مفهوم‌شناسی مکر خدا در قرآن کریم

در یکی از شبهات مطرح شده آمده است:در آیه سی‌ام سوره‌ انفال چنین آمده است: «ای رسول ما یادآر هنگامی را که کافران با تو مکر کردند تا تو را از مقصودت (تبلیغ دین‌الله) بازدارند، یا تو را بکشند و یا از شهر و دیارت بیرون کنند و آنان مکر کردند و الله هم با آنها مکر کرد و الله بهترین مکرکنندگان است

کد خبر : 40008
تاریخ انتشار : دوشنبه 13 خرداد 1398 - 1:35

 

به گزارش پایگاه خبری “ججین، مهم‌ترین و بنیادی‌ترین آموزه‌ همه‌ پیامبران الهی، آموزه‌ توحید و یگانگی خداوند است؛ نخستین باوری که پیامبران در میان انسان‌ها درانداختند و آن را اصلی‌ترین رمز کمال و سعادت آدمی معرفی کردند، اعتقاد به وجود و نام‌های نیکوی خداوند یگانه است؛ بخش وسیعی از آیات قرآن کریم، به عنوان آخرین کتاب آسمانی و پیام جاوید خداوند برای انسان‌ها، به توصیف نام‌ها و افعال خداوند در پهنه‌ هستی اختصاص یافته است؛ بدون تردید دقیق‌ترین، لطیف‌ترین، کامل‌ترین و در عین حال، ساده‌ترین توصیفی که از نام‌ها و صفات خداوند می‌توان ارائه کرد، در قرآن کریم آمده است؛ اما این امر هرگز بدین معنا نیست که با سهل‌انگاری و سبکسری می‌توان به همه‌ مقاصد و مفاهیم بلند آن راه یافت؛ مرتبه‌ نازل مفاهیم و معارف قرآن، به آشنایی با لغت عرب و مفهوم‌شناسی خاص اصطلاحات قرآنی، صرف و نحو، مبانی هستی‌شناختی و معرفت‌شناختی قرآن، شأن نزول پاره‌ای از آیات، فضای کلی و فرهنگ زمانه‌ نزول آیات،… نیازمند است؛ علاوه‌بر این قرآن کریم مراتب و بطون و لایه‌های گوناگون مفهومی و تأویلی دارد که دست یافتن به آن جز برای پیامبران، حکیمان و تطهیرشدگان(واقعه/ ۷۷تا ۷۹ ) میسر و مقدور نیست؛ از این رو مراجعه و استنباط از آیات قرآن، بدون توجه به پیش‌نیازهای ضروری تفسیر، فرد را در دام تفسیر به رأی و برداشت ناصواب گرفتار می‌کند؛ در نوشتار حاضر به یکی از شبهاتی که با برداشت نادرست از مفاهیم قرآن، نتایج الهیاتی بزرگی در حوزه‌ وجود و صفات خدا و حقانیت قرآن و رسالت پیامبر گرفته است، توجه کرده و پس از بررسی شبهه، به نقد آن پرداخته شده است.

