هیچ ملیپوش ایرانی پیشنهاد ندارد
کاپیتان تیم ملی بسکتبال با حضور در خبرگزاری مهر علاوه بر فینال بازیهای آسیایی در مورد بسیاری موارد دیگر هم صحبت کرد ازجمله اینکه ادامه فعالیتش به وضعیت دلار بستگی دارد.
به گزارش پایگاه خبری “ججین“، نوسان دلار و شرایط سخت اقتصادی با بازیکنی که ۱۷ سال در تیم ملی بسکتبال ایران حضور داشته، کاری کرده که نمی داند در آینده بازهم برای تیم ملی بازی خواهد کرد یا به خاطر شرایط اقتصادی ناچار است عطای پوشیدن پیراهن تیم ملی را به لقایش ببخشد و برای همیشه راهی آمریکا شود.
صمد نیکخواه بهرامی ضمن توضیح در این مورد، تاکید کرد که هیچ وقت از تیم ملی در قالب مراسمی رسمی خداحافظی نخواهد کرد و هر زمانی فکر کند نمی تواند با شرایط موجود کنار بیاید به طور کامل از ایران خواهد رفت، بدون خداحافظی!
کاپیتان تیم ملی بسکتبال همچنین به موارد دیگری اشاره کرد که و از جمله «تیم ملی بسکتبال ابزار لازم برای پیروزی در فینال بازی های آسیایی را نداشت»، «برخی با من مشکل شخصی دارند و آن را به عملکرد فنی من دخالت می دهند»، «سرمربی تعیین می کند که در جریان بازی چندبار پاس بدهم یا امتیاز بگیرم»، «زمانی من همزمان ۶ پیشنهاد داشتم اما الان ملی پوشان حتی یک پیشنهاد داخلی هم ندارند»، «مشحون مدیری سنتی و شکاک بود»، «به خاطر کینه مشحون از تیم ملی کنار گذاشته شدم»، «کنار گذاشتن دیگر بازیکنان هم به خاطر من بود»، «شنیدم شاهین طبع باعث حذفم از تیم ملی شد»، «ادامه فعالیتم در بسکتبال به قیمت دلار بستگی دارد»، «حامد حدادی به خاطر فیزیک بدنی اش جذب NBA شد نه مسائل فنی»، «حامد در تیم ملی نباشد، اتفاقی نمی افتدـ»، «تکرار قهرمانی در آسیا سخت تر از المپیکی شدن است» و ….
از بازی های آسیایی شروع کنیم و نایب قهرمانی تکراری در این بازی ها؟ چه شد که به نایب قهرمانی بسنده کردید؟
– صمد نیکخواه بهرامی: داستان اینکه نتوانستیم قهرمان شویم، خیلی فنی است. چین برنامه و آنالیزی که از تیم ایران داشت نسبت به برنامه و آنالیز ما بهتر بود. تاکتیکی را از قبل چیده بودند و با آن از ابتدای بازی تا پایان ثبات هم داشتند. چه در کوارتر اول که با ۱۶ اختلاف امتیاز عقب افتادند و چه در آن دقایقی که با ۱۲ اختلاف امتیاز تیم برتر بودند، یک روند ثابت را داشتند و آخر هم جواب گرفتند.
* یعنی برنامه ای که از طرف کادر فنی برای این بازی در نظر گرفته شده بود، مناسب و به نوعی نتیجه بخش نبود؟
– برنامه ما واقعا بد نبود اما فقط دو کوارتر جواب داد چون ما برای کاری که آنها انجام می دادند و برنامه ای که داشتند، آماده نبودیم. از طرفی تیم ایران اصلا ابزار لازم برای برتری دراین دیدار را نداشت.
* احتمالا منظورتان از ابزار، بازیکنان هستند؟
– بله، منظورم دقیقا بازیکنان هستند اما نه اینکه بازیکنان خوبی نداریم. در کل بازیکنی که در چنین دیداری با حریفی در این سطح، به درد بخورد و بتواند کمک حال باشد، در ایران وجود ندارد.
* یعنی این بازیکنان شاخص و با تجربه که در ترکیب تیم ایران هستند و از جمله خودِ شما، نمی توانستید کمک حال باشید؟
– من یک موضوعی را بگویم، تیم ایران با این ترکیبی که من و حامد حدادی را داشت و مهران شاهین طبع هم سرمربی بود، باختیم. این امکان وجود داشت با ترکیبی که همین نفرات را نداشت نتیجه را واگذار کنیم یا ببریم. این حرف هم اصلا ملاکی برای اینکه بازیکنان ما بد هستند، به حساب نمی آید.
* منظورتان این است که بازیکنان تیم ملی بسکتبال ایران خوب هستند اما نه در حدی که می توانستند فینال بازی های آسیایی را ببرند؟
– در اینکه بازیکنان ما خوب هستند، شکی نیست. شاید هر کدام از این بازیکنان در بسکتبال کشوری دیگری بودند برای تیم ملی آن کشور انتخاب می شدند اما ما با ترکیبی که داشتیم، توان مبارزه و پیروزی مقابل چین آنهم با آن ترکیب و برنامه ای ایده آلی که داشت را نداشتیم. ممکن بود در یک شرایط دیگر، مثلا اگر چین برنامه ای دیگر را داشت برنده می شدیم اما با این برنامه ای که چین داشت اصلا امکان پذیر نبود.
* در هر صورت تیم ملی بسکتبال مانند چهار سال پیش نتیجه فینال بازی های آسیایی را واگذار کرد در شرایطی که مسیر سخت و پیچیده ای برای حضور در فینال طی نکرده بود. قبول دارید که ملاک اصلی برای ارزیابی عملکرد تیم ملی همین دیدار با چین است؟
– نه؛ من این موضوع را قبول ندارم. برای اینکه ما در رویدادی به نام بازی های آسیایی شرکت کردیم که همه تیم ها در آن با آمادگی حاضر می شوند.
* اما کره جنوبی که ایران با غلبه بر آن فینالیست شد، همان تیمی بود که تیم «ب» ایران هم اخیرا موفق به شکستش شد.
