نقدی بر فیلم اجتماعی «شبی که ماه کامل شد»
فیلم «شبی که ماه کامل شد»، ملودرامی است که در فضای خشونت بار و دلهره آور از داستان واقعی ریگی های منشعب از فرقه ی وهابیت الهام گرفته شده و به همین خاطر مخاطب فیلم با صحنه های پر اضطرابی روبرو می شود.
به گزارش پایگاه خبری “ججین“، “شبی که ماه کامل شد” اثردرخشان و متفاوتی است از کارگردان زن خوش آتیه با سابقهی نویسندگی است که بخوبی و هوشمندانه توانسته است همچون حاتمی کیا در فیلم به یاد ماندنی” به وقت شام” مقصودش را با بهره گیری از تکنیکهای سینمایی به یک اثر بدیع و متفاوت تبدیل و اثبات کند که زنان کارگردان ایرانی دارای بینش جامعه شناختی و سیاسی هم بخوبی از پس ساخت ژانرهای جنگی و وحشت انگیز در سطح جهانی برمی آیند. فیلم، ملودرامی است که در فضای خشونت بار و دلهره آور از داستان واقعی ریگیهای منشعب از فرقهی وهابیت الهام گرفته شده و به همین خاطر مخاطب فیلم با صحنههای پر اضطرابی روبرو میشود.
این فیلم اولین تجربهی موفق یک زن فیلم ساز ایرانی است که درپرداختن به مسألهی گسترش خشونت مذهبی و ترویج تروریسم در مناطق مرزی و جنوبی کشور خوش درخشیده است؛ مقولهای که آبیار توانسته به خوبی چگونگی شکل گیری یک گروه تروریستی و تکفیری را در مرزهای جنوب شرقی کشور در نبود فرصتهای شغلی مناسب و گسترش روز افزون فقر و فلاکت به تصویر کشد. در این فیلم تأثیرگذار، او توانسته است نفرت قومی گروههای جهادی وهابی موسوم به عبدالمالک ریگی را بازنمایی کند. داستان فیلم از منظر و نگاه عروس گرفتار آمده در خانوادهی ریگی روایت میشود و به طور هنرمندانهای چگونگی شکل گیری نفرت و اوج خشونت در این خانوادهی بلوچ را به مخاطب نشان میدهد.
دراین اثر تأثیرگذار، آبیار با ملودرامی غریبانه نشان میدهد که چگونه یک جوان با غیرت و عاطفی با طبعی شاعرانه (در نقش عبدالحمید ریگی) در شرایط نامساعد اقتصادی و اجتماعی تحت تاثیر شخص با نفوذ (برادر) و انگارههای ذهنی منحطش برای تأمین رفاه زن و فرزندش میتواند در شهری مرزی تبدیل به جنایتکار بی رحمی شود که از کشتن همسرش هم باکی به دل راه نمیدهد. به تصویر کشیدن کوچه پس کوچههای مشحون از فقر و فلاکت و بی بهداشتی بخوبی به مخاطب میفهماند که اغلب ساکنان ناگزیرند بین قاچاق، جهاد مبتنی بر افکار وهابی و داعشی های تکفیری و کسب و کار سخت و طاقت فرسا در محیطهای نامساعد شغلی یکی را برگزینند؛ فرصتهای شغلی و کسب درآمدی که هر سه به نوعی با دشواریهای خاص خود بویژه تهدید سلامت جسمی و یا خونریزی و خطر پذیریهای پی در پی همراست.
در این فیلم هویت بخش قومی که با انعکاس آداب و رسوم بلوچهای هم وطن و موسیقیهای زیبای محلی همراست بلوچستانی را برای دقایقی به نظاره مینشینیم که جاذبههای توریستی و طبیعی اش را به رخمان میکشد وهمزمان جلوههایی ازمناسبات فرهنگی و خانوادگی این قوم مظلوم و محروم را در منظردیدمان قرار میدهد.
