نگاهی به جامعه‌شناسی مردم کوفه

کوفه در یک نگاه

کد خبر : 40005
تاریخ انتشار : سه شنبه 2 آبان 1396 - 10:32

 

به گزارش پایگاه خبری “ججین”  ،  کوفه جامعه شهری است که با اهداف سیاسی و نظامی در سال ۱۷ هجری شمسی به دستور خلیفه دوم و توسط سعد بن ابی وقاص پایه‌گذاری شد. شهری متشکل از گروه‌ها و طوایف مختلف اعم از نظامیان حرفه‌ای، سیاست مداران کار کشته، کارگزاران، افسران، سربازان حکومتی و بادیه نشینانی که با هدف ارتزاق از حکومت در آن جمع شده بودند و همین طلیعه ایجاد باعث شد تا علاوه بر اهمیت استراتژیک شرایط ویژه‌ای از جنبه‌های مختلف فکری، اعتقادی، گرایش‌های سیاسی و عوامل انگیزشی پیدا کند و از لحاظ ترکیب اجتماعی به یک سرزمین ۷۲ ملتِ مشوش تبدیل شود. مطلب حاضر نگاهی اجمالی دارد به جامعه‌شناسی شهر کوفه که اینک تقدیم خوانندگان محترم می‌گردد.