در یکی از شبهات مطرح شده آمده است:در آیه سی‌ام سوره‌ انفال چنین آمده است: «ای رسول ما یادآر هنگامی را که کافران با تو مکر کردند تا تو را از مقصودت (تبلیغ دین‌الله) بازدارند، یا تو را بکشند و یا از شهر و دیارت بیرون کنند و آنان مکر کردند و الله هم با آنها مکر کرد و الله بهترین مکرکنندگان است»؛ بنابر تصریح این آیه و آیات متعدد دیگر در قرآن، خدای محمد دارای صفت مکر است؛ حال با نظر به این واقعیت که مفهوم مکر و حیله در جایی به کار می‌رود که کسی نسبت به استراتژی‌ها و تاکتیک‌های رقیب، خود را ضعیف ببیند، این نتیجه حاصل می‌شود که نسبت دادن مکر به الله، افزون بر اینکه الله را در سطح یک موجود حقه‌باز، که با فریب و نیرنگ کارهای خود را پیش می‌برد، پایین می‌آورد، با توانایی بی‌نهایت او هم ناسازگاری دارد! این امر نشان‌دهنده‌ بی‌اعتباری رسالت محمد و حقانیت قرآن است!(۱)
مقدمه‌
برای نقد گفتار هرگوینده‌ای در قدم نخست به فهم دقیق و مراد حقیقی او از کلامش نیازمندیم؛ فهم کامل و درست هم حاصل نمی‌­شود مگر اینکه گفتار او را در ضمن مجموعه­ کلامش و با در نظرگرفتن قرائن درون و برون‌متنی، فضای صدور گفتار، مخاطب، زمان و عوامل دیگری که فهم صحیح هرمتنی، مبتنی بر آن است در نظر گرفته شود؛ کلام خداوند با انسان‌ها نیز از این قاعده مستثنا نیست و بدون در نظر گرفتن عوامل تأثیرگذار در فهم سخن، پی ­بردن به مقصود او دشوار و گاه ناممکن می‌شود؛ یکی از این عوامل مهم در فهم قرآن، فهم صحیح واژگان لغت عرب و اصطلاحات خاص قرآنی است؛ به منظور دستیابی به چنین فهمی، افزون بر رجوع به کتاب‌های لغت، در نظر گرفتن موارد استعمال واژگان در ادبیات عرب و در خود قرآن لازم و ضروری است؛ پاره‌ای از‌اشکالاتی که به آیات قرآن گرفته‌اند، به سبب غفلت از همین نکته مهم است؛ به عنوان نمونه، برخی از افراد یک واژه عربی را به همان معنای محاوره‌­ای در زبان عربی رایج و حتی در برخی موارد به معنای رایج در زبان فارسی تصور کرده­ و بنای ‌اشکال خود را بر چنین برداشت نادرستی قرار داده‌­اند!
نقشه‌های پیدا و پنهان خدا!
«مکر» در لغت عرب با آنچه در فارسى امروزی از آن مى‏فهمیم، تفاوت بسیار دارد؛ در فارسى امروزی، واژه‌ «مکر» به نقشه‏هاى شیطانى و زیان‌بخش گفته مى‏شود؛ در حالى که در لغت عرب، هرنوع چاره‏اندیشى را «مکر» مى‏گویند؛ البته چاره‌اندیشی گاهى خوب و گاهى زیان‏آور است؛(۲)
برخی از واژه‌شناسان باور دارند که واژه «مکر» در اصل به معنای تقدیر و تدبیر برای زیان رساندن به کسی، بدون اطلاع و آگاهی او به کار می‌رود؛(۳) از موارد به کارگیری واژه‌ «مکر» در لغت عرب، به دست می­آید که این واژه به معنای تدبیر است، اعمّ از اینکه تدبیر در کار بد باشد و یا در کار خوب؛ چنانکه واژه‌شناسان قرآن(۴) هم به این امر اعتراف داشته و معتقدند که مکر، آن است که شخص را با حیله و چاره‏اى، از مقصودش منصرف کنى و آن دو نوع است: مکر محمود (پسندیده) و مکر مذموم (ناپسند)؛ مکر محمود آن است که مقصود ماکر، انجام کار خوبى باشد؛ ولی اگر هدف درستی از مکر در نظر نباشد، مکر بد خواهد بود؛(۵) اینکه برخی از اهل لغت، مکر را به معنای خدعه گرفته‌اند،(۶) ناظر به معنای غالب است؛ بنابراین مکر اعمّ است و شامل تدبیر خوب و بد هر دو می‌شود. مؤیّد این سخن قول خداوند در آیه‌ ۴۳ سوره‌ فاطر:(اسْتِکْباراً فِی الْأَرْضِ وَ مَکْرَ السَّیِّئِ وَ لا یَحِیقُ الْمَکْرُ السَّیِّئُ إِلَّا بِأَهْلِهِ) است که در آنجا کلمه‌ «مکر» متصف به صفت «السیّئ» شده و نشان می‌دهد که مکر بر دو قسم است: المکر السیّئ و المکر الحسن!
