، ولی روش و منش او مثل سایر حاکمان نبود، حکومتهایی که تا آن زمان بر روی کره زمین تشکیل شده بود، یا به وسیله سرداری نظامی بود که از قدرتش استفاده میکرد، یا خان و رئیس قبیله و بزرگ ایل و عشیرهای که از افراد عشیره بهره گرفته و حاکم مطلق شده بودند، ولی او حاکم مطلق العنان نشد، از زور استفاده نکرد، مهر را به جای قهر رواج داد. دولتش محدود و ملّتش آزاد بودند
telegram.me/jajinnews
برچسب ها :اسوه ، ججین ، جهاد با نفس ، پیامبر اسلام
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