۳ پای ثابت سوگواری بوشهریها
نواختنشان از یک ربع کمتر نمیشود و شبهای تاسوعا و عاشورا گاهی تا یک ساعت. سردسته دمامیها و نوحهخوانها شالی بر کمر یا به دور گردن میاندازند.
به گزارش پایگاه خبری “ججین” ، نواختن سنج و دمام بههمراه بوق در مرثیه و تعزیه و آیین سینهزنی و زنجیرزنی اقلیمهای جنوبی، بهویژه استان بوشهر به استناد قدیمیهای ریشسفید که عمری زیر بیرق امام حسین (ع) سینه زدهاند و اشک ماتم ریختهاند، پیشینهای به بلندای تاریخ سوگواری دارد. سالهای متمادی است که در این آبادی در ماه محرم نخل عزا میآرایند و علم ماتم میافرازند. یک هیئت ویژه مسئول برگزاری مراسم سنج و دمام و بوق هستند که از ملزومات لاینفک پیش از سینهزنی و عزاداریاند. نوحههای پامنبری، خواندن کتاب روضه و سخنرانی و دستآخر گریز روضهخوان و خطیب به صحرای کربلا همراه با مویه و ضجه حاضران که به پایان آمد، سفره میکشند و شام عزاداری میآورند. شام و ناهار ماه محرم در منطقه بوشهر به شام امام حسین معروف است، حتی گاهی ماه عزاداری و محرم هم به ماه حسین تعبیر میشود. جوانان و نوجوانان بیصبرانه گوشبهزنگند که سفره کشیده شود. شامی بخورند و به پیشباز هیئت بروند. بانگ هیئت سنج و دمام که به پا میخیزد، شور و هیجانی ایجاد میشود که وصفناپذیر است. خرد و کلان و پیر و جوان از خانهها یا تکایا بیرون میآیند. برخی به نظاره میایستند و برخی دیگر هیئت را تا میعادگاه که در حقیقت محل سینهزنی است و مابقی هیئتهای شهر نیز مجتمع میشوند، مشایعت و بدرقه میکنند. پیاده با آنها راه میآیند و آرام سینه میزنند. گاهی در این مسیر موکبهایی برپا شدهاند که هیئت و همراهان را به چای و شربت میهمان میکنند و خسته نباشیدی میگویند. مردان هیئتی، کوبنده و خنیاگر، یونیفورمی مشکی و خاموش به تن دارند و ترجیحا تهریشی. جلودارشان که از دور بانگ برمیآورد تا چندین کوچه و کوی آنطرفتر پژواکش میپیچد. بوق، پیشآهنگ مراسم سینهزنی و زنجیرزنی است. به اعتراف موسیقیشناسی قومی یا اتنوموزیکولوژی این ساز تنها ساز فولکلوری است که در بوشهر همچنان یک پای ثابت عزا و ماتم مانده است. نوازنده و خنیاگر آن را به سمت آسمان بالا میبرد و از روزنه زیرین آن بوق را به رعشه و لرزه درمیآورد. بوقها در بوشهر حق آب و گل دارند. با قدیمیها ایاغترند. بوقهای پیشین بیشتر از جنس شاخهای گوزن و بز کوهی بودهاند. خاستگاهی آفریقایی داشتهاند یا هندوستانیتبار بودهاند، ولی بوقهای فعلی، مصنوعی و از جنس چوب یا فلزند. بوقهای مساجد کهن بوشهر که دیرینگی قابلملاحظهای در برپایی مجالس عزا به این سبکوسیاق دارند، مانند مسجد شنبدیها، مسجد بهبهانیها، جفرهایها و کوتیها آذینبندی شدهاند. تاجی از جنس نقره بر قسمت فوقانی بوق تعبیه شده است. گاهی گردنآویزی حکاکیشده هم از جنس نقره یا استیل بر آن حمایل میکنند. هوادارانش برای نواختن و بهصدادرآوردنش سر و دست میشکنند و از کول هم بالا میروند. آنکه مینوازدش، نفسی ممتد میخواهد. خواهان بیشمار دارد و مرد میدان به شماره. صدای کوبهای و کششیاش عقل و هوش از سر هر شنونده و رهگذری میرباید و میخکوبش میکند. بعد از خودنمایی بوق، نوبت به سنج و دمام میرسد. آنها قدری فریادشان ملایمتر یا به قول بوشهریها همبارتر است. سنج دوقلویی است بههمنچسبیده زنگوار و مدور و با جنسی از قماش یکی از فلزات. طلاییرنگ و به شکل و شباهت سینی یا سپر کوچک با