نگاهی به مجموعه «قورماغه‌ای روی تیفال» نوشته «سید رضا خاتمی»

«قورماغه‌ای روی تیفال» عنوان مجموعه‌ای است شامل ۷۰ نوشته از سید رضا خاتمی که توسط نشر چشمه از سری کتاب‌های جهان تازه شعر به چاپ رسیده است.

کد خبر : 33965
تاریخ انتشار : چهارشنبه 29 شهریور 1396 - 11:36

به گزارش پایگاه خبری “ججین”  ، از عنوان مجموعه چنین برمی‌آید که با اثری متفاوت مواجه هستیم. عنوان کتاب و نحوه تلفظ آن، خرده فرهنگ خاصی را در ذهن تداعی می‌کند که در اصطلاح عامیانه به آن کوچه بازاری و داش‌مشدی و در اصطلاح سیاسی به آن لمپنیزم می‌گویند.

اما با ورود به کتاب، اثری از فرهنگ لمپنیزم نمی‌بینیم و گویا خاتمی این اسم را برای جذاب کردن مجموعه انتخاب کرده است. در عوض داخل کتاب با زبان شکسته و غیر رسمی مواجه می‌شویم.

پیش از ورود مدرنیته، فرهنگ و ادبیات به دو بخش شفاهی یا فرهنگ عامه و کتبی یا فرهنگ و ادبیات مکتوب که به خواص اختصاص داشت تقسیم‌بندی می‌شد.

مردم عادی به هیچ وجه فرصت و توان علم‌آموزی نداشتند و علم و دانش و ادبیات مکتوب مختص به درباریان و خان زادگان بود.در عوض مردم عادی، فرهنگ و زبان مخصوص به خود را داشتند که آن را در اصطلاح فولکلور یا فرهنگ عامه می‌گویند.

خاتمی در این کتاب از زبان عامیانه استفاده کرده اما زیر ساخت‌های فرهنگ عامه را فراموش کرده است. نگاه خاتمی در این کتاب بیشتر به نوع نگاه شاعران آمریکایی و فرهنگ عامه موجود در آن اشعار نزدیک است تا به فرهنگ عامه ایرانی.

ردپای شاعرانی چون بوکوفسکی، براتیگان و اندکی هم شل سیلوراستاین در سطر سطر نوشته‌های خاتمی به چشم می‌خورد.

شاید بتوان حرکت بوکوفسکی و براتیگان به سمت زبان و فرهنگ عامیانه در جامعه آمریکا را نوعی واکنش به مدرنیسم و حرکت به سوی پست مدرن تلقی کرد. این دو شاعر با کمک زبان و فرهنگ هنجارشکن عامه به هجو اوضاع روز و فرهنگ رسمی و غالب سرمایه‌داری پرداختند.

از آنجایی که ما معمولا برخوردمان با پدیده‌های وارداتی همواره ناقص و یک بعدی است و هیچ‌گاه یک فرهنگ را با تمام ضمایم‌اش نمی‌پذیریم، با این فرم وارداتی ادبیات هم برخوردی یک سویه داشته‌ایم.

خاتمی در مجموعه خود تنها از پوسته آثار براتیگان و بوکوفسکی کمک گرفته و به بستر اتفاقات در کشور مبدا هیچ توجهی نداشته است. خاتمی تکنیک‌ها را دیده ولی متوجه این موضوع نشده که هدف از به کار بردن این تکنیک‌ها چیست.

شاید بتوان با ذکر این نکته از خاتمی دفاع کرد که با ایجاد دهکده جهانی و ورود اینترنت و ماهواره ما با یک فرهنگ عامه جهانی مواجه هستیم. فرهنگی که پوچ انگاری و نگاه هجو آمیز به زندگی روزمره در آن غایت محسوب می‌شود اما همین نکته هم غفلت از فرهنگ عامه خودمان را توجیه نمی‌کند.

نکته قابل تحسین در مجموعه «قورماغه‌ای روی تیفال» همانا جسارت و نوجویی نویسنده است البته این جسارت در حد یک حرکت ناقص و نیمه کاره باقی مانده و خاتمی در اغلب نوشته‌ها موفق نشده به شعر برسد و در چند قدمی آن متوقف شده است.همان طور که خودش نیز به این قضیه اذعان دارد:

یا خروپف می‌کنی توی خواب
یا نمی‌کنی دیگه
جز اینه؟
هان؟
مثل همین چند خط
یا شعر هست به نظرت یا نیست
می‌فهمی که.

