نقد رمان سه تفنگدار
سه تفنگدار – The Three Musketeers
نویسنده: الکساندر دوما – Alexandre Dumas
سال: ۱۸۴۴
به گزارش پایگاه خبری “ججین” ، تمرکز رمان سه تفنگدار بیشتر روی شخصیت دارتنیان قهرمان داستان و سه دوست تفنگدار دیگرش است: سه تفنگدار به اسم های آتوس، پورتوس و آرامیس. بزرگترین آرزوی دارتنیان در زندگی این است که به یک تفنگدار، به یکی از اعضای گارد سلطنتی محافظین شخصی پادشاه لویی سیزدهم تبدیل شود. سه دوست او از بهترین های سپاه سلطنتی هستند. رقابتی بین تفنگداران پادشاه و افراد صدر اعظم کاردینال ریشلیو وجود دارد که با گذشت زمان شدیدتر هم می شود.
آتوس، پروتوس و آرامیس، ظاهرا اشتراکات کمی دارند. آتوس به طبقه نجیب زادگان تعلق دارد، ساکت بودن، سودایی و فسردگی و تنفرش از زنان، او را از بقیه متفاوت می سازد. او مردی زیرک، شریف و بافضیلت است که رازی از گذشتهاش را پنهان کرده است. پروتوس برخلاف او فردی زمخت، پر سروصدا و خود ستا است که توانایی هایش بیشتر به خاطر هیکل بزرگ و تنومندش است. او دائماً از ارتباطش با زنان زیبا و والامقام میگوید و به ستایش از خود می پردازد و در مورد خوشبختی و وضعیت زندگی اش اغراق می کند. آرامیس، خوش قیافه و جذاب است. ذکاوت بسیار در کارهایش، او را به شخصیتی مرموز تبدیل می کند. با اینکه آرامیس در مورد مسائل روحانی حرف می زند و شبیه کشیشان به نظر می آید، دارتنیان متوجه میشود که او عاشق یکی از بانوهای والامقام دربار است و وارد رابطه هایی عاطفی شده است. هر سه تفنگدار، ماجراجویانی نترس و پر شوری هستند که ویژگی های شجاعت و وفاداری را به اشتراک دارند. آنها با انگیزه هایشان و داشتن هدفی مشترک، اتحاد و همبستگی دارند.
رمان روی دو جبهه سیاسی در فرانسه تمرکز دارد، یکی به سرپرستی پادشاه و دیگری صدراعظم. تفنگداران تحت فرمان فرمانده شان موسیو دو فرویل هستند، مردی کامل از دربار لویی سیزدهم. دوما لویی را به عنوان رهبری ضعیف و فاقد تدبیر ترسیم می کند. شخصیت صدراعظم ریشیدو کاملاً در تضاد لویی قرار دارد؛ او زیرک و با صلابت است. بخش زیادی از قدرت حکومت به خاطر اوست. تصویری از نقش و سرنوشت فرانسه را می توان در او دید. شخصیتی شیطانی ندارد ولی برای رسیدن به اهداف و برنامه هایش، روشهایی را به کار میگیرد که مطابقت چندانی با جایگاهش به عنوان صدراعظم کلیسای کاتولیک ندارد. دشمنان تفنگداران، دو نفر از خدمتکاران و جاسوسان مورد علاقه صدر اعظم به نام های کنت دو روشفورت و ملادی دو وینتر هستند.
روشفورت گهگاهی در رمان ظاهر می شود اما شخصیت شیطانی واقعی داستان ملادی است، که از زیباییاش به عنوان وسیلهای برای اغوا و نابودی مردان و زنان استفاده می کند. دارتانینا در اوایل رمان از همان لحظه ای که او را می بیند، مجذوبش می شود و سرنوشتش به او گره می خورد.
شخصیت و اعمال تفنگداران است که مضامین اصلی و کلی رمان را نشان می دهند: آرمانگرایی مربوط به جوانی، رشد و بلوغ، اهمیت وفاداری و رفاقت و نیاز به داشتن شجاعت در تقابل بین خیر و شر. این تقابل و و نزاع در اختلاف و تفاوت بین دو رقیب در رابطه با رسیدن دارتنیان جمع می شود: ملادی فریبنده و اغواگر و کنستانس بوناکیوی نیک سرشت.
رفاقت
اصلیترین و مهمترین مضمون رمان سه تفنگدار که تمامی پلات و طرح های داستانی بیشمار رمان را به هم پیوند می زند، رفاقت بین این تفنگداران است. برخوردار بودن مضمون رفاقت از چنین اهمیتی، بیشتر به خاطر نمایش خیره کننده ای است از ورود مرد جوانی به داستان که بعداً چهارمین تفنگدار می شود، این درحالی است که ورود او با مسابقهای شمشیربازی همراه است و با این وجود مخالفت و تنشی بین آن ها صورت نمی گیرد؛ تنشهایی که در چنین شرایطی معمولا احتمال رخ دادنشان زیاد است. در اینجا می بینیم که تنش و مجادله ها بین تفنگداران نیست بلکه بین تفنگداران و دشمنانشان است.
طبقه اجتماعی
تفنگداران در خدمت شاه هستند. سه تفنگدار رمانی درباره شورش و انقلاب نیست، درواقع وقتی که به جدایی و تقسیمبندی طبقات و نظام اجتماعی می رسیم می بینیم که حتی رمانی است عمیقاً محافظه کارانه. هنگامی که تفنگداران در کارشان برای حفظ منافع دربار پیش می روند، جایگاه هر شخصی مشخص و تعیین شده است، این سیستمی است که برای حفظ امنیت طراحی شده است. آرمانهایی همچون آزادی شخصی یا فراهم آوردن شرایطی برای اینکه هر کسی بتواند به موقعیت بالاتری برسد، نه تنها هیچ وقت مورد توجه قرار نمیگیرد، بلکه عملاً به عنوان تهدیدی نسبت به سیستم به آن نگاه شده و با مخالفت روبه رو می شود.
تاریخی پنهان از جهان
تعداد قابل توجهی از شخصیتهای تاریخی واقعی در رمان قرار داده شده اند. جالب توجه تر اینکه برخی کارها و اعمال به ظاهر باورنکردنی تفنگداران و دیگر شخصیتهای رمان حداقل در یک محدوده مشخص، اعمال واقعی هستند. به این رمان به عنوان اثری که تاریخی مخفی را ثبت کرده نگاه می شود که اتفاقات آن با آن تاریخ واقعی که می شناسیم به شکلی جدانشدنی گره خورده است. بدین صورت، به عناصری که منبع تاریخی مشخص و دقیقی ندارند، توجه بیشتری شده است، پس بیان تاریخی سری از رخدادها، وارد تاریخ واقعی نمی شود.
در کل بیشتر اتفاقات رمان با حس و آرزوی انتقام گرفتن پیش می رود. برای نمونه ملادی به دنبال انتقام از آتوس است و برای این هدفش به اغوا کردن دارتنیان می پردازد. انتقام چیزی است که در جای جای رمان دیده می شود و در واقع مضمون انتقام به سوختی تبدیل شده تا بتواند موتور طرح داستانی رمان را با تمام سرعت پیش ببرد.
telegram.me/jajinnews
برچسب ها :الکساندر دوما ، ججین ، رمان ، سه تفنگدار ، کتاب
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