– درست است اما دلیل نمی شود. همین کره جنوبی مقابل فیلیپینی پیروز شد که ما را از انتخابی المپیک حذف کرد. این موضوع خیلی درست نیست آن هم در شرایطی که چین، ژاپن، کره جنوبی و فیلیپین تنها رقیبان ما در آسیا به حساب می آیند. شاید در یک تورنمنتی مثلا تیم قزاقستان هم خوب باشد اما همین تیم ها همیشه مدعی به حساب می آیند. سایر تیم ها مانند سوریه که حریف اول مان در بازی های آسیایی بود، اصلا در سطح ما نیستند. در فوتبال هم همین است. در کل ما چهار رقیب داریم. در بازی های آسیایی کره جنوبی و فیلیپین به هم خوردند، فیلیپین حذف شد و بعد ما کره ای ها را حذف کردیم.
* شرایط روحی روانی تیم ملی در اندونزی و پیش از دیدار با کره جنوبی به واسطه شکستی که در فینال بازی های آسیایی ۲۰۱۴ مقابل این تیم متحمل شدید، چگونه بود؟
– قبل از بازی با کره جنوبی واقعا استرس داشتیم به خصوص اینکه سبک بازی دو تیم کاملا متفاوت است اما توانستیم این تیم را ببریم. البته در مورد چین می دانستیم کارمان خیلی سختر است. می دانستیم چین با برنامه و تاکتیکی که دارد باعث می شود در دفاع مشکل داشته باشیم.
* آمار بازی و به خصوص پرتاب های چین هم موید همین موضوع بود.
– البته تصحیح کنم که دفاع ما مشکل نداشت. در واقع ما ابزار لازم را نداشتیم. خیلی ها به همین آمار اشاره کردند که واقعا هم عجیب است. در همین بازی اگر ما آمار ۴۰ درصدی در پرتاب ها داشتیم قطعا می بردیم. در کل تیم هایی که خوب شوت می زنند به این آمار می رسند. در بسکتبال درصد شوت سه امتیازی بالای ۳۵ -۴۰ درصد یعنی عملکرد عالی؛ اینکه تیمی در این زمینه آمار ۶۰ درصدی داشته باشد استثنایی است.
* البته در مورد این فینال و عملکرد تیم ملی نقدهایی در رابطه با دفاع ایران مطرح شد
– آنهایی که فکر می کنند خیلی فنی هستند می گویند چینی ها پرتاب خالی داشتند که این آمار را گرفتند. ما دفاع های مختلف را مقابل آنها امتحان کردیم اما واقعا به خاطر همان موضوع ابزاری که گفتم نمی توانستیم و به همین دلیل مجبور بودیم به آنها شوت خالی دهیم. این یک بحث کاملا فنی است. ما مجبور بودیم چنین راهی را انتخاب کنیم. در کل الان هم بازی تمام شده است و خیلی راحت می توان صحبت کرد که اگر این کار را انجام می دادیم یا آن کار را نتیجه دیگری به دست می آمد.
* قبول دارید که موضوع تعویض بازیکنان و دیر انجام شدن آن هم تاثیرگذار بوده است؟
* خیلی ها در مورد تعویض ها صحبت می کنند، نظر من هم الان این است که کادر فنی و سرمربی باید زودتر دست به تعویض می زد، خودش هم قبول دارد اما در جریان مسابقه شرایط فرق داشت.
* البته جریان بازی بعد از شروع تعویض بازیکنان به نفع ایران پیش نرفت. از نظر شما دلیلش چه بود؟
– سرمربی تیم ملی وقتی دست به تعویض زد که اختلاف امتیاز زیاد شده بود و خیالش از این بابت راحت بود اما آن زمان بازیکنان نیمکت نشین که انصافا بد هم نیستند، از شرایط مسابقه بیرون آمده بودند. ضمن اینکه جوان تر و کم تجربه تر هم بودند به خصوص برای چنین دیدار حساسی؛ به همین دلیل نتوانستند خود را با شرایط بازی هماهنگ کنند. این موضوع در کوارتر دوم اتفاق افتاد و باعث شد مربی برای کوارترهای بعدی در استفاده از این بازیکنان تردید داشته باشد.
* قبل از فینال و با توجه به تجربه شکست در فینال اینچئون چه پیش بینی از نتیجه داشتید؟
– می دانستیم که چین خیلی قوی است اما قطعا هدف مان این بود که مقابل این تیم ببریم. توانایی آن را هم داشتیم و هنوز هم می گویم این توانایی را داریم. حتی چگونگی شروع بازی مان نشان دهنده هدف مان بود.
* توانایی شکستِ چین را دارید اما نتیجه فینال را واگذار کردید؟
– اگر طی ماه های آینده ۱۰ بار دیگر با چین بازی کنیم شاید ۵ بار را ما ببریم و ۵ بار هم نتیجه برای چین رقم بخورد. الان می دانیم که نقطه ضعف مان چیست و اگر قرار بر دیدار دوباره با چین باشد سرمربی می داند اعمال چه تغییراتی لازم است. این را هم بگویم بین بسکتبال آسیا و اروپا یک فرق است، در اروپا همه تیم ها یک سبک بازی دارند اما در آسیا اینطور نیست. یک تیم شوتزن است و یک تیم فقط روی حلقه حمله دارد. بسکتبال در آسیا متنوع است و این روی انتخاب بازیکنان هم تاثیر می گذارد. باز هم می گویم توان شکستِ چین را داریم اما در مورد دیدار فینال خودمان هم می دانستیم ترکیب خطرناکی مقابل مان قرار می گیرد.
* یک نکته قابل توجه در فینال بسکتبال بازی های آسیایی روحیه همکاری شما بود و اینکه بیشتر در پاسِ منجر به گل مشارکت داشتید تا کسب امتیاز؛ در حالیکه سال های گذشته همیشه از شما به خاطر همکاری نداشتن در زمین انتقاد میشد.
– این موضوع که من روحیه همکاری ندارم از طرف افرادی که با من مشکل شخصی داشتند، مطرح می شد. من از ۱۸ سالگی تا به الان در تیم ملی بودم و آمار عملکردم در تمام تورنمنت ها موجود است. خودتان ببینید درصد پاس منجر به گل کدام بازیکن از بقیه بیشتر است. حتی برای آن زمانی که می گفتند صمد پاس نمی دهد.
* الان آمار پاس منجر به گل شما در این دوره نسبت به قبل بیشتر نشده است؟
– شاید الان آمار پاس های منجر به گل من برای هر بازی ۷ باشد آن زمان ۴.۸ یا ۵.۵ بود اما باز هم از همه بیشتر بود. همیشه هم گفته و می گویم اگر مربی بگوید در یک بازی ۲۵ بار اقدام داشته باشم به همین میزان عملکرد خواهم داشت و اگر بگویند کمتر یا بیشتر بازهم همان کار را انجام می دهم.
