نقد فیلم سیکاریو: روز سرباز

سیکاریو: روز سرباز – Sicario: Day of the Soldado

کارگردان: استفانو سولیما

نویسنده: تیلور شریدان

بازیگران: بنسیو دل تورو، جاش برولین، جفری داناوان، ایزابلا مونر

سال: ۲۰۱۸

کد خبر : 101338
تاریخ انتشار : سه شنبه 11 تیر 1398 - 10:34

پایگاه خبر ججین

 

 

به گزارش پایگاه خبری “ججین، سیکاریو: روز سرباز در اصل دنباله ای است بر فیلم سیکاریو که در سال ۲۰۱۵ اکران شد. قسمت اول یک درام تماشایی در مورد کارتل مواد مخدر بود. حال قسمت دوم اگرچه چهار عنصر کلیدی سیکاریو ۱ (کارگردان دنیس ویلنو، بازیگر امیلی بلانت، فیلمبردار راجر دیکنز و آهنگساز فقید یوهان یوهانسن) را با خود ندارد، ولی موفق می شود در قامت یک درام اکشن پویا و قائم به ذات ظاهر شود. باید در نظر داشت که تیلور شریدان نویسنده قسمت دوم هم هست. او با برجسته کردن دو بازیگر اصلی، بنسیو دل تورو و جاش برولین، موفق شده داستان را وارد بستر تازه ای کند و دنباله ای قدرتمند و منسجم به بار بیاورد. قسمت اول در سراسر جهان تقریبا ۸۵ میلیون دلار فروش داشت، به همین دلیل ساختن دنباله ای برای آن چندان منطقی به نظر نمی رسید. ولی قسمت دوم از همان ابتدا موفق می شود عناصر دراماتیک جذابی خلق کند و تنش و پیچش های داستانی سطح بالایی را در معرض دید مخاطب قرار دهد.

شریدان در کارنامه حرفه ای کوتاه ولی پربار خود در قالب نویسنده، همیشه به شکل موفقیت آمیزی موفق می شود که استعاره های دراماتیک وسترن را در دنیای غرب تازه امروز پیاده سازی کند و هر دو دنیای قدیم و جدید را حیاتی تازه بخشد. در این فیلم، او با استفاده از نقشه سازمان سیا برای دزدیدن دختر نوجوان سردسته یک کارتل مکزیکی، به واکاوی فساد و جرم و جنایت هر دو طرف درگیر در این جنگ مواد مخدر می پردازد. در این جنگ هیچ کس پاک دست بیرون نمی آید، ولی چند نفری زنده می مانند و خود را برای جنگی دیگر و روزی دیگر آماده می کنند.

داستان اصلی فیلم در مرز بین ایالات متحده و مکزیک اتفاق می افتد. جایی که در قسمت اول هم کاملا با آن آشنا شدیم. در یکی از صحنه های فیلم که در شب و تماما از طریق عینک های دید در شب ضبط شده است، مقام های آمریکایی را می بینیم که شبانه در دل بیابان مشغول دستگیری مهاجران هستند. یکی از این مهاجران خود را منفجر می کند. در این حین در شهر کانزاس، چهار نفر وارد یک فروشگاه بزرگ می شوند، چند بمب کار می گذارند و افراد زیادی را به قتل می رسانند. مت گراور (جاش برولین) از سازمان سیا که متوجه شده بمب گذارهای کانزاس اهل مکزیک بوده اند، به واشنگتن فراخوانده می شود و از این به بعد قرار است تحت نظر وزیر دفاع (متیو موداین) کار کند. کسی که به مت می گوید: «تو رو انتخاب کردیم چون قراره کثیف کاری راه بندازیم.»

داستان فرعی درباره یک نوجوان چهارده ساله کم حرف شهروند آمریکا به نام میگل (الیجاه رودریگز) است که به یک قاچاقچی کمک می کند تا مردم را از مرز رد کند. او به تدریج بیش تر از قبل با یک کارتل مکزیکی همراه می شود. می توان حدس زد که پیش از به پایان رسیدن این فیلم دوساعتی، تمام این شاخه های داستانی همچون شاخه های یک درخت انگور در نهایت به هم متصل می شوند.

سیکاریو: روز سرباز با وجود طرح داستانی پیچیده و غافلگیری های دیوانه وار خود، در نهایت به دلیل شخصیت هایی که برای فیلمنامه خود انتخاب کرده، مملو از ناراحتی و تراژدی می شود. مکان هایی که داستان در آن رخ می دهد (بیابان های بد یمن، اجتماعاتی عبوس در حاشیه مرز، مناطق نظامی)، جاهایی نیستند که در زندگی واقعی بخواهید سری به آن ها بزنید. تردید بشری که به صورت نمادین در قالب شخصیتی چون میگل نمایش داده می شود (آدم سالمی بماند یا به یک آدمکش تبدیل شود)، به صریح ترین و تراژیک ترین شکل ممکن نمایش داده می شود.

سولیما کارگردان که نام و آوازه چندانی بین محفل های فیلم آمریکایی ندارد، در کارهای قبلی خود نشان داده که خیلی خوب می تواند از تعلیق و اکشن استفاده کند و یک درام جنایی را در ابعادی بزرگ به نمایش درآورد. کارگردانی او در این فیلم هم قدرتمند و مطمئن است و به خوبی موفق می شود که ابهام ها و تضادهایی را که مرز بین خوب و بد را از بین می برند، به تصویر بکشد.

ولی موتور محرک اصلی فیلم، شریدان است. او در این بستر داستانی که سه سال پیش با فیلم سیکاریو خلق کرد، هنوز کارهای زیادی می تواند انجام دهد. طوری که داستان قسمت دوم به پایان می رسد نشان می دهد که در این مصالح تماشایی و شخصیت هایی که به جا مانده، هنوز ظرفیت های زیادی وجود دارد که شریدان می تواند پیگیری کند.

نکته دیگر این که برولین و دل تورو در این قسمت بسیار قدرتمند‌تر از نسخه اول ظاهر شده اند. آن ها این بار کارهای بیش تری انجام می دهند و احساسات بیش تری برای نمایش دادن دارند و پا به پای هم، فیلم را به شکل فوق العاده ای پیش می برند.

مکان های واقعی سفت و سخت و فیلم برداری بسیار پویای داریوش وولسکی نقش مهمی در نمایش فضاسازی و واقع گرایی تماشایی فیلم دارد. هیلدور گوتندوتیز آهنگساز که از همکاران یوهانسن فقید است، با بهره‌مندی از پژواک های عمیق و گسترده موسیقی قسمت اول موفق شده یک موسیقی متن میخکوب کننده برای قسمت دوم خلق کند.

تاد مک مکارتی

منبع: The Hollywood Reporter

 


 

 

 

 

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

دوازده + 5 =