نقد نقاشی سیب زمینی خورها
سیب زمینی خورها – The Potato Eaters
نقاش: ونسان ون گوگ – Vincent van Gogh
نوع: رنگ روغن روی بوم
سال: ۱۸۸۵
به گزارش پایگاه خبری ججین ، گاهی حین دورهمی های خانوادگی، وقتی همه سر میز غذا نشسته اند، ناگهان لحظهای فضا را سکوتی عمیق فرا می گیرد که کاملا محسوس و قابل درک است. تنها صدای جویدن غذا به گوش میرسد، همه در فکر فرو رفته و غرق در افکارشان هستند. تا این که نفری شروع به حرف زدن میکند و این حس غریب از بین می رود. سیب زمینی خورها اثر ونسان ون گوگ، لحظهای متفاوت از سکوت را به تصویر می کشد؛ لحظه ای از صمیمیت و گرمی با هم بودن که تمامی ناآرامی و تنش ها را دور می کند.
چهره ها و فضای کلی اثر
چهرههای روستایی درون نقاشی هم از نظر فیزیکی هم از نظر احساسی که در چهره شان منعکس می شود، تا حدی یکسان و مشابه به همدیگر اند. در تاریخ هنر هم می بینیم که بسیاری از هنرمندان از روم شرقی گرفته تا سبک تکلف گرایی، شخصیت هایشان را با چهرههایی مشابه و یکسان طراحی می کردند:در تندیس ها و نقاشی های دیواری که شخصیتهای آن ها قدیسان، رسولان یا دیگر شخصیتهای مذهبی بودند. اگر این شباهت، تفکری فراتر از ظاهر و معنایی عینی داشته باشد، کلیت و جهانشمولی پیامی است که میخواهد منتقل کند؛ اعتقاد، رستگاری، شفقت و مهربانی. ون گوگ افرادی واقعی را نقاشی می کرد،میدانیم که او در خانه این خانواده مهمان بوده است. پیامش در هر بخش از این اثر جهانی و فراگیر است.
چهره های کشیده شده در این نقاشی کشاورزان روستایی متحمل کارهای سخت را نشان می دهند. خسته و نگران به نظر می آیند؛ شاید از این نگرانی و دلهرهها خسته شده اند. در چهره مرد متانت و جلالی انعکاس یافته است، در حالی که زن در سمت راست نقاشی انگار آهی از دلسردی و ناراحتی می کشد، یأس و پژمردگی در او به خوبی احساس می شود. قرارگیری این دو در طرفین تصویر، محدودهای برای طیف احساسات خانواده ترسیم کرده است. سه شخصیت دیگر تا حدی خنثی به نظر می آیند، مشغول غذا خوردن هستند و دقیقا بین این دو شخصیت در چپ و راست نقاشی قرار گرفته اند. جالب است که چهرهی دختر در مرکز نقاشی را نمی بینیم، شاید اشاره به آیندهای مبهم باشد که شاید امید و فرصت هایی انتظارش را بکشد.او دقیقاً در وسط تصویر ایستاده است که شاید اشاره به این باشد که احتمال دارد به هر سمتی متمایل شود؛ به فردی متین و آرام شبیه پدرش تبدیل شود، یا فردی همچون مادربزرگش مایوس و نگران.
تنها منبع نور تصویر، چراغی که از سقف آویزان است، بخش روشن نقاشی را تا حدی به شکلی هرم مانند در آورده است. نور تاکیدی را روی غذا به عنوان نگرانی اصلی این قشر از جامعه ایجاد کرده است.چراغ میتواند معنایی نمادین هم داشته باشد که این وعده غذایی، تنها زمان روشن در زندگی این مردم است.
با این که نور و دود فضای نقاشی را گرفته است، این اثر اساسا به واقعگرایی فرانسوا میله نزدیکتر است تا امپرسیونیسم. این نقاشی اولین اثر اصلی و برجسته ون گوگ بود و برخی از ویژگیها و نقاط قوت او را در خود جای داده است؛ برای نمونه درک و تشخیص بالایش از جزئیات، حالات روانشناختی و به تصویر کشیدن آن ها.