* یعنی در مورد چگونگی عملکرد و مشارکت در پاس منجر به گل سرمربی برای شما تعیین تکلیف می کند؟
– بله؛ دقیقا همیشه عملکردم برای گلزنی یا پاس منجر به گل بر اساس برنامه سرمربی بوده و است. اگر آن زمان فکر می کردند من کمتر پاس می دادم باید بگویم برنامه ای بود که از طرف سرمربی گفته شده بود. الان نظر شاهین طبع این است که من کمتر اقدام به گلزنی کنم و بیشتر بازیسازی داشته باشم شاید بعدا یک مربی بگوید بیشتر خودم اقدام داشته باشم. در هر صورت توانایی هر دو کار را دارم بستگی به این دارد که سرمربی از من چه بخواهد.
* از بازی های آسیایی و فینال آن بگذریم؛ شما جزو افرادی هستید که در هر دو دوره بسکتبال با محمود مشحون و بسکتبال با رامین طباطبایی به عنوان ملی پوش با فدراسیون همکاری داشتید. این دو دوره چه تفاوت بارزی با یکدیگر دارد؟
– خیلی فرق دارد؛ اول اینکه باید به رئیس فعلی فدراسیون بسکتبال فرصت دهیم. وقتی هم در مورد محمود مشحون صحبت می کنیم در واقع در مورد یک دوره ۱۶ ساله بسکتبال صحبت می شود اما در مورد طباطبایی این موضوع برای یک دوره ۷- ۶ ماهه است. بهتر است حداقل در مورد طباطبایی اجازه دهیم دوره چهارساله تمام شود تا بتوانیم بهتر ارزیابی داشته باشیم. اینکه بعد از مشحون با آن سبک کاری خاصش فرد دیگری بیاید تا ادامه کار داشته باشد، خیلی سخت است. حالا نه صرفا برای رامین طباطبایی، برای هر فرد دیگری هم سخت است.
* دقیقا چه ویژگی های از دوره مدیریت مشحون، کار را برای مدیریت جدید سخت کرده است؟
ـ فقط همین را به شما بگویم که آقای مشحون حتی خیارشور رستوران مجموعه آزادی را هم خودش خریداری می کرد. با ماشین شخصی خودش می آمد، در صندوق را بالا می زد تا جعبه های میوه ای که برای اردونشینان تهیه کرده بود را خالی کنند. حالا فکر کنید بعد از چنین مدیریت سنتی و شکاکی، زمان لازم است تا فردی با شیوه مدیریتی دیگر بخواهد فعالیت داشته باشد. مضاف بر اینکه به نظر من رامین طباطبایی خیلی هم بدشانس است.
* رامین طباطبایی بدشانس است؟ چرا؟
– چون زمانی رئیس بسکتبال شد که دلار از ۳ هزار تومن به ۱۳ هزار تومن رسیده است. در کل این را در نظر بگیرید که مدیر شوید و بخواهید یک خرابه را بازسازی کنید اما به یکباره چنین سیر صعودی در قیمت دلار ایجاد می شود و در مجموع وضعیت اقتصادی کشور هم تا این حد بدتر از قبل شود طوریکه بودجه ای که در اختیار رشته می گذارند، یک سوم ارزش گذشته را داشته باشد. من می دانم برای همین رقابتهای انتخابی المپیک که باید تا چند هفته دیگر برگزار کنیم هزینه بلیت ها خیلی بالا رفته است. بلیت پرواز حدود ۱۶-۱۷ میلیون شده است در حالیکه زمان محمود مشحون صندلی فرست کلاس ۴ میلیون بود.
* به مدیریت سنتی مشحون اشاره کردید. بد بود؟
– ویژگی شخصیتی مشحون همین بود. فکر می کنم خود مشحون هم به مدیریت مدرن اعتقادی نداشت. واقعاً او یک مدیر سنتی بود.
* در مجموع دوره مدیریت محمود مشحون برای بسکتبال چگونه بود؟
ـ مشحون ۱۶ سال رئیس فدراسیون بسکتبال بود. به نظرم ۴ سال اول عالی بود، ۴ سال دوم خیلی خوب بود، ۴ سال سوم واقع بد نبود، اما برای ۴ سال چهارم نمی دانم چه بگویم! در واقع وقتی برای این دوره مشحون مجدداً انتخاب شد با خودم می گفتم یک آدم چرا باید چنین کاری با خود انجام دهد. البته در مورد چهار سال اول این را بگویم که حضور غضنفری خیلی تاثیرگذار بود. پایه و اساس تمام موفقیت ها همان زمان ریخته شد. این یک واقعیتی است که البته گاهی مشحون از عنوان کردن آن ناراحت می شد اما تمام نگاههای حرفه ای از زمان غضنفری شروع شد. مشحون در ادامه آن و چون خودش هم بسکتبالیست بود، خیلی خوب توانست موضوع را مدیریت کند. شرایط مملکت هم رو به راه بود.
* چه ویژگی شاخصی در دوره مدیریت مشحون منجر به شکل گیری نسل طلایی شد؟
– اوایل دوره مشحون ۱۶ تیم در لیگ برتر داشتیم که ۷ – ۶ تیم مدعی قهرمانی بودند. معلوم بود که از چنین لیگی تیمی خوب در سطح ملی ساخته می شود. در حالی که الان تا یک هفته به لیگ و حتی بعد از آغاز مسابقات، وضعیت حضور تیم ها نهایی نیست. همان زمان که ۱۶ تیم در لیگ حضور داشت من از ۶ تیم پیشنهاد داشتم. وقتی قرارداد من تمام شد تلفنم یک لحظه هم قطع نمی شد. حتی وقتی قرارداد جدیدم را هم منعقد می کردم تماس ها برای رایزنی ادامه داشت. اما الان شرایط اینگونه نیست و خیلی بدتر شده است.
* این شرایط برای ملی پوشان هم وجود دارد؟
– همین را بگویم که شرایط به گونه ای است که حتی یک نفر از بازیکنان تیم ملی هم از تیم های داخلی یک پیشنهاد نداشت. از بین ۱۲ بازیکنی که عازم اندونزی شدند هیچ کدام قرارداد باشگاهی ندارند.
