مدیرمسئول کیهان کارگاه آموزشی برگزار میکند / «عملیات روانی» به روایت شریعتمداری
در سرمقاله کیهان درباره «حرکت از پله دوم» نوشته بود: «حرکت از پله دوم» که گاه به اختصار «پله دوم- SECOND STEP» نیز نامیده میشود، یکی از معروفترین شگردهای عملیات روانی است. این شگرد، مخصوصا در جریان فتنه ۸۸ از سوی مدیران بیرونی فتنه و ستون پنجم داخلی آنها به فراوانی مورد استفاده قرار گرفته است.
به گزارش پایگاه خبری “ججین” ، حسین شریعتمداری، مدیرمسئول روزنامه کیهان، کارگاه عملیات روانی رسانهای برگزار میکند. پوستر آن دیروز در فضای مجازی منتشر شد. برگزارکننده آن معاونت هنر و رسانه بسیج دانشجویی دانشگاههای تهران بزرگ است و کارگاه همین هفته چهارم آبان در مؤسسه کیهان برگزار میشود. در پوستر نوشته شده که کارگاه مخصوص فعالان بسیج دانشجویی دانشگاههای تهران است. دو شماره تماس تلفن همراه هم برای هماهنگی برای شرکت در کارگاه اعلام شده است. یکی مخصوص خواهران و یکی برادران. با شماره تماسی که ویژه برادران در نظر گرفته شده، تماس میگیریم، فردی از پشت خط میگوید اولویت حضور در کلاسها با اعضای بسیج دانشجویی است.
موضوعی که مدیرمسئول کیهان میخواهد به فعالان بسیج دانشجویی آموزش دهد، احتمالا ایده پیشنهادی خودش بوده است؛ سوژهای که بارها دستمایه یادداشتها و سرمقالههای او در کیهان شده و به تفصیل درباره جنبههای مختلف آن نوشته است. پس اگر در کلاس حسین شریعتمداری شرکت نمیکنید، چیز زیادی از دست ندادهاید. خلاصه آن را میتوانید از خلال یادداشتهایش بخوانید. «آدرس غلط، انگارهسازی، حرکت از پله دوم و جنگ تابلوها»؛ اگرچه جزء اصطلاحات و مفاهیم حوزه رشته «ارتباطات» است؛ اما حسین شریعتمداری از آنها بهعنوان شگردهای رسانهای و عملیات روانی نام برده و نتایج مد نظر خودش را در نوشتهها و سرمقالههایش از آنها گرفته است.
حرکت از پله دوم
مثلا سال ۸۹ در سرمقاله کیهان درباره «حرکت از پله دوم» نوشته بود: «حرکت از پله دوم» که گاه به اختصار «پله دوم- SECOND STEP» نیز نامیده میشود، یکی از معروفترین شگردهای عملیات روانی است. این شگرد، مخصوصا در جریان فتنه ۸۸ از سوی مدیران بیرونی فتنه و ستون پنجم داخلی آنها به فراوانی مورد استفاده قرار گرفته است. در این شگرد، بخش اول یک رخداد و یا ماجرا که نقطه آغازین آن است حذف شده و نادیده گرفته میشود و در همان حال، روی پله دوم ماجرا، که نتیجه منطقی و پیامد طبیعی پله اول است، تأکید ورزیده و بزرگنمایی میکنند به گونهای که انگار تمام ماجرا همان پله دوم بوده است! فرض کنید از پنجره رو به کوچه خانه خود شاهد سیلیزدن شخصی به چهره شخص دیگری هستید. در این حالت بدیهی است احساسات انساندوستانه شما تحریک شده و حمایت از شخص سیلیخورده را که مظلوم میپندارید، وظیفه خود بدانید، اما، اگر این صحنه فقط پله دوم از یک ماجرا باشد و شما هر دو پله را با هم و در کنار هم شاهد باشید، به یقین قضاوت دیگری خواهید داشت. مثلا اگر باخبر شوید که شخص سیلیخورده در چند کوچه دورتر از میدان دید شما، با دشنه به عابر بیپناهی حملهور شده و ضمن ضربوشتم و دریدن سر و سینه وی، کیف پول و سایر اموال منقول او را به سرقت برده است، نه تنها از سیلیخوردن این سارق مسلح احساسات انساندوستانه شما جریحهدار نمیشود، بلکه آن مجازات را برای جرم بزرگی که مرتکب شده است، ناکافی و ناعادلانه نیز تلقی میکنید. در جریان فتنه ۸۸ بارها شاهد بودهایم مدیران بیرونی فتنه که هدایت عملیات روانی- رسانهای را در اختیار داشته و دارند و نیز، عوامل داخلی آنها، به این شگرد متوسل شدهاند».