با اینکه فضا و محیط نقاشی مغلوب رنگهای تیره و فسرده است. بازتاب احساسات در چهره شخصیتها واضح و روشن است؛ احساسات درونی و در هم آمیخته شان را به خوبی نشان می دهد. احساساتی جدی و رسمی، به نظر نمی آید زیاد خوشحال باشند. نگاه هایشان ترکیبی از حسی خوب و بد در هم آمیخته همراه با حسی از تردید است. شخصیتها در عمقی از خویش باقیمانده اند، گفتگویی دیده نمی شود، به جهانی خیالی خیره شده اند. پیکری استخوانی، زمخت و محکم دارند که ویژگیهای بارز کشاورزان و روستاییان را نشان می دهد. پیکرشان اساساً طبیعت گرایانه است. مشخص است که ون گوگ می خواسته زندگی روزمره فقیرانه و سخت کشاورزان را به تصویر بکشد.
ترکیب بندی و رنگ بندی نقاشی و تأثیر آن رو حس کلی نقاشی
این اثر کلیتی یک رنگ دارد. رنگهای استفاده شده عمدتا رنگهایی سرد و بی روح همچون مشکی و قهوه ای هستند که احساسی فسرده و مالیخولیایی به نقاشی داده اند. رنگ و آهنگ خاکستری استفاده شده در چهره ها، زمختی و آفتاب سوختگی شان را نشان می دهد. آنها با کارهای سخت و طاقت فرسا زیر تابش خورشید زندگی می کنند و رنگهای خاکستری برای ایجاد حسی طبیعی از این واقعیت استفاده شده است.نیم رخ شخصیتها با رنگهای تیره کار شده اند که با رنگ خاکستری پس زمینه هماهنگی دارد. نقاشی واقعگرایانه است و اغراقی در آن نمی بینیم؛ صحنه ای از زندگی روزانه واقعی کشاورزان آن دوره است. با سایه روشن های استفاده شده در چهره ها به خوبی رنجی که روزانه متحمل می شوند را بازتاب داده است.
ترکیب بندی نقاشی به خوبی انجام شده است. نقاشی با حالت قرار گرفتن شخصیت ها تا حدی قرینه استکه به صورتی هندسی در محیط اتاق قرار گرفته اند. فیگور ها در ترکیب بندی یکپارچه و متوازن قرار دارند به صورتی که از تمامی فضا به خوبی استفاده شده است و هیچ نقطه و فضایی بدون استفاده نمانده است. سقف، کوتاه و نزدیک به ساکنان، اتاق هم کوچک و فقیرانه است که حسی از فشار و سختی زندگیشان را بازتاب می دهد. این ویژگیها هم نشان دهنده جو و فضایی خاموش و سوت و کور است.
تأثیرات طبیعت گرایی در سیب زمینی خورها
طبیعت گرایان معتقد اند باید موضوعات واقعی را به شکلی طبیعی ترسیم کنند؛ نشان دادن مردم، مکان ها و موضوعات همراه با توجهی دقیق به جزئیات و بدون آرمان سازی یا شکل دهی به آن ها.
این نقاشی طبیعت گرایانه است چون شامل تصویرسازی از مردم، مکان و موضوعی کاملاً واقعی است.مضمون نقاشی، واقعگرایانه و طبیعت گرایانه است چون زندگی روزمره و عادی خانوادهای کشاورز را نشان می دهد. فیگور ها هم کاملاً طبیعی و واضح کشیده شدهاند و اغراقی در آنها وجود ندارد. رنگهای استفاده شده هم طبیعی و واقعی هستند. رنگهای خاکستری استفاده شده در دست و صورت افراد نشان می دهد که روزانه زمانی طولانی را زیر آفتاب مشغول کار سخت بوده اند و در کل حسی طبیعی به نقاشی بخشیده است.
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