* کمی برگردیم به گذشته و زمانی که از تیم ملی کنار گذاشته شدید. آن موقع برای چند ماه سکوت کردید اما یکباره صحبت هایی را مطرح کردید.
– اصلاً نمی خواستم حرفی بزنم. وقتی هم حرف زدم که یک سری صحبت ها را شنیدم. ظاهراً به خاطر کنارگذاشتن نسل ما، فشارهایی به کادر فنی و مدیریت فدراسیون وارد شده بود که باعث شد آنها از قول ما صحبت هایی مطرح کنند مبنی بر اینکه با بازیکنان جلسه داشتیم، حرف زدیم و خودشان به این نتیجه رسیدند که دیگر در ترکیب ملی نباشند. اینگونه شد که بعد از چند ماه تصمیم به حرف زدن گرفتم تا حداقل واقعیت ها را گفته باشم.
* بد نیست مروری روی واقعیت های این موضوع داشته باشیم؟
– یادم هست آن سال ما رقابتهای انتخابی المپیک را در پیش داشتیم و بعد از آن هم در تهران میزبان کاپ آسیا بودیم. باورمن به من گفت برای مسابقات انتخابی به دو معجزه نیاز دارم تا سهمیه بگیریم اگرچه می دانم که نمی توانیم از عهده آن بربیاییم اما از تو می خواهم که بیایی و با تیم تمرین کنی حتی از تو می خواهم که برای مسابقات هم حضور داشته باشی اما بیشتر جوان تر ها میدان ببینند. در عین حال تاکید داشت که برای مسابقات کاپ آسیا که میزبان بودیم حضور پرقدرت داشته باشیم تا شوی تبلیغات خوبی برای بسکتبال در کشورمان باشد. من همانجا با پیشنهاد و نظراتش موافقت کردم فقط از او خواستم تا با توجه به اینکه همیشه در هر شرایطی تمریناتم را رها نمی کنم، فرصت یک ماهه داشته باشم تا به خاطر حضور در لیگ چین به دنبال کارهای شخصی ام بروم سپس برگردم و با مجموعه تیم برای کاپ آسیا تمرین کنم. باورمن هم موافقت کرد و گفت با من در ارتباط باش که اتفاقاً مدام هم با او در ارتباط بودم. بعد از اینکه تیم از انتخابی المپیک بازگشت، من فرانسه بودم که شنیدم یک برنامه اردویی اجرا شده است. موضوع را از خود باورمن پیگیری کردم و گفتم اگر قرار است من هم باشم، اعلام کنید تا برنامه هایم را هماهنگ کنم، اما او گفت تو به برنامه های خودت ادامه بده، ما تصمیم گرفتیم که با همین ترکیب ادامه دهیم. این در حالی بود که خیلی ها منتظر دعوت دوباره ما بودند چون بعد از اینکه برای انتخابی المپیک دعوت نشده بودیم، اینگونه عنوان شد که ایران شانسی در این رقابت ها نداشت به همین دلیل چنین تصمیمی گرفته شد اما برای تورنمنت های بعدی مانند کاپ آسیا دوباره دعوت خواهیم شد که این اتفاق نیفتاد. پیگیری ها در همین مورد منجر به این شد که آنها بگویند دعوت نکردن از ما با مشورت خودمان بوده و اینگونه شد که من بعد از چند ماه شروع به صحبت کردم.
* همان زمان هم صحبت های زیادی مطرح بود مبنی بر اینکه تصمیم اولیه فقط برای کنار گذاشتن صمد نیکخواه بهرامی بوده است اما به خاطر کاهش هجمه ها علاوه بر وی، دیگر بازیکنان نظیر مهدی کامرانی و حامد آفاق هم کنار گذاشته شدند.
ـ بله، دقیقاً همین بود.
* شاید خیلی ها از دلیل این موضوع اطلاع داشته باشند اما بد نیست از زبان خودتان بشنویم.
– من آن زمان برای دانشگاه آزاد بازی می کردم که مصطفی هاشمی هدایت آن را بر عهده داشت. همه هم می دانستند که رابطه این مربی با مشحون مانند کارد و پنیر و حتی بدتر از آن است. ما در مرحله حذفی باید با تیم اراک بازی می کردیم. در این بازی علناً ما را بازنده کردند. البته نمی خواهم ارزش کار اراکی ها را کم کنم اما این واقعیت بود که ما را بازنده کردند تا به نوعی حالِ مصطفی هاشمی گرفته شود به خصوص که در کل احتمال قهرمانی ما در آن دوره لیگ زیاد بود. برای همان بازی (دانشگاه آزاد و شهرداری اراک) مشحون هم در سالن حضور داشت. بعد از بازی پیش او رفتم و گفتم تو با مصطفی هاشمی مشکل داری اما با کاری که کردی بقیه را هم به عذاب انداختی و باعث شدی تلاش یک ساله مجموعه تیم به هدر برود.
* همین صحبت باعث کنار گذاشتن شما از تیم ملی شد؟
– به هر حال محمود مشحون سر همین موضوع که من جلوی همه این صحبت ها را مطرح کردم ناراحت شد. همه هم که می دانند مشحون فردی کینه ای بود و من می دانستم که سر همین موضوع یک جا به من ضربه خواهد زد.
* اما به خاطر شما دیگر بازیکنان هم از تیم ملی کنار گذاشته شدند.
– این را میدانم اما به من ربطی ندارد. بازیکنان میتوانستند حرف بزنند و انتقادشان را مطرح کنند. اینکه حرفی نزدند واقعاً به من مربوط نمیشود، اینکه بعضیهایشان باج داشتند یا نداشتند که البته به غیر از کامرانی، سایرین داشتند به من ربطی ندارد.
* چرا در این مورد مهدی کامرانی را از دیگر بازیکنان جدا می دانید؟
– میدانم که مهدی کامرانی اینگونه نیست. البته به مهدی هم بعداً گفتند به تیم ملی بازگردد اما صحبتهای مربوط به اینکه کنار گذاشتن ما با مشورت خودمان انجام شده است را انجام دادند؛ ادامه ماجرا را هم که میدانید. وقتی من را کنار گذاشتند، توجیهی برای استفاده از دیگر بازیکنان نداشتند، درحالیکه به آنها نیاز بود اما کنارشان گذاشتند.