لانه شارلاتانها
سال ۹۰، در یادداشتی با عنوان «لانه شارلاتانها!» با اشاره به مطبوعات دوران اصلاحات نوشته بود «در جلسه وزیر ارشاد با مدیران مسئول مطبوعات، نگارنده فهرستی از عوامل نشاندار گروههای سلطنتطلب، رابطین «سیا» و اعضای گروهکهای تروریستی را به آقای مهاجرانی ارائه داده و گفتم؛ این عده که در فلان روزنامه و فلان هفتهنامه و… – با ذکر نام- حضور فعال دارند، نمونههایی از نفوذ عوامل بیگانه به مطبوعات کشور هستند که به قول آقا، برخی از مطبوعات را به پایگاه دشمن تبدیل کردهاند و آقای مهاجرانی، ضمن تأیید نظر نگارنده- که با توجه به مستندبودن آن، نمیتوانست تأیید نکند- گفت؛ «اتفاقا شب گذشته خدمت آقای رئیسجمهور- آقای خاتمی- بودم و ایشان هم نسبت به دو نفر از افراد لیست شما ازجمله هزارخانی و اسماعیل خویی اعتراض داشتند و قرار شد به روزنامههای مربوطه تذکر داده شود… دلارهای آمریکایی با واسطه و بیواسطه میان برخی از گردانندگان نشریات زنجیرهای پخش میشد که کیهان به چند نمونه از آن با ذکر سند اشاره کرده بود…»؛ اما مدیرمسئول کیهان در ادامه توضیحات خود به سال ۹۰ بازگشت کرده و نوشته است: «و اما، امروز، همان خط سیاسی و فرهنگی که نفوذیهای به خارج گریخته دنبال میکردند، در برخی از مطبوعات و شماری از برنامههای رادیو و تلویزیون بهوضوح دیده میشود و حاکی از آن است که دشمنان بیرونی کماکان برخی از رسانهها و یا بخشهایی از برخی رسانهها را به عنوان «پایگاه تبلیغاتی» و «عملیات روانی» در اختیار دارند…».
مارپیچ سکوت
در همان سال در همایش سراسری استادان بسیجی در مشهد با اشاره به روزنامهنگارانی که از ایران رفته بودند، گفت: «آشکارا با این همه سند آشکار آیا سران و عوامل اصلی فتنه هنوز هم میتوانند ادعا کنند که وطنفروش و عامل بیگانگان نبودهاند؟!».
سال ۹۱ هم در سرمقالهای درباره «مارپیچ سکوت» نوشت: «مارپیچ سکوت-
SILENCE SPIRAL-» یکی از ترفندهای پیچیده و پرهزینه عملیات روانی است که از نخستین روزهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون و مخصوصا طی دو سال اخیر در حجم انبوهی علیه مردم کشورمان به کار گرفته شده است… ترفند مارپیچ سکوت بر این نظریه تکیه دارد که افراد جامعه اگر احساس کنند دیدگاه و نظر آنها در «اقلیت» قرار دارد و اکثر افراد جامعه دیدگاه و نظری متفاوت با آنها دارند، به طور معمول و براساس یک قاعده فراگیر- استثناها موردنظر نیست- علاقه و تمایلی به ابراز نظر و عقیده خود نخواهند داشت و بیم آن دارند که بهخاطر ابراز عقیده و نظر متفاوت خویش در انزوا قرار گیرند و از سوی دیگر وقتی یک دیدگاه از سوی اکثریت افراد جامعه حمایت میشود، افراد خنثی و بیتفاوت نیز ترجیح میدهند در همان راستا ابراز عقیده کنند. کارشناسان و نظریهپردازان عملیات روانی بر اساس قاعده فوق ترفند مارپیچ سکوت را طراحی کرده و به میدان میآورند. با این توضیح که وقتی رواج و فراگیری فلان «باور دروغین» را در جامعه حریف به سود خود ارزیابی میکنند، با بهرهگیری از رسانهها، گروهها، احزاب و شخصیتهای وابسته یا تحتتأثیر خود، همان دیدگاه و نظر را بهعنوان دیدگاه و باور اکثریت مردم(!) تبلیغ کرده و ترویج میدهند و از آنجا که در جوامع امروزی و در عصر ارتباطات، رسانهها نقش برجستهای در شکلدهی و ساخت افکار عمومی دارند، دیدگاه ترویج و تبلیغشده در یکی از دو حالت زیر، شکل گرفته و تثبیت میشود.
شریعتمداری نوشته بود: «در شگرد «مارپیچ سکوت» مأموریت اصلی برعهده رسانهها – اعم از رسانههای دیداری، شنیداری، مکتوب، تریبونها، نظر شخصیتها- است… این هجوم در حجم انبوه و سطح گسترده صورت پذیرفته و تلاش میکنند ارائهکننده نظر مخالف را از ابراز نظر پشیمان کرده و به «سکوت» وادارند… «مارپیچ سکوت» اینگونه شکل گرفته و به میدان آورده میشود».
سوروس
حسین شریعتمداری البته بارها از همان شیوههایی که میگوید هم استفاده کرده است؛ مثلا بارها در سخنان و نوشتههایش رئیس دولت اصلاحات را متهم به دیدار با جورج سوروس کرده است. تکرار گاهی منجر به باورپذیری میشود. البته سخنان شریعتمداری هربار با تکذیب رئیس دولت اصلاحات روبهرو شده است. رئیس دولت اصلاحات در پاسخ گفته است: «متهم هستیم که میلیاردها دلار از این و آن کمک مالی دریافت کردهایم. درحالیکه من یک ریال از کسی نگرفتم. حتی احتیاطهایی کردم. الان آقای کلینتون هرجا بخواهد برای سخنرانی برود، قبل از آن ۳۰۰ هزار دلار به حساب او میریزند. آقای گورباچف هرجا بخواهد سخنرانی کند، ۵۰ هزار دلار میگیرد. ماندلا در دوران ریاستجمهوری من به منطقه آمد. به عربستان و کویت و امارات رفت. از هرکدام هشت تا ۱۴ میلیون دلار گرفت. به ایران هم آمد. با کمال افتخار یک میلیون دلار گرفت و در نهایت با ۳۰ یا ۴۰ میلیون دلار بنیاد ماندلا را برای کمک به بیماران ایدز راهاندازی کرد. چه اشکالی داشت من هم این کار را بکنم و بروم ۳۰، ۴۰ میلیون دلار برای سرمایهگذاری در این کار بگیرم، اما من این کار را نکردم. به دروغ مینویسند فلانی برای ایران نسخه نوشته و با خاتمی مذاکره کرده که بیاید آن را در ایران پیاده کند. میگویند میخواهم نسخه کسی را در ایران اجرا کنم که نه او را دیدهام و نه با او صحبت کردهام!» شریعتمداری یکبار گفت: «سند ملاقات خاتمی را در اختیار داریم لذا با توجه به اینکه او از ما به دادگاه شکایت کرده است ما در دادگاه اسناد خود را ارائه میکنیم». دادگاهی که شریعتمداری از آن سخن میگوید گویا یا هیچوقت برگزار نشده یا هیچوقت منجر به محکومیت رئیس دولت اصلاحات نشده است!
در این سالها برخی حسین شریعتمداری را متهم به حضور در وزارت اطلاعات کردهاند، اما مدیرمسئول کیهان در مقالهای در تاریخ پنجم دی ۱۳۷۸روزنامه کیهان نوشت: «دعوت از اینجانب برای بحث و گفتوگو با زندانیان گروهکی از جانب حجتالاسلام مجید انصاری صورت گرفته بود… آن هنگام را اینجانب جزء پربرکتترین ایام عمر خود میدانم که بر اثر آن تعداد قابلتوجهی از عناصر گروهکی بریده از انقلاب و مردم به آغوش انقلاب و ملت بازگشتند». حسین شریعتمداری در پاسخ به شائبه حضورش در وزارت اطلاعات گفته است: «بنده هیچگاه بازجو نبودهام ولی بارها ابراز تأسف کرده و میکنم که چرا ثواب بازجوبودن در نظام جمهوری اسلامی ایران در نامه اعمال من ثبت نشده است».
telegram.me/jajinnews
برچسب ها :ججین ، حسين شريعتمداري ، مديرمسئول روزنامه كيهان
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