مکر خدا، سنت‌های او در هستی
گفتیم که هرگاه بخواهیم کلام گوینده‌ای را بفهمیم، ­باید مراد از گفتارش را با توجه به سیاق جملات قبل و بعد آن و متناسب با روح حاکم بر کلام و فضای صدور گفتار، معنا کنیم و از قضاوت سطحی و بدون در نظرگرفتن تمام جوانب بپرهیزیم. از بررسی آیات قرآن به خوبی روشن است که مکر خداوند سبحان همان سنت‌های او در هستی است که کافران و بدکاران را با نتایج اعمال و رفتارهای بدکارانه‌شان، روبه‌رو و گرفتار می‌کند؛ سنت‌های خداوند متعال در پهنه‌ هستی، همان تدبیر او برای نظم و مدیریت عالم است که گاه پنهان و گاه پیدا است؛ گاه به آن هشیاریم و گاهی از آن غفلت می‌ورزیم؛ کافران، به سبب اینکه درک درستی از وجود و فاعلیت خداوند توانا ندارند و یا عامدانه آن را انکار می‌کنند، هیچگاه در نقشه‌های خود، اراده و فعل خداوند را ملاحظه نمی‌کنند و برای آن حسابی نمی‌گشایند و چون در نقشه‌ها و مکرهای خود فرو می‌روند، بناگاه با آنچه سنت الهی است و در انتظار آنان نمی‌گنجید، رو‌به رو شده و ناکام می‌مانند!
نمونه‌هایی از مکر و تدبیر خداوند در قرآن
در بسیارى از آیات قرآن که نسبت مکر به خداوند سبحان داده شده است، مکر، در مرتبه‌ دوم و در حقیقت نوعی واکنش به رفتار و تلاش کافران است؛ یعنى اوّل مکر بدکاران در مقابل دین حق و دستور خداوند صورت می‌گیرد و سپس مکر خدا مطرح شده است؛ به عنوان نمونه در آیه «وَ یَمْکُرُونَ وَ یَمْکُرُ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَیْرُ الْماکِرِینَ»(۷)؛ و [یاد کن‏] هنگامى را که کافران در‌باره تو نیرنگ مى‏کردند تا تو را به بند کَشَند یا بکُشند یا [از مکّه‏] اخراج کنند و نیرنگ مى‏زدند و خدا تدبیر مى‏کرد و خدا بهترین تدبیرکنندگان است، مراد از «یَمْکُرُونَ» حیله و تدبیر مشرکین است که می­خواستند پیامبر صلّى اللّه علیه و آله را بکشند یا زندانى و یا تبعید کنند و مراد از «یَمْکُرُ اللَّهُ» همان تدبیر خداوند است که آن حضرت را مأمور به هجرت کرد و این تدبیر پنهان و دور از اندیشه‌ مشرکان بود و آنان را غافلگیر کرد؛ همچنین در آیه: «وَ مَکَرُوا وَ مَکَرَ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَیْرُ الْماکِرِینَ»(۸) (و [دشمنان‏] مکر ورزیدند و خدا [در پاسخشان‏] مکر در میان آورد و خداوند بهترین مکرانگیزان است) مراد از مکر اول، حیله یهود است درباره‌ کشتن عیسى (ع)، و منظور از مکر خدا، نجات دادن عیسى از دست آنهاست.
باز می‌بینیم که در آیاتى نظیر «وَ مَکَرُوا مَکْراً وَ مَکَرْنا مَکْراً وَ هُمْ لا یَشْعُرُونَ. فَانْظُرْ کَیْفَ کانَ عاقِبَهُ مَکْرِهِمْ أَنَّا دَمَّرْناهُمْ وَ قَوْمَهُمْ أَجْمَعِین» (۹)؛ و دست به نیرنگ زدند و [ما نیز] دست به نیرنگ زدیم و خبر نداشتند،پس بنگر که فرجام نیرنگشان چگونه بود: ما آنان و قومشان را همگى هلاک کردیم؛ منظور از مکر اوّل، طفره‌رفتن و انحراف کفّار است از پیروى حضرت صالح (ع) و غرض از مکر خدا، هلاکت و عذاب آنهاست که همگى از بین رفتند و مکر خدا نتیجه طبیعى مکر آنها بود؛ مثل کسی که در حال بمب‌گذاری برای کشتن افراد بی‌گناهی است و با انفجار ناگهانی بمب، هلاک می‌شود! چنانکه فرموده: «فَانْظُرْ کَیْفَ کانَ عاقِبَهُ مَکْرِهِمْ أَنَّا دَمَّرْناهُمْ وَ قَوْمَهُمْ» و نیز روشن می­‌شود که مکر خدا همان «دمرنا» است؛ همچنین در آیه«إِذا لَهُمْ مَکْرٌ فِی آیاتِنا قُلِ اللَّهُ أَسْرَعُ مَکْراً»؛(۱۰)؛و چون مردم را پس از آسیبى که به ایشان رسیده است، رحمتى بچشانیم، بناگاه آنان را در آیات ما نیرنگى است. بگو: «نیرنگ خدا سریع‏تر است.» در حقیقت، فرستادگان [فرشتگان‏] ما آنچه نیرنگ مى‏کنید مى‏نویسند؛ در این گونه آیات، نسبت دادن مکر به خدا ‌اشکالى ندارد؛ زیرا که مکر خدا همان تدبیر خدا و تقدیراتى است که منجر به محرومیت و عذاب بدکاران می­‌شود و آن در مرتبه‌ دوم و در مقابل مکر آنان بوده و این چنین مکری از خدا پسندیده است؛ زیرا مقتضاى عدالت الهی جز آن نیست و گرنه بدکار و نیکوکار از هم شناخته نمی‌­شوند؛ پس آن مکر؛ ممدوح است، چون عین عدالت است؛(۱۱)
با توجه به ظاهر برخی از آیات به ذهن خطور می­‌کند که خداوند دارای مکر ابتدایی نیز هست؛ مانند: «أَ فَأَمِنُوا مَکْرَ اللَّهِ فَلا یَأْمَنُ مَکْرَ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ»؛(۱۲)؛ آیا از مکر خدا خود را ایمن دانستند؟ [با آنکه‏] جز مردم زیانکار [کسى‏] خود را از مکر خدا ایمن نمى‏داند؛ که با توجه به سیاق آیات، به دست می‌آید که مراد از مکر، عذاب خداست در مقابل نافرمانى مردم. مفسران قرآن نیز بر این باورند که مکر ابتدایى از خداوند ممتنع است‏؛ مرحوم علامه طباطبایی درباره‌ آیه‌ ۹۹ اعراف می­‌گوید: واژه‌ «مکر» به معناى این است که شخص، دیگرى را غافلگیر کرده و به او آسیبى برساند؛ این عمل از خداى تعالى وقتى صحیح است که به عنوان مجازات صورت گیرد؛ انسان، معصیتى می‌کند که مستحق عذاب ‌می‌شود و خداوند او را از آنجایى که خودش نفهمد، معذب کند و یا سرنوشتى براى او تنظیم کند که او خود با پاى خود و غافل از سرنوشت خویش، به سوى عذاب رود؛ اما مکر ابتدایى و بدون اینکه بنده معصیتى کرده باشد، البته صدورش از خداوند، ممتنع است؛(۱۳)
بنابر این، استدلال ایرادگر شبهه که می‌گوید: «مکر هنگامی است که کسی نسبت به استراتژی‌ها و تاکتیک‌های رقیب، خود را ضعیف ببیند و برای غلبه بر حریف، دست به حیله بزند»، هرچند با معنای مکر و بخصوص با معنای آن در قرآن همخوانی ندارد، اما بر فرض درستی، این سخن، در مورد مکر انسان­‌ها نسبت به یکدیگر معنا دارد؛ اما خدایی که مالک هستی و دانا و توانای کل است، هیچگاه در مقابلش رقیبی نیست تا بخواهد با او از در مکری این چنین درآید!
* مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱٫مقاله « چگونه الله با صفات خود نفی می‌شود!» :سایت آذربایجان جنوبی.
www.solgunaz.com
۲٫مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ج‏۲، ص۵۶۶، دارالکتب الإسلامیه، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ ش..
۳٫ مصطفوى، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج‏۱۱، ص۱۴، بنگاه ترجمه و نشر کتاب – تهران، ۱۳۶۰ ش..
۴٫ راغب اصفهانى، المفردات فی غریب القرآن، ص۷۷۲٫
۵٫ قرشى سید على‌اکبر، قاموس قرآن، ج‏۶، ص۲۶۶، دار الکتب الإسلامیه – تهران، چاپ ششم، ۱۳۷۱ ش..
۶٫ فراهیدى، خلیل بن احمد، کتاب العین، ج‏۵، ص۳۷۰، انتشارات هجرت – قم، چاپ دوم، ۱۴۱۰ ق.
۷٫ انفال ،۳۰
۸٫ آل عمران، ۵۴٫
۹٫ نمل، ۵۰- ۵۱٫
۱۰٫ یونس، ۲۱
۱۱٫ جاثیه، ۲۱٫ مطالب برگرفته از قاموس قرآن، ج‏۶، صص ۲۶۷-۲۶۶٫
۱۲٫ اعراف، ۹۹٫
۱۲٫ موسوى همدانى سید محمدباقر، ترجمه تفسیر المیزان، ج‏۸، ص ۲۵۵، دفتر انتشارات اسلامى – قم، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ ش..

 


 

telegram.me/jajinnews

 

 

 

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

7 + 19 =