* چه انگیره ای صمد نیکخواه بهرامی را بعد از حدود دو سال به تیم ملی بازگرداند؟
– من بازی بسکتبال را دوست دارم و قاعدتاً به بازی برای تیم ملی هم علاقه زیادی دارم. در کل عشقی که برای بازی در تیم ملی وجود دارد، در هیچ باشگاهی نیست درحالیکه در تیم ملی هیچ منفعت مالی حداقل برای من وجود ندارد. من زمانی به تیم ملی برگشتم که به دنبال معروف شدن، شناخته شدن و ایجاد جایگاه نبودم چون همه اینها را قبلاً به دست آورده بودم؛ برگشتم چون واقعاً دوست داشتم باز هم برای تیم ملی بازی کنم ضمن اینکه احساس میکردم هنوز توانایی بازی در این سطح را دارم.
* این بازگشت بعد از یک دوره غیبت سخت نبود؟
– با تصمیم خودم نرفته بودم. به من گفتند نیا و من هم نیامدم. اصلاً هم برایم مهم نبود کما اینکه در ۱۴-۱۳ سال قبل از آن هم تأکید نداشتم به اینکه همیشه باید باشم، میتوانستند من را کنار بگذارند. واقعاً اعتقادم این است که سلیقه و تصمیم مربی تعیینکننده است. در آن مقطع تصمیم کادر فنی این بود که من نباشم. خیلی هم پرسوجو نکردم، چون بعضیها میگفتند عامل اصلی خط زدن من، مهران شاهینطبع بوده است اما اصلاً موضوع را پیگیری نکردم.
* طی زمانی که در ترکیب تیم ملی بسکتبال حضور نداشتید، جای خود را در این ترکیب خالی میدید؟
– نه؛ هیچکس در هیچ مقطعی جایش در تیم ملی خالی نیست. همه الان در مورد حدادی میگویند که هیچکس جایش را نمیگیرد، اما قول میدهم یک سال و نیم بعد هم که حامد از تیم ملی رفت، جایش خالی نمیماند و هیچ اتفاقی نمی افتد.
* البته در مورد حدادی خیلی بیشتر این صحبت مطرح میشود که گزینه جایگزین برای او پیدا نمیشود.
– در مورد من هم همین را میگفتند اما الان نمیگویند. در مورد حامد هم همین است؛ اصلاً قبل از ما هم همین بود، بازیکنانی در ترکیب تیم ملی حضور داشتند که شاید نسبت به دوره خود خیلی هم خوب نتیجه نمیگرفتند اما همیشه این صحبت در موردشان مطرح بود که کسی نمیتواند جایشان را بگیرد.
* با این اوصاف جای مهدی کامرانی در ترکیب تیم ملی برای بازیهای آسیایی خالی نبوده است؟ درست است؟
– نه، جای مهدی واقعاً خالی بود حتی این نظر را در مورد حامد آفاق هم دارم. هر بازیکنی سبک و مدل بازی خودش را دارد. حرف من این است که اگر من الان در تیم ملی باشم یا نباشم، معلوم نیست که تیم اول میشود یا دوم؛ من به شما قول میدهم اگر حامد هم در تیم ملی نباشد، شرایط هیچ فرقی نمیکند. الان حامد بازیکن خیلی خوبی است، خیلی هم به حضور او نیاز است اما یکی دو سال که نباشد، جایش گرفته میشود و آن وابستگی به حامد حدادی از بین میرود. در کل این خاصیت ورزش است که یک محیط پویایِ فعال و روان است و در آن رفت و آمد بازیکنان زیاد؛ همانطور که قبل از من، بازیکنان خیلی زیادی در پست من بودند و رفتند.
* اینکه در این از مورد مهدی کامرانی نام بردید به این دلیل است که این بازیکن مقطعی با تیم ملی تمرین کرد اما در نهایت در ترکیب قرار نگرفت. دلیلش چه بود؟
– مهدی یک سال بنا به تصمیم خودش بازی نکرده بود حتی در رده باشگاهی اما به یکباره تصمیم گرفت که به بسکتبال بازگردد و بازی کند. مهدی بازیکن توانمندی است. با احترام به تمام بازیکنان میگویم که او بهترین گارد رأسی است که کنارش بازی کردم. با همه اینها و به دلایلی که خودِ کادر فنی میداند، به صورت رسمی دعوت نشد. مهدی بازیکن واقعاً خوبی است و میتوانست در این شرایط به تیم ملی کمک کند.
* یعنی این خواسته و نظر مربیان بود که کامرانی در ترکیب اردونشینان نباشد؟
ـ ممکن است من فقط درباره خودم صحبت کنم؟ واقعاً در این مورد خود مربیان باید صحبت کنند.
* بله؛ در مورد خودتان می پرسیم و اینکه غیبت شما در تورنمنت چین و اردوی ماقبل آن در تهران خیلی بحث برانگیز شده بود.
– اول این را بگویم که موضوع به محل برگزاری اردو و اینکه در چین بود، هیچ ارتباطی نداشت. من بازی کردن برای تیم ملی را دوست دارم و با این تیم هر جایی لازم باشد، میروم اما زمانی که تیم ملی باید به تورنمنت چین میرفت، من مجبور بودم به یکسری از کارهای شخصی خودم رسیدگی کنم به طوری که اگر تیم در هر کشور دیگری هم اردو داشت، من نمیرفتم.
* ظاهراً پیگیری یکسری مسائل مربوط به اقامت بودید.
– من قرار است برای ماندن به آمریکا بروم و لازم بود یکسری از کارها را همان زمان انجام میدادم.
* فکر نمیکردید در آستانه بازیهای آسیایی غیبت شما برای تیم ملی مشکلساز شود؟
– در این مورد با سرمربی تیم صحبت کرده بودم و به او گفته بودم که اگر فکر میکند این موضوع برای تیم حاشیه میشود، دیگر بازنمیگردم و حرفی هم نمیزنم چون انتخاب خودم است. واقعاً در آن مقطع چارهای جز این نداشتم که برای رسیدگی به کارهای شخصی ام، در اردوی تیم ملی نباشم و کادر فنی هم با علم به همین موضوع، همکاری لازم را داشت؛ البته در عین حال تلاشم این بود که از آمادگی لازم دور نشوم.
* یعنی ممکن بود جدایی دورباره شما را از تیم ملی بسکتبال شاهد باشیم؟
– به هر حال الان چیزهای دیگری برایم مهم است بخصوص اینکه ۳۵ ساله هستم.