عنصر اصلی و اساسی که خاتمی در نوشته‌هایش سعی در به کار بردن آن نموده، طنز است. اما به دلیل شناخت ناقص، عنصر طنز در بسیاری از آثار به فکاهه تبدیل شده است. اگر طنز را نشان دادن تضاد بین حقیقت (آنچه باید باشد) و واقعیت (آنچه وجود دارد) بدانیم یا به تعاریف دیگر طنز از جمله خاصیت اصلاح و تربیتی آن و یا خاصیت تابوشکنی و هنجارگریزی آن بپردازیم، هیچ یک از عناصر فوق در کار خاتمی دیده نمی‌شود که نام آثار را بتوان طنز گذاشت.حتی در بعضی مواقع خاتمی دچار شکلک درآوردن و لودگی شده است که تقدیمیه اول کتاب معرف این نگاه است:

تقدیم به همه اون علی‌اکبر استاد اسدی‌هایی
که نتونستن دفاع وسط تیم ملی شن

در بسیاری از نوشته‌ها هجو زندگی روزمره و اتفاقات دم دستی و ساده که دستمایه کار نویسنده قرار گرفته به طنز نزدیک می‌شود اما نمی‌تواند در جایگاه طنز قرار بگیرد.

من امروز
یک ژیان دیدم در خیابان
که اگر نمی‌دیدمش،
خب، من امروز
یک ژیان ندیده بودم در خیابان.

شاید بتوان خط افتراق و تمایز نوشته‌های خاتمی را از دیگر آثار، صمیمیت و به اصطلاح خودمانی شدن آنها با مخاطب دانست، به طوری که مخاطب، شعرها را فردی پیژامه پوش و خوش مشرب تصور می‌کند که روی پشتی یا مبل خانه‌اش لم داده و با گفتن لطیفه‌های آبدار مخاطب را به خنده می‌اندازد.

بعضی وقتا
باید سر زد به سفره‌ها
شاید یه جایی شون باز شده باشه
یا سوراخ
و نونا
بخصوص لواشا در حال خشک شدن باشن
طفلکیا
گناه نکردن که بربری نشدن
یا سنگک،
ظریفن!

نگاه تیزبین و ریزبین خاتمی به پدیده‌های دم دستی که مخاطب با بی تفاوتی از کنارشان رد می‌شود، قابل توجه است همین ریزنگاری‌ها باعث شده که ساختاری ظریف و ریزبافت در نوشته‌ها به وجود آید که علاوه بر جذاب بودن برای مخاطب تجربه‌ای متفاوت محسوب می‌شود:

با زنم
نشسته‌ایم و خاطرات مشترکمون رو مرور می‌کنیم
اون وقتایی که
اتوبوسای واحد هر پونزده دقیقه در میون
توقف می‌کردن توی هر ایستگاه
از فردا
قراره اتوبوسای واحد
هر ۱۰ دقیقه در میون توقف کنن توی هر ایستگاه

نیست انگاری و پوچ گرایی، اندیشه‌ای است که در تمام کارهای خاتمی تکرار می‌شود و از زاویه دید خاتمی دنیا به نحو مضحکی پوچ و بی معنی است.

در پایان این که خاتمی قدمی به سمت تغییر زبان و اتمسفر شعر سپید برداشته است اما در قدم اول به محدوده شعر هم نزدیک نشده است.با حذف عناصر ملزوم شعری از جمله عاطفه، تخیل، جناس، تشبیه، استعاره و… رسیدن به شعر کاری دشوار، بلکه نشدنی است. شاید این تجربه بتواند راه گشای شاعران دیگر در رساندن این زبان و اتمسفر به شعر باشد اما این راه لغزش‌های بسیاری هم در پی دارد، شاید جوان ترهایی که از ابزار و اسرار شعر بی اطلاع باشند، این راه را برای تولید آثار دم دستی و ساده برگزینند. آثاری که به دلیل عامه پسند بودن، شاید بازار نشر شعر را در آینده‌ای نزدیک از آن خود کند. اما طی این راه بدون در دست داشتن چراغ می‌تواند لطمات جبران ناپذیری به پیکره شعر سپید وارد کند.

در هر صورت این زبان و فضا نیز مانند تمام ابزارهای دیگر دارای کارکردهای مثبت و منفی است و باید امیدوار بود، خاتمی و شاعران بعد از او به کارکردهای مثبت این ابزار دست پیدا کنند.

 


 

telegram.me/jajinnews

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

17 − چهار =