علاوه بر داستان واقعی فیلم، بهره گیری از سبک مستند گونه و استفاده از تکنیک فیلمبرداری دوربین در دست به باورپذیر تر شدن صحنههای فیلم بویژه در تعقیب و گریز جهادگران وهابی مؤثر بوده است. دراین اثر، نقش زنانی چون فائزه و مادرشوهرش بسیار برجسته است ولیکن به رغم وجود قهرمان و شخصیت برجسته و مقاومش، فیلم زن ستا نیست.
در شخصیت پردازی مردان هم، برادران ریگی بویژه عبدالحمید ریگی، کارگردان دچار افراط و تفریط نشده است و با ظرافت و وسواس خاصی تصویری خاکستری و باورپذیر از او ارائه کرده است تا مخاطب در یابد که چنین اتفاقی میتواند در شرایط مشابه در هر منطقهی محرومی برای افراد بیکار و نیازمند رقم بخورد. در گذر سکانس هایی بیننده درخواهد یافت چنانچه جوانی در معرض تعالیم و آموزههای منحط و منحرفانه ی مکتب وهابی باشد و محروم از امکانات زیستی، رفاهی و شغل و حرفهای مناسب ناگزیر است بین قاچاق کالا و مواد و جهاد مقدس جلوه داده شده یکی را انتخاب کند؛ و بی تردید آنانی که تحت تأثیر آموزههای دینی بوده و تعصب مذهبی و فرقهای دارند در دام گروهکهایی چون ریگی در می غلطند. از این رو بدیهی است که وجه ایدئولوژیکی فیلم بر وجوه دیگر آن برتری دارد.
این اثر تحسین برانگیز با همه ی ویژگیها و نقاط برجسته اش همچون هر اثر سینمایی درخشانی متأثر از کاستیها و ضعفهایی است، از جمله نشان دادن آشکار صحنهی بریدن سرشهروند بی گناهی در خلال مشاهدهی نواری در تلویزیون که بی تردید قبح زدایی خشونت را در پی خواهد داشت. همچنین بخش عاشقانه و هندی مآب فیلم بیش از اندازه طولانی و کسالت آورمی نماید. این فیلم اگر چه همچون فیلم “لاتاری” بخوبی توانمندی و هشیاری مأموران جان برکف امنیتی و اطلاعاتی کشور را به تصویر میکشد با این حال در صحنهی خارج کردن غیر قانونی فائزه از بیمارستان و یا در صحنهای که مأمور تک تیرانداز میتوانست به سادگی ریگی را به هلاکت رساند آنها بسیار ناشیانه و با تعللی غیر قابل پذیرش ظاهر شدند.
در کل فیلم “وقتی که ماه کامل شد” فیلمی است مردم پسند و قابل تحسین که آحاد مخاطبان را با داستان به تصویردرآمده بخوبی درگیر و گاهاً میخکوب کرده و میتوان این اثر سینمایی متفاوت را برگ زرینی در کارنامهی آبیار بر شمرد. در این فیلم آبیار توانسته است به طور قابل قبول و اثرگذاری از هنرپیشگان حرفهای بویژه الناز شاکر دوست و هوتن شکیبا و برخی چهرههای آماتور یحتمل محلی بازی باور پذیری بگیرد تا روایت شکل گیری گروهک ریگی و چگونگی رشد و توسعه اش را به خوبی به تصویر کشد. این کارگردان خوش ذوق و خوش قلم همچون کارگردانان نسل جدیدی چون مهدیان در پی ساخت و کارگردانی چنین آثار ماندگار و بدیعی ثابت کردند که این قابلیت را دارند تا با خلق چنین آثاری در سطح جهانی بدرخشند و در آینده کاندیدای دریافت سیمرغها و حتی نخلهای طلایی جشنوارههای معتبری چون کن باشند.
برچسب ها :ججین ، سینما ، شبی که ماه کامل شد ، فیلم ، نقد فیلم
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