* تا دو هفته دیگر تیم ملی باید در ادامه رقابتهای انتخابی جامجهانی به مصاف حریفانش برود، برای این مرحله از مسابقات، شاهد حضور صمد نیکخواه بهرامی خواهیم بود؟
– واقعاً نمیدانم. برنامه ام مشخص نیست.
* سؤال را به گونه دیگری مطرح میکنم. قصد خداحافظی دارید؟
– من از رسم و رسومات مربوط به خداحافظی در ورزش ایران خوشم نمیآید و اصلاً اعتقادی به آن ندارم. اگر روزی تصمیم گرفتم در تیم ملی نباشم، خداحافظی نمیکنم، فقط دیگر نمیآیم اما واقعاً الان که اینجا نشستهام، برنامهام را حتی برای مسابقات پیشروی انتخابی جامجهانی نمیدانم.
* اما گفتید الان موضوعات دیگری برایتان اهمیت دارد.
– اگر ۵ سال پیش این صحبتها مطرح بود، با قاطعیت میگفتم که همچنان در تیم ملی هستم و حتی برای بازی در این تیم، خیلی چیزها را کنار میگذاشتم اما الان تصمیمگیری در این مورد به خیلی مسائل بستگی دارد؛ باید خیلی مسائل را بررسی کنم.
* از صحبتهای شما اینگونه مطرح میشود که خیلی جدی قصد ادامه همکاری با تیم ملی را ندارید؟
– نه؛ اینطور نیست. شاید هم همچنان باشم. گفتم این موضوع به خیلی چیزها بستگی دارد. الان دلار ۱۳ هزار تومان است. قطعاً اگر قیمت دلار به ۲۰ هزار تومان برسد، دیگر نمیمانم چون حس میکنم در آن شرایط فقط وقتم تلف میشود؛ به هر حال زندگی خرج دارد.
* الان مشخصاً برای رقابتهای پیشروی انتخابی جامجهانی در ترکیب تیم ملی خواهید بود؟
ـ اصلاً نمیدانم. کادر فنی در جریان موضوع است.
* کدام موضوع؟
– قرار اولیه بر این بود که برای مسابقات شهریورماه باشم اما از یک تیم پیشنهاد دارم که برای بررسی آن باید ایران را ترک کنم به همین دلیل ممکن است به اردوهای تیم ملی و اعزام نرسم. اگر موضوع برای قبل بود، واقعاً قید پیشنهاد باشگاهی را میزدم و همراهی تیم ملی را در اولویت قرار میدادم اما الان این کار را انجام نمیدهم.
* پیشنهاد جدید از آمریکا است؟
– بله اما هیچچیز معلوم نیست؛ باید پای مذاکرات بنشینم و در تمرینات حضور داشته باشم؛ سپس نتیجه مشخص میشود. ضمن اینکه تاریخ انجام این کارها هنوز مشخص نیست. اگر تداخل نداشته باشد قطعاً تیم ملی را همراهی میکنم.
* اگر توافق لازم صورت بگیرد تجربه بازی در بسکتبال باشگاهی آمریکا را هم پیدا می کنید. چرا تاکنون شرایط کسب این تجربه مهیا نشده بود؟
– آن موقع که ما جوانتر بودیم و میتوانستیم برویم، بسکتبال ما به این اندازه شناخته شده نبود.
* اما همان دوره حامد حدادی به عنوان لژیونر در لیگ آمریکا به بازی گرفته شد.
– در مورد حامد حدادی بحث فرق می کند، او بعد از المپیک به NBA رفت. حامد بازیکن دو متر و ۱۸ سانتیمتری است. در دنیا شاید ۱۰۰ نفر قدِ ۲ متر و ۱۸ به بالا داشته باشند و از این تعداد، شاید ۵۰ نفرشان بسکتبال بازی کنند و از این تعداد هم شاید ۵ نفرشان با وجود قدِ بلند بتوانند خوب بدوند و بازی کنند. حامد از این حیث، یکی از آن بازیکنان استثنایی فیزیکی به حساب میآید. قطعاً حامد به خاطر بحث فنی، جذب لیگ حرفهای NBA نشد بلکه پتانسیل و استعدادی بود. حامد در سطح ایران بازیکن خوبی بود نه برای NBA. حامد را بردند چهار، پنج سال روی او سرمایهگذاری کردند. آن زمان من به آمریکا نرفتم چون بازیکن با فیزیک من در آمریکا زیاد بود. مضاف بر اینکه بسکتبال ما هم شناخته شده نبود چرا که اگر من با همان شرایط فیزیکی در کشور صاحب سبکتری مثل اسپانیا حضور داشتم، میتوانستم شرایط بازی در لیگ حرفهای آمریکا را پیدا کنم. الان البته شرایط فرق دارد، به واسطه پیشرفتی که حاصل شده، بسکتبال ایران شناخته شده است. اگر الان ۲۵-۲۴ ساله بودم شاید برای تست هم که شده، از لیگ آمریکا پیشنهاد داشتم.
* با توجه به برنامهای که برای زندگی شخصی دارید، اینکه تحت شرایطی حتی خاص در لیگ ایران بازی کنید، بعید به نظر میآید.
– واقعاً با دلار به این قیمت محال است در لیگ ایران بازی کنم.
* یعنی الان مبنای تمام تصمیمات و کارهای شما دلار و قیمت آن شده است؟
– واقعاً همین است، حتی به تمام بسکتبالیستها توصیه میکنم در لیگ ایران بازی نکنند، در ترکیه و دوبی راننده تاکسی شوند، بهتر است چون پول بیشتری درمیآورند و زندگیشان بهتر تأمین میشود. شرایط ما مسخره است کسی که در ایران بابت قراردادش ۵۰۰ میلیون بگیرد، یعنی تا پایان سال ارزش قراردادش ۲۵ – ۲۰ هزار دلار است و ماهیانه ۲۰۰۰ دلار می گیرد. این یعنی چه!؟ بازیکن حرفهای یکی از تیمهای برتر آسیا به این اندازه بگیرد؟
* معمولا هم که پرداخت رقم کامل قراردادها با مشکل مواجه می شود.
– بله، وضعیت ارزش قراردادی اینگونه است تازه اگر آن را هم بدهند. خودتان میدانید وضعیت تیمهای ایرانی چطور است. یک قرارداد میبندند، بخشی از آن را میدهند، بعد از چند ماه که بازیکن اعتراض کرد، میگویند پولکی است و در نهایت آنقدر امروز و فردا میکنند که لیگ تمام شود؛ دوباره بخشی از آن را میدهند و پرداخت مابقی آن را منوط میکنند به فصل بعد و اینکه قرارداد ببندیم یا نه؛ در این بین مالیات هم بحث خود را دارد.