کوفه در یک نگاه
کوفه شهری است که فاصله بیعت کردن تا بیعت شکستن به اندازه یک نماز مغرب و عشاء طول می‌کشد. یک سوی این جامعه مشوش،‌ هانی بن عروه، حبیب بن مظاهر اسدی و مسلم بن عوسجه هستند که تا پای جان بر عهد خود می‌مانند و در طرف دیگر این بلده نو پا سلیمان بن صرد خزاعی و یارانش هستند که به اندک مسئله‌ای فریب می‌خورند و میدان را خالی می‌کنند؛ در زاویه دیگر آن شبث بن ربعی است که هر روز رنگی می‌گیرد و چون آفتاب‌پرست به هر جا و هر کس بچسبد همرنگ آن می‌شود؛ روزی حسین(ع) را به کوفه دعوت می‌کند و وعده جند و لشکر می‌دهد و روزگاری نه چندان بعد به شکرانه قتل حسین(ع)  مسجد می‌سازد و با پای پیاده به حج می‌رود.
در مرکز این شهر هم مردمانی هستند که هر کس سوارشان شود راه آن را می‌روند؛ روزی پای خطبه علی(ع) می‌نشینند و در مسجد کوفه شاگردی علی(ع) را می‌کنند و روزگاری شمشیر به گردن علی(ع) می‌گذارند تا بالاجبار حکمیت را بپذیرد؛ زمانی دم از دوستی آل علی(ع) می‌زنند و در واپسین زمانی پای دار میثم تمار هلهله می‌کنند؛ یک بار دوازده هزار نامه برای حسین(ع) می‌نویسند و او را به کوفه می‌خوانند تا امام‌شان باشد و زمانی به ثمن بخس با ابن زیاد همراه می‌شوند برای قتل حسینی که قرار بود امام‌شان شود؛ روزگاری به آل زبیر دست دوستی می‌دهند و بعد پا در رکاب مختار می‌شوند.
سخن گفتن از این بازار هزار رنگ کمی دشوار است.
نوسانات اعتقادات کوفی
اعتقاد در واقع نشانگر سیر اجتماعی یک جامعه است و یا به زبان ساده‌تر اعتقاد است که مشخص می‌کند که جامعه به چه سمت و سویی حرکت کند و چه سبکی را در زندگی انتخاب نماید.
اگر اینکه فرموده‌اند مردم بر دین حاکمان خود هستند را یک اصل مسلم بگیریم، کوفه به خاطر شرایط خاصی که در طول تاریخ از تاسیس تا واقعه عاشورا و پس از آن داشته است بارها دست به دست شده و هر روز کسی را بر سریر زعامت خود دیده که اعتقادی دارد و همین باعث شده است که مردمان آن دیار هیچگاه به ثبات فکری و اعتقادی نرسند؛ تا زمانی که امیرالمؤمنین(ع) در کوفه بود خطبه‌های دلنشینش صیقل روح و فکر کوفیان بود؛ گاه از توحید برایشان می‌گفت و روزی از نبوت و زمانی از مبدأ و معاد؛ زنان کوفه پای درس تفسیر زینب(س) دختر علی(ع)  بزرگ می‌شدند و هر روز توشه‌ای از معارف قرآن برمی‌گرفتند تا آنجا که مردانشان سست شدند زنان پایشان را به رکاب دنیا محکم کردند و علی(ع) را در محراب کوفه به خون نشاندند دیگر کسی به فکر اعتقادات این مردم نبود. آنها که توانستند مایه کلام و تربیت علی(ع) را حفظ کنند شدند میثم تمار و آنان که نتوانستند رنگ و لعاب دنیای امویان گرفتشان و شدند قتله کربلا.
علاوه بر مسلمانان که خود متشکل از گروه‌های مختلفی چون شیعیان دو آتشه، حامیان حکومت بنی‌امیه، خوارج، عثمانی مذهب‌ها و…  بودند، بخش کوچکی از کوفه را غیر مسلمان‌هایی مثل مسیحیان عرب از بنى‏ ثعلب و مسیحیان نجران و مسیحیان نبطى، یهودیان رانده شده از جزیرهًْ‏العرب در زمان عمر و مجوسیان ایرانى تشکیل مى‌دادند که به عناوین مختلف در کوفه جمع شده بودند ولی هدف یک چیز بود و آن پر کردن کیسه‌ها از زر نابی که یا از دارالاماره می‌آمد و یا از غنائم جنگی و گاه شاید از تجارت‌های پرسود.
در یک کلام کوفه‌ بعد از علی اعتقادش را سکه‌های زر مشخص می‌کرد.
بافت جمعیتی کوفه
کوفه بافته‌ای بود هزار رنگ از ۳۰ هزار جنگجو به همراه خانواده‌هایشان، سیاستمداران جویای نام و پرهیاهو، تجار پرآوازه و مهاجرانی که به بهانه بهره‌مندی از هوای خوش و منابع آب و نیز غنائم جنگی به آنجا رفته بودند؛ این ترکیب جمعیتی به همین نسبت در زمانی که کوفه به فرمان علی‌(ع) به پایتخت حکومت اسلامی بدل شد رو به رشد نهاد تا آنجا که کوفه به یک شهر واقعی تبدیل شد؛ شهری که مردمانش هیچ پیوستگی و علقه‌ای به هم جز سیاست و تجارت نداشتند و تمام معادلات حول همین دو محور می‌گردید.
در تقسیمی دیگر کوفه به دو گروه عرب و عجم  تقسیم می‌شد. اعراب در واقع کسانی بودند که در زمان فتح ایران با هدف شرکت در جنگ به این شهر آمدند و عجم‌ها کسانی بودند که به بهانه‌های مختلف چون تجارت و یا یاری امیرالمؤمنین در زمان حکومت علی(ع) بر کوفه به این شهر مهاجرت کرده بودند. این تقسیم‌بندی در طول تاریخ کوفه منشأ اختلافات و گسستگی‌های زیادی بود و جریان‌های مختلفی را به وجود آورد که البته حاکمان کوفی در دامن زدن به این اختلافات از هیچ تلاشی فروگذار نمی‌کردند.
کوفه در بعد جمعیتی شهری بود از هم گسسته که طوایفش چون جزیره‌های جدا از هم، هر کدام به فکر منافع خودشان بودند.
بررسی بعد انگیزشی کوفه
این ترکیب جمعیتی و آن اعتقادات پوسیده باعث شد تا در کوفه انگیزه‌ای جز دنیا باقی نماند و امثال حبیب بن مظاهر و هانی بن عروه جزءِ معدودی باشند که در تقسیم‌بندی‌ها و بررسی‌های جامعه شناختی جایگاهی نداشته باشند.
در کوفه هر کس به سریر حکومت نزدیک‌تر می‌شد محبوب تر بود و هرکس رنگ شکست می‌گرفت برای قتلش همه همدست می‌شدند. انگیزه بالای دنیایی در کوفه باعث شده بود تا همگان چون گرگان در هنگام خواب یک چشم‌شان باز باشد و اگر  چشمان کسی روی هم می‌رفت او را می‌دریدند. تنها طایفه‌ای از مخلصان شیعی که به عشق امیر‌المؤمنین(ع)  به کوفه آمدند در حوادث روزگار نلغزیدند و رنگ دنیا آنها را نگرفت میثم تمارها ۴۰ سال دار خود را بر دوش گرفتند تا انگیزه‌هایی چون حب قدرت سیاسی و یا دوستی سکه‌های زر انگیزه‌هایشان را تغییر ندهد.
آنچه در کوفه مهم بود پرکردن شکم‌هایی بود که هر چه در آن می‌ریختی گرسنه‌تر می‌شد و ارضای شهوت‌هایی که هرچه به کام‌شان می‌شد بر افروخته‌تر می‌گشتند.
و در یک کلام در فضای حاکم بر کوفه آن روز انگیزه‌ای جز شکم و شهوت و مال‌اندوزی وجود نداشت.
اکنون جامعه کوفه را این گونه ببین
جامعه بی‌اعتقادی که جز سکه‌های زر نمی‌شناسد و برای منافع شخصی و قبیله‌ایش حاضر است حتی سر پسر پیغمبر خدا را به دربار شراب‌خواره‌ای چون یزید پیشکش نماید.
حواسمان باشد کوفه تکرار شدنی است.

 


 

telegram.me/jajinnews

 

 

برچسب ها : ، ،

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.