دو دسته برآمده بر سر. کوبندهاش هنگام کوبیدن، یک سنج را در دست راستش میگیرد و سنج دیگر را در دست چپ. پابهپای دمام پیش میآید. با هر ضربه گرز بر سر دمام، سنج هم باید به ناله درآید وگرنه هارمونی و نواخت موزون به هم میریزد. کوبندههای دمام هم خودسر نمیکوبند. برخی یکضرب میزنند و آنهایی که دلشان سختتر است و اشکشان درنمیآید دوضرب. کوبنده دمام را در گردن خود حمایل میکند و با هر نواختن گرز بر سر آن پایش را هم بر زمین میکوبد. او با چوبی از جنس شاخههای درخت خرما روی آن مینوازد. این چوب با اندازهای حدود ۴۰ سانتیمتر باید هنگام نوازندگی در دست راست نوازنده باشد و بر آنطرف از دمام نواخته شود که بدون علامت است، نوازنده همچنین با دست دیگر خود که مسلح به چوب نیست بر آنسوی دمام (که نشاندار است) مینوازد. طرف نشاندار را که طرف دستی یا شمالی نیز میگویند، دارای صدایی زیرتر است. گاهی چوبها یا مضرابهایی غیر از جنس نخل نیز برای بر سرزدن دمامها به مدد نوازندگان میآید. گاهی با هر سهبار کوفتن سنج که کوچکتر است، یکبار بر دمام میکوبند و گاه هر دو را در یک نواخت یکسان میکوبند. طبلها نیز برای عرض ارادت گاهی سروکلهشان در هنگامه عزا پیدا میشود. هیکلی درشتتر از دمام دارند و صدایی تیزتر. هیئتها به فراخور وسع و استطاعتشان یک یا چند سنج و دمام و طبل دارند. هرچه تعداد اینان بیشتر، مراسم باشکوهتر و بانگ رساتر. به وعدهگاه که میرسند، فوج جمعیت هیئت را محاصره میکند.
نواختنشان از یک ربع کمتر نمیشود و شبهای تاسوعا و عاشورا گاهی تا یک ساعت. سردسته دمامیها و نوحهخوانها شالی بر کمر یا به دور گردن میاندازند. باور مردمان جنوب آن است که شال خلعتی است نفیس و ارجمند که از کشته جاویدان سرزمین تفت برای عزادار تحفه آمده است.
هنگامهای به پا خاسته است. مردان دست در جیب کناردستی خود میکنند یا بر دوشش مینهند. حلقه میگیرند و بر سینه میزنند. نوحهخوان پیشرو است و سینهزن پیرو. او جز نوحهخوانی، با نوایی اندوهناک و آراستگی به سیمایی مالامال از حزن، سنگینی بار مسئولیت دیگری را هم بر دوش احساس میکند. حلقه سینهزنان را باید برانداز کند و درست و راست. پیشکسوتهای همهفنحریف را که خوب سینه میزنند و بلدند چطور با نوا خودشان را کوک کنند، در حلقه نخست جا میدهد و سایرین اندکتر آشنا با اصول سینهزنی در حلقههای دیگر. چه نوحههایی که دوضرب سینه میزنند؛ یعنی با هربار پایینرفتن و بالاآمدن، دوبار بر سینه میزنند و چه نوحههای تکضرب (واحد) که بوشهریها به آن عنایتی خاص دارند و ارادتی بیریا زیبا به چشم آمدنشان در گرو نظم و هماهنگی حلقههاست. این مراسم تا شب یازدهم محرم که شام غریبانش میخوانند و گاهی تا شب سیزدهم ادامه دارد. بعد از آن هیئتهای مشهورتر بوق را با روغن کنجد چرب میکنند تا رخسارش چروکیده و قامتش خمیده نشود و حنجره طلاییاش تا سال آینده ترک برندارد. آنها را در تکایا به حال خودشان رها میکنند تا محرمی دیگر که خدا میداند که میماند و که میرود. جاماندگان از قافله ۷۲نفری مترصد میشوند خلوتی گزینند و به خانهتکانی درون بپردازند. لختی به تأمل و درنگ از آنان که عمری برایشان بر سر و سینه زدند و نان و نام اینان سنجاق شده به آوازه نیکوی نامدار آنان.
telegram.me/jajinnews
برچسب ها :تاسوعا و عاشورا ، ججین ، سوگواری بوشهریها
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