* با صحبتهایی که میگویید، امکان دارد روزی در ایران با فدراسیون بسکتبال همکاری داشته باشید؟ مثلاً ریاست فدراسیون را عهدهدار شوید؟
– بعید است من این کار را انجام دهم. هیچ وقت با ۱۱۰ هزار دلار رئیس فدراسیون نمیشوم. وقتی هزینه اردوی تیم ملی قابل تأمین نیست چرا باید این مسئولیت را پذیرفت؟
* مطرح کردن این صحبت ها این شبهه را ایجاد نمی کند که صمد نیکخواه بهرامی، آدم پولکی است؟
– من آدم پولکی نیستم. به اندازه کافی هم دارم اما افراد سطح و لِوِلی دارند. پرداخت این مبالغ خیلی درست و شایسته نیست. علاوه بر اینها الان دلار ۱۳ هزار تومان است اما واقعاً معلوم نیست تا پایان سال قیمت آن چقدر میشود. در چنین شرایطی مگر میتوان کار کرد؟ ماندهام مردم چگونه زندگی میکنند! شخصاً شبها مدام به این موضوع فکر میکنم، صبح هم که از خواب بیدار میشوم، با خودم میگویم امروز چه میشود؟
* یعنی واقعا کاپیتان تیم ملی بسکتبال هم نگران مسائل مالی است؟
– من از ۱۸-۱۷ سالگی در تیم ملی بودم و تقریباً از ۲۱ -۲۰ سالگی پول خوبی گرفتهام. تا سالها مترِ دیگر بازیکنان بودم. برای انعقاد قراردادشان میگفتند صمد چقدر میگیرد، ما چقدر باید بگیریم. بعد از آن چین رفتم و پول خوبی از بازی در لیگ این کشور گرفتم. با خودم میگفتم با همین شیوه تا ۳۵ سالگی بازی میکنم و پول خوبی هم میگیرم و بعد از آن هم به عنوان کسی که موفق و جزو استثناها در کارش بوده، زندگی راحتی خواهم داشت اما الان که ۳۵ ساله هستم به این فکر میکنم که باید چه کار کنم تا خرج زندگیام دربیاید. با این شرایط در بسکتبال ایران بمانم برای چه؟ که ۱۰ سال دیگر باز هم بگویم حالا چه کار کنم؟
* به قراردادهای تان اشاره کردید. بهترین قراردادهای شما خارج از ایران منعقد شد؟
– نه انصافاً زمانی که در ایران هم بازی میکردم، قراردادهای خوبی میبستم و پول خوبی میگرفتم.
* کمترین پولی که بابت قرارداد گرفتید چقدر بود و بیشترین آن چقدر؟
– کمترین قراردادم به مبلغ یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان برای دوره حضورم در تیم ایراننارا بود یعنی زمانی که ۱۷ ساله بودم اما در مورد رقم بیشترین قراردادم صحبت نکنیم. (با خنده) شرایط الان فرق دارد. با اتفاقاتی هم که افتاده، ما خیلی ضرر کردیم.
* بسکتبال از دورهای که در اوج بود، فاصله گرفته است. برای رسیدن دوباره به آن اوج چه فاکتورهایی لازم است؟
– فعالیت ۱۶ تیم لیگ برتری با بودجه خوب دوای درد است. اگر کسی غیر از این بگوید، به نظر من اشتباه است.
* توجیه تان چیست؟
– حداقل ۱۶ تیم لیگ برتری باشند، یعنی ۳۰۰ بازیکن تمرکز خود را روی بسکتبال میگذارند و آن را به عنوان حرفه اصلی صبح و بعدازظهر دنبال میکنند؛ اینگونه هم به لحاظ مالی زندگیشان، تأمین و هم پیشرفت بسکتبال حاصل میشود. علاوه بر این، با این تعداد تیم، ۱۶ مربی به کار گرفته میشوند، حداقل ۳۲ بازیکن خارجی به ایران میآیند که خود باعث میشود سبک بسکتبال روز آنها هم وارد کشورمان شود. داوران و فدراسیون هم فعالتر میشوند و بازیکنان هم در طول سال درگیر مسابقه خواهند بود. همین کافی است برای اینکه بسکتبال پیشرفت کند.
* فدراسیون چه کاری باید انجام دهد؟
– فدراسیون نمیتواند کاری انجام دهد الان هم فدراسیون تیمداری میکند که درست نیست. نگاه فدراسیون به تیم ملی مثل یک باشگاه است. ما از فروردین ماه در اردو بودیم. فدراسیون فقط یک تیم دارد که آن هم تیم ملی است. اگر ما ۱۶ تیم باشگاهی و حتی بیشتر داشتیم، بازیکنان مادام در طول سال در حال رقابت هستند. در این شرایط فدراسیون هم یک ماه قبل از رویداد، بهترینها را دعوت میکرد و نیازی به اردوی چند ماهه برای تیم ملی نخواهیم داشت. الان از اسفندماه که لیگ تمام شد تا به امروز، هیچ یک از باشگاهها یک جلسه تمرینی هم نداشتند. حتی وضعیت سرمربی یک تیم هم برای فصل آینده مشخص نیست. کلاً فعالیت باشگاهی خوابیده است. یکی از دلایلی که میگویند طباطبایی بدشانس است، به همین موضوع برمیگردد.
* دوباره صحبت ها به مسائل باشگاهی کشیده شد. تکلیف تیم باشگاهی شما چه زمانی مشخص میشود؟
ـ همین روزها مشخص می شود، شاید هم اصلاً دیگر بازی نکنم.
* منظور شما فعالیت در بسکتبال ایران است یا در مجموع میگویید شاید دیگر بازی نکنم؟
– به طور کلی می گویم؛ میتوانستم در ایران بمانم اما با این شرایط ترجیح دادم این کار را انجام ندهم. در مورد تیمهای دیگر کشورها هم باید ببینم شرایط قراردادی چه میشود و بر اساس آن تصمیم بگیرم. درواقع اگر یک قرارداد خوب باشگاهی منعقد کنم که بتوانم تمرینات خوبی با آن داشته باشم، به طور حتم در صورت دعوت شدن به تیم ملی، فعالیت در این سطح را هم ادامه خواهم داد. اگر برای تیم باشگاهی بازی نکنم، نمیتوانم همکاری با تیم ملی را هم داشته باشم. اصلاً برای این است که میگویم تکلیفم برای تیم ملی هنوز معلوم نیست.
