وزیر بهداشت: اهل قهر کردن و تنها گذاشتن مردم نیستم

وزیر بهداشت با بیان اینکه اصلاً من اهل تنها گذاشتن مردم و قهر کردن و این جور چیزها نبوده و نیستم گفت: با وجود ویروس موتاسیون یافته و بعضی از پروتکل‌شکنی‌ها، حقیقت امر اینکه نگرانم.

کد خبر : 127027
تاریخ انتشار : پنجشنبه 14 اسفند 1399 - 9:38

 

به گزارش پایگاه خبری “ججین” به نقل از خبرگزاری فارس، این روزها، شلوغ‌ترین روزهای کاری و زندگی دکتر سعید نمکی، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی است، اما در میانه همه این شلوغی‌ها و مسئولیت‌ها، فرصتی برای خبرنگاران روزنامه همشهری دست داد تا مصاحبه‌ای غیرکاری و نوروزی با دکتر نمکی داشته باشند. در ادامه بخش‌های این مصاحبه  را می‌خوانید.

فکر همه چیز را کرده بودیم الا کرونا!

– من چون همیشه هر کجا پا گذاشته‌ام با کارهای سخت مواجه شده‌ام، وقتی وارد وزارت بهداشت شدم نیز چنین انتظاری را داشتم.

– در ایامی که مسئولیت وزارت بهداشت را عهده‌دار شدم، علاوه بر مشکلات سنگین اقتصادی و تحریم‌ها، ناگهان با سیل‌های بهار ۱۳۹۸ و بعد از آن مدیریت ۳ و نیم میلیون زائر اربعین و همچنین آنفلوآنزای H۱N۱ مواجه شدیم و حقیقتاً سال بسیار سختی را گذراندیم.

– در بهار ۱۳۹۸ و همچنین تمام تعطیلات نوروزی هم که در ۹ استان سیل‌زده بودم تا از نزدیک بتوانم مشکلات پیش‌آمده را مدیریت کنم.

– فکر همه‌چیز را کرده بودیم، ولی حقیقتاً فکر کرونا را نکرده بودیم؛ یعنی در کل دنیا وضعیت چنین بود که کسی پیش‌بینی کرونا و چنین وضعیتی را نکرده بود و همه غافلگیر شدند.

– این اتفاق شاید هر ۱۵۰ سال یک‌بار برای جهان و هر کشوری بیفتد و این قرعه فال به نام بنده افتاد.

 

وقتی پای مردم به میان می‌آید، ثبات‌قدم و جدیت در کار بیشتر می‌شود

– بزرگ‌ترین امری که در اوج فشارها به مدیریت این پروژه سنگین کمک کرد لطف خداوند در اعطای صبر و استقامت بود.

– مورد بعدی هم عشق به مردم و سلامتی آنها بود که باعث شد تا ما صبورتر و ثابت‌قدم‌تر از روزها و ماه‌های عادی، به کارمان ادامه بدهیم.

– غالباً وقتی که پای مردم به میان می‌آید، ثبات‌قدم و جدیت در کار بیشتر و باعث می‌شود تا انگیزه بیشتری برای کار وجود داشته باشد.

اهل قهر کردن و تنها گذاشتن مردم نیستم

– بعضی وقت‌ها از عدم همکاری و بعضاً ناجوانمردی‌هایی که اتفاق افتاده، دلخور و دل‌شکسته شده‌ام، ولی هیچ‌گاه در این جنگ سنگین علیه کرونا، به ذهنم خطور نکرد که دیگر کافی است و باید صحنه را ترک کنم.

– مصمم هستم تا جان در بدن دارم، این جنگ بی‌وقفه علیه ویروس کرونا را مدیریت کنم. اصلاً من اهل تنها گذاشتن مردم و قهر کردن و این جور چیزها نبوده و نیستم.

– فکر می‌کنم که خداوند هم این توفیق را نصیبم کرده که در چنین روزهای سختی، کنار مردم عزیزمان باشم تا شاید بتوانم گره‌ای از کارشان باز کنم.

 

معاون‌هایم زندگی عادی ندارند، چه برسد به من!

– شما از یک طرف حساب کنید که چه کشور پهناوری با چه فرهنگ‌های مختلفی و چه جمعیتی داریم و از سوی دیگر اوج تحریم‌های ناجوانمردانه غرب را هم به این قضیه اضافه کنید که خودش به‌تنهایی می‌تواند یک کشور را فلج کند.

– مدیریت کرونا در چنین کشور و در چنین موقعیتی، حتی امکان زندگی عادی را به معاونان وزیر و حتی روسای دانشگاه‌های علوم‌پزشکی و… هم نمی‌دهد، چه برسد به شخص وزیر.

 بیشتر وقت‌ها در دفتر کارم خوابیدم!

– عید سال ۱۳۹۸، تماماً در مناطق سیل‌زده کشور بودم. عید ۱۳۹۹ هم که تماماً در دفترم به صورت شبانه‌روز حضور داشتم و به صورت لحظه‌ای کار مدیریت بحران پیش‌آمده را فرماندهی می‌کردم.

– بیشتر وقت‌ها حتی استراحت شبانه‌ام در دفتر کارم و به صورت محدود بوده است.

 

حقیقتا نگران پروتکل‌شکنی‌ها در نوروز هستم

– هیچ‌کس به اندازه من، راغب نیست که نوروز ۱۴۰۰ بهتر بگذرد، ولی با وجود ویروس موتاسیون یافته و بعضی از پروتکل‌شکنی‌ها، حقیقت امر اینکه نگرانم.

-حتماً اگر بعد از مهار پیک سوم کرونا، همراهی بیشتر و بهتری را شاهد می‌بودیم، نوروز پیش‌رو را هم می‌توانستم نوروز آرام‌تری پیش‌بینی کنم.

– بارها این قضیه رعایت‌ها را گفته و تذکر داده‌ام، ولی متأسفانه گوش نکرده‌اند. البته هنوز هم ناامید نیستم، ولی جا دارد نگران نوروز پرالتهاب پیش‌رو باشم.

 

مسائل زیادی برای نوشتن دارم

– اگر از مدیریت کاری و مسئولیت اجتماعی که به دوش من گذاشته شده، فارغ شوم، مسائل زیادی برای نوشتن دارم.

– امیدوارم فرصتی و به قول شما فراغتی بیابم تا این مسائل را نگارش کنم. قطعاً نگارش وقایع و دغدغه‌های ایام کرونا خواندنی خواهد بود.

 

دوست دارم بعد از کرونا کنار تخت مادرم نماز بخوانم و آرام بگیرم

– اولین جایی که دلم می‌خواهد پس از فراغت از کرونا بروم کنار تخت مادرم در اتاقی است که هنوز چادر و جانمازش آنجا قرار دارد و خاطرات زیادی را برای ما تداعی می‌کند.

– دوست دارم با فراغ‌خاطر بروم، چادر مادرم رو بو کنم و با مهر نمازش، چند رکعت نماز بخوانم و آرام بگیرم.

– بعد از آن هم دوست دارم به طبیعت و سر کوهی بروم و با همه وجود فریاد شکر و شوق بزنم و با همه وجودم بگویم که خدایا، شکرت.


 

 

 

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

دو + شش =