* یعنی حضور شما و ادامه همکاری با تیم ملی به وضعیت باشگاهی بستگی دارد؟
ـ دقیقاً همینطور است. شرایط هم به گونهای است که هر جوری با هر تیمی قرارداد نمیبندم.
* چرا؟
– گفتم که با توجه به شرایط اقتصادی، وضعیت زندگی و شرایط خودم، خیلی مسائل برایم اهمیت دارد.
* در روزهای آخر قبل از اعزام تیم ملی بسکتبال به اندونزی، از عدم پرداخت حقوق ملی پوشان انتقاد کردید.
– واقعاً هیچ حقوقی بابت حضور در ترکیب تیم ملی طی ماههای گذشته نگرفتهایم البته این موضوع دست فدراسیون نیست. بعد از اینکه آن روز من انتقادم را مطرح کردم، به من گفتند کارهای پرداخت حقوقتان انجام شده بود اما به دلیل این مصاحبه، پرداخت نشد و برگشت! (باخنده)
* بالاخره حقوق شما پرداخت شد یا نه؟
– نه هنوز هیچ چیز پرداخت نشده اما ظاهراً کارهایی انجام شده است. البته فکر میکنید واقعاً دریافتی ما چقدر است؟
* خودتان بگویید چقدر دریافت میکنید؟
– ۹۰۰ هزار تومان؛ البته این را بگویم اینکه من نسبت به پرداخت نشدن حقوق گله کردم، درواقع بحث مالی نبود. منظورم این است بازیکنانی که ۶ ماه در تمرینات شرکت میکنند، به عشق ایران در تیم ملی با شرایط کنار میآیند و بازی میکنند و امیدوار بودم با این شرایط در بازیهای آسیایی نتیجه بگیریم تا خستگی در تنمان نماند. وگرنه دریافت ماهی ۹۰۰ هزار تومان طی ۶-۵ ماه چقدر میشود؟ مردم فکر می کنند ما ماهی ۱۰ میلیون می گیریم.
* بسکتبال ایران میتواند دوباره شاهد نسل طلایی باشد؟
ـ بله؛ بازیکنانی که همین الانم هم در ترکیب تیم ملی حضور دارند، خیلی خوب هستند.
* اما میان آن نسل طلایی و این بازیکنان فاصله نیست؟
– شرایط مملکت آن زمان مناسب تر بود. حرف های من در این مصاحبه سراسر ناامیدی است نه به خاطر اینکه من می خواهم ناامید حرف بزنم، واقعا شرایط همینگونه است. آن زمان من پیشنهاد سه ساله داشتم اما قبول نمی کردم چون فکر می کردم شرایط بهتر می شود و می توانم قراردادهای بهتری با رقم بیشتر ببندم و باشگاه های بهتر بروم. اما حالا شرایط چگونه است؟ بازیکنان تیم ملی یک پیشنهاد داخلی هم ندارند! با این شرایط بازیکنان با چه امید و انگیزه ای تمرین کنند. به هر حال بازیکنانی که به تیم ملی می آیند، از سطح ملی بالاتر رفته و بین المللی می شوند. اینها یک لِول و سطحی دارند. اگر ملی پوشان ایران در چین بازی می کردند قرارداد شان زیر یک میلیون دلار نبود. این رقم را برای جوانترین بازیکن ایران می گویم. ژاپنی ها ۶۰۰ – ۵۰۰ و کره ای ها ۷۰۰ – ۶۰۰ هزار دلار را می گیرند. در قطر که لِول پائینی دارد، ماهی ۲۵ – ۲۰ هزار دلار را می گیرند اما بازیکنان ما این وضعیت را دارند.
* بسکتبال ایران می تواند بازهم المپیکی شود؟
– بله؛ اتفاقا برای المپیکی شدن کار راحت تر هم شده است. در رقابت های جام جهانی هر تیمی قرعه خوبی داشته باشد و با عملکرد خوب، بتواند جایگاه خوبی بگیرد سهمیه المپیک را کسب خواهد کرد.
* تکرار قهرمانی در آسیا چطور؟
– قهرمانی آسیا سخت تر از قبل و کسب سهمیه المپیک شده است چون استرالیا اضافه شده است. استرالیا جزو کشورهای صاحب سبک در بسکتبال دنیا است اما قطعا حضورش در آسیا برای ما بد نخواهد بود. پنج سال با این تیم رقابت داشته باشیم، در لِول وسطح کاری ما تاثیر می گذارد.
* سپاس از وقتی که گذاشتید. اگر نکته ای باقی مانده بفرمایید.
– ممنون از شما، صحبت خاصی ندارم. فقط اینکه یک سری صحبت ها که در مورد عملکرد تیم ملی بسکتبال مطرح می شود، واقعا منطقی نیست. متاسفانه در ایران «خورده سواد» برخی افراد خیلی مشکل ساز می شود. کسانی که «خورده سواد» دارند اظهارنظرهایی می کنند که غلط است. یکی از بزرگترین خلاهای ما این است که برنامه تخصصی نداریم که در آن چند کارشناس واقعی یک بازی را آنالیز کنند تا مردم صحبت های آنها را ملاک قرار دهند. برخی هم که جدیدا در اینستاگرام صحبت هایی را مطرح می کند که اصلا فنی نیست در حالیکه فکر می کنند خیلی هم اهل فن هستند و می دانند در حالیکه اینطور نیست. اینها نباید نظر فنی بدهند چون مخاطب دارند. مخاطبان از این مسائل مطلع نیستند و همین باعث می شود حرف غیرفنی آنها بازتاب بدی داشته باشد. با یکی دو سال و حتی ۱۰ سال تماشای بسکتبال که کسی فنی نمی شود و نمی تواند نظر فنی داشته باشد. اگر اینطور باشد که تمام مردم آمریکا که صبح تا شب در حال تماشای بسکتبال هستند باید سرمربی تیم ملی آمریکا شوند. کارشناسان کلی درس می خوانند و دوره می بینند بعد نظر می دهند. شاید هم نظرشان از نظر بعضی اشتباه باشد.
برچسب ها :بسکتبال ، ججین ، نیکخواهبهرامی